English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
final demand تقاضای نهائی
Other Matches
final تهایی
final مسابقه نهایی
final فینال
final نهائی
final غایی
final قاطع
final غایی قطعی
final نهایی
final پایانی
final قطعی
final رسیدن به انتهای یک دوره زمانی
final اخرین
final value ارزش نهایی
final process دستور اجرای حکم
final report گزارش نهایی
final test ازمایش نهائی
final term جمله نهایی
final temperature درجه حرارت نهایی
final position وضعیت نهایی
final state حالت پایانی
final price قیمت نهائی
final price اخرین قیمت
final result نتیجه نهایی
final approach مسیر نهایی فرود
final set حالتی که بتن بطور کامل گرفته و بقدرکافی سخت شده که بتوان قالب براری نمود
final payment پرداخت نهایی
final payment پراخت نهائی
final cut برش نهایی
final cinditions شرایط فینال
final cinditions شرایط پایانی
final assembly نصب نهایی
final assembly مونتاژ نهایی
final approach مسیرنهایی فرود هواپیما
final act سندی است که در پایان کار کنفرانس تنظیم میشود وخلاصه کارهای کنفرانس ونتایج حاصله از آن و تعهدات و موافقتهای ناشیه از آن ونیز مسائلی که جنبه فرعی دارند مانند توصیه ها وارزوهای اعضا کنفرانس را در بردارد
final act قطعنامه
final act سند نهایی
final acceptance آزمایش قبولی نهایی ناو
final award رای قطعی
final decision رای قطعی و نهایی
final destination مقصد نهایی
final diameter قطر نهایی
final measurement اندازه گیری نهایی
final judgement حکم نهایی
final invoice صورت حساب نهایی
final instrument معادل act final
final heading سمت پرواز یا حرکت نهایی
final heading مسیر پرواز نهایی
final goods کالا برای مصرف نهائی
final goods کالای نهائی
final drive محرکه محور عقب
final drive چرخ گرداننده نهایی شنی
final drive گرداننده نهایی
final velocity سرعت نهایی
quarter-final یک چهارم نهایی
quarter final یک چهارم نهایی
semi-final نیمه نهایی
semi-final نیم پایانی
semi-final مسابقات نیم پایانی
And that is it period . I have nothing more to say . and that is final . همان است که گفتم ( برو برگرد ندارد )
Is that your final word ? همین ؟( درمقام اتمام حجت یا تهدید )
final shaving پرداخت [کوتاه کردن نهایی پرزها]
Cup Final بازیفینال
to have the final [last] word <idiom> حرف خود را به کرسی نشاندن
final whistle سوت پایان [ورزش]
final protocol مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
full and final settlement تسویه تمام و کمال
final boiling point نقطه جوش پایانی
The judge will have the final say on the matter. قاضی حرف آخر را در این موضوع خواهد داشت.
final coordination line اخرین خط هماهنگیها
final protective fires اخرین اتشهای حفافتی
and that is flat(final)!No arguments! چون وچراهم ندارد !
final protective line خط اخرین اتشهای حفافتی اخرین خط حفافتی
final awards judgements احکام قطعی
final setting time مدت زمانی که بتن بدان درجه از سختی برسد که بتواندفشار معین را تحمل کند
final bomb release line اخرین خط رهایی بمب اخرین خط پرتاب بمب
It is bound (most likely)to happen . The die is cast . It is final and irrevocable. بروبرگردندارد ( قطعی وحتمی است )
on demand عندالمطالبه
demand خواستارشدن
on demand بنا به تقاضا
to be in demand طالب داشتن
to be in demand خریدارداشتن مطلوب بودن
demand [of] درخواست [خواست] [طلب] [تقاضا] [از]
demand احتیاج
demand نیاز
on demand به در خواست به مجرد تقاضا
demand تقاضا برای انجام چیزی
demand درخواست
demand تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demand انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
demand جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
demand نیاز
demand طلب
demand تقاضای خرید کالا
demand تقاضا کردن تقاضا
demand خواست
demand مطالبه کردن
demand مطالبه تقاضا کردن
demand نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demand تقاضا
demand تقاضا کردن
demand درخواست کردن
demand مطالبه
demand تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
demand یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
demand درخواست مطالبه
demand نیاز احتیاج
joint demand تقاضای مشترک
inelastic demand تقاضای غیر حساس
inelastic demand تقاضای غیر قابل کشش تقاضا برای اجناسی که به علت گرانی بیش از حد فقط طبقه خاصی قادر به خرید ان می باشند
inelastic demand تقاضای بی کشش
to make a demand on somebody مطالبه کردن از کسی
financed demand احتیاجاتی که تامین اعتبارشده اند نیازمندیهایی که هزینه ان پرداخت شده
information on demand اطلاعات با تقاضا
demand shift جابجائی تقاضا
replacement demand نیازمندیهای جایگزینی تقاضای جایگزینی پرسنل
complementary demand تقاضای مکمل
complementary demand تقاضای تکمیلی
composite demand تقاضای مرکب
change in demand تغییر تقاضا
law of demand قانون تقاضا
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
peak demand بیشترین تقاضا
planned demand تقاضای برنامه ریزی شده
quantity of demand مقدار تقاضا
we demand p in our contract ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
supply and demand عرضه و تقاضا
total demand تقاضای کل
to meet a demand تقاضایی را براوردن
aggregate demand تقاضای کل
peak demand حداکثر تقاضا
payable on demand پرداخت عندالمطالبه
market demand تقاضای بازار
maximum demand تقاضای بیشینه
maximum demand پیک بار
maximum demand بار پیک
within three days of demand در طی سه روز پس از تقاضا
measurement of demand اندازه گیری تقاضا
measurement of demand تخمین تقاضا
national demand تقاضای ملی
To demand ones right. To get ones due. حق کسی را خواستن ( گرفتن )
offer and demand عرضه و تقاضا
maximum demand بار حداکثر
composite demand تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
demand schedule جدول تقاضا
elastic demand تقاضای انعطاف پذیر
elasticity of demand کشش تقاضا
energy demand مطالبه انرژی
demand report گزارشی که به هنگام نیازتولید میشود
excess demand تقاضای بیش از حد
excess demand تقاضای زیادی مازاد تقاضا
excess demand درخواست بیش از حد درخواست اضافی
excess demand درخواست مازاد
excess demand فزونی تقاضا
factor demand تقاضای عوامل
demand processing پردازش بر اساس نیاز
demand price حداکثر قیمتی که خریداران کل را در بازار بخصوص جذب میکند
elastic demand حساس
elastic demand تقاضای کشش دار
elastic demand تقاضای با کشش
demand satisfaction تحویل درخواستها
demand shift انتقال تقاضا
demand shift تغییر تقاضا
demand side ستون تقاضا
demand side طرف تقاضا
demand surface سطح تقاضا
demand surface میزان تقاضا
derived demand تقاضای مشتق شده
derived demand تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
effective demand تقاضای موثر
effective demand تقاضای موثرعبارت است از مقدار کالائی که خریداران در قیمتهای موجود مایل و قادر به خریدان هستند
demand satisfaction تحویل اماد مورد نیاز
demand pattern الگوی تقاضا
demand paging صفحه بندی تقاضا
demand paging صفحه بندی مورد نیاز
demand factors عوامل تقاضا
demand factor ضریب تقاضا
demand elasticity درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
demand elasticity کشش تقاضا
demand deposit سپرده جاری
demand deposit سپرده دیداری
demand deposit سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
demand curve منحنی تقاضا
demand code شماره رمزبرگ درخواست
demand code رمز درخواست
demand accommodation تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
demand accommodation تعدیل درخواستها
demand factors جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
demand factors عواملی که درتغییر تقاضا موثرند عبارتنداز : درامد
demand factors پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
demand note مطالبه نامه
demand note سفته
demand note چک تمسک
demand management مدیریت تقاضا
demand function تابع تقاضا
demand paging در سیستم ذخیره مجازی انتقال یک صفحه از حافظه به حافظه واقعی به هنگام نیازمندی است
demand frequency نواخت تکرار درخواستها تعداد درخواستهای رسیده
demand forecast پیش بینی تقاضا
demand for payment تقاضای پرداخت
money demand تقاضا برای پول
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com