Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
finger print department
اداره انگشت نگاری
Other Matches
finger print
اثر انگشت
department
دایره
department
قسمت شعبه
department
اداره گروه اموزشی
Not my department.
<idiom>
من مسئول نیستم.
department
اداره
department
بخش
department
قسمت
department
سازمان
department
قسمت هیئت
department
وزارت
department
وزارت خانه
department
حوزه کمیته
department
بخش اداره
department
کرسی
department
حوزه
State Department
وزارت امور خارجه
criminal i. department
اداره اگاهی
civil department
تشکیلات کشوری
deck department
قسمت اداری ناو
department of state
وزارت خارجه
deck department
قسمت اداره امور باربری و کالای ناوگان
department of defense
وزارت دفاع
department of defense
وزارت جنگ
department of publications
اداره نگارش
department of publications
اداره انطباعات
responsible department
بخش مسیول
navy department
admiralty
department of the enterior
وزارت کشور
education department
اداره آموزش و پرورش
government department
وزارتخانه دولت
fire department
اداره اتش نشانی
department of state
وزارت خارجه ایالات متحده امریکا
department of the army
وزارت نیروی زمینی
sale department
بخش فروش
advisory department
بخش مشاوره
purchasing department
دفتر خرید
purchasing department
قسمت خرید
intelligence department
اداره اطلاعات
intelligence department
ادارهای که وفیفه اش جمع اوری اطلاعات است
legal department
اداره حقوقی
medical department
اداره بهداری
medical department
قسمت بهداری
department stores
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores
فروشگاه بزرگ
department store
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department store
فروشگاه بزرگ
Treasury Department
اداره خزانه داری
[ در آمریکا]
ENT department
بخش گوش و حلق و بینی
[پزشکی]
sale department
قسمت فروش
sales department
قسمت فروش
department of the navy
وزارت دریاداری
department of trusteeship
اداره سرپرستی
department of trusteeship
اداره قیمومت
department of war
وزارت جنگ
war department
وزارت دفاع
war department
وزارت جنگ
tobacco department
اداره دخانیات
porotocol department
اداره تشریفات
State Department
وزارت برون مرز
supply department
کارپردازی
sales department
بخش فروش
securities department
اداره اوراق بهادار
service department
قسمت خدمات
service department
بخش خدمات
subsistence department
اداره کارپردازی وخواربارارتش
print out
چاپ اطلاعات ذخیره شده در کامپیوتر با چاپگر
print
ماشین کردن
off print
چاپ دوم باره چیزی که ازمجله یا نگارشهای دیگری گرفته شده باشد
to print out
چاپ کردن در عکاسی
print
مواد چاپی
print
حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
print
به جای چاپ یک حرف
print
روش ترتیب دادن به متن هنگام چاپ
print
طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه
print
عنوان و..
print
بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
print
فایل در صف چاپ که حاوی تمام حروف که کنترل چاپگر است که برای چاپ یک متن یا صفحه لازم است
print
تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
print
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print
مشابه 7861
print
عمل محصول نرم افزاری که به کاربر امکان میدهد که نحوه فاهر شدن صفحه هنگام چاپ را نشان دهد
print
عکس چاپی
print
چاپ کردن
print
چاپ
print
طبع
print
منتشرکردن
print
باسمه
print
گراوور
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print
به italic
print
برود
print
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
print
حروف جوهری روی کاغذ
print
قرار دادن حروف یا عددها در جوهر روی کاغذ
print
آخرین صفحه چاپ شده
print
کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
print
فرمان PRINT
print
فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
out of print
<adj.>
چاپ کالا تمام شده
print
چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
print
معمولا با معیار نقط ه در اینچ
print
فضای حافظه که کارهای چاپ آماده ارسال به چاپگر را ذخیره میکند
print
پس از اتمام کار جاری
print
کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
print
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
casuality department
[British E]
اتاق عمل اورژانس
Department of the Interior
[American E]
دفتر وزارت کشور
heat treating department
دپارتمان عملیات حرارتی
affiliation with the department of defen
مامور به وزارت جنگ
You name it , they have it in thes department store.
هر چه تو بگویی دراین فروشگاه می فروشند ( دارند )
Department of the Interior
[American E]
دفتر وزارت داخله
criminal investigation department
اداره اگاهی
affiliation with the department of defen
زیرامر وزارت جنگ
print head
نوک چاپ
print hammer
چکش چاپ
print density
تراکم چاپ
print controller
کنترل کننده چاپ
print engine
موتور چاپ
print dress
جامه چیت
print engine
مکانیسم چاپ
print chart
فرمی که برای شرح قالب گزارش خروجی از یک چاپگربکار می رود
print drum
طبله چاپ
print head
هد چاپ
print dress
لباس چیتی
print chain
زنجیر چاپ
print element
عنصر چاپ
print hand
دستخطی که مانندچاپ یاحروف چاپی باشد
Print Manager
امکان نرم افزاری که بخشی از ماکروسافت ویندوز است و برای مدیریت صفحه چاپ به کار می رود
thumb print
جای شست
small print
حروف چاپی ریز
sprigged print
قلمکارگل وبته دار
the book is print
کتاب زیر چاپ است
the book is print
کتاب برای فروش موجودایت
thrumb print
اثر شست
thumb print
اثر شست
fine print
متن چاپ شده با حروف ریز
print washer
رنگشور
ratio print
عکس بزرگ شده یا کوچک شده به مقیاس معین عکس معادل
projection print
روش تهیه نقشه یا عکس بااستفاده از روش بزرگ کردن یا کوچک کردن فیلم یک عکس دیگر چاپ تصویری
print position
مکان چاپ
print position
موقعیت چاپ
print quality
کیفیت چاپ
print queue
صف چاپ
print reference
شماره عکس هوایی
print reference
شماره سری عکس هوایی
print shop
بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام میدهد
print wheel
چرخ چاپ
screen print
چاپتصویر
blue print
تون پلات ابی
hoof print
اثر سم
foot print
رد پا
foot print
جای پا
small print
چاپ ریز
annotated print
عکس علامت گذاری شده عکس رونویس شده
cotton print
چیت
core print
تکیه گاه ماهیچه
contact print
چاپ به طریقه تماس
contact print
چاپ خشک
blue print
رسم فنی
blue print
زمینه ابی
blue print
فون ابی
hoof print
جای سم
photo print
چاپ عکس
print bar
میله چاپ
lithographic print
چاپ سنگی
news print
کاغذروزنامه
instant print
چاپ انی
photo print
چاپ عکسی
print letters
دستخطی که مانند چاپ یاحروف چاپی باشد
Department of Homeland Security
[DHS]
وزارتخانه امنیت کشور
Department of labor
[American English]
اداره کار
print spooling progarm
برنامه ردیف کننده چاپ
print control character
کاراکتر کنترل چاپ
print head drive
درایوسرپرینت
print drying rack
میلهرنگیخشکشونده
print layout sheet
ورقه طرح چاپ
merge print program
برنامهای که به استفاده کننده اجازه میدهد تافرمهای مشخصی را تولیدکند
the little finger
انگشت کوچک کلنج
little finger
انگشت کوچک دست
the little finger
خنصر
third finger
انگشتسوم
finger
انگشت
the little finger
انگشت کهین
five finger
پنج برگ پامچال
finger
برنامه نرم افزاری که اطلاعات مربوطه به کاربر را به پایه آدرس پست الکترونیکی بازیابی میکند
finger
زبانه
five finger
پنج انگشت
To finger something.
به چیزی انگشت زدن
finger
باندازه یک انگشت میله برامدگی
finger
انگشت زدن
finger
دست زدن
department of motor vehicles
[DMV]
[American E]
اداره راهنمایی و رانندگی
put one's finger on something
<idiom>
کاملابه خاطر آوردن
finger bowls
افتابه
finger-wagging
مجازات
[اصطلاح روزمره]
(not) lay a finger on someone
<idiom>
آزار نرساندن
wrap around one's finger
<idiom>
مثل موم تودستهای شخص است
finger bowls
لگن
finger bowls
لگن یا طاس دستشویی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com