Dictiornary-Farsi | fixed asset | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 186 (9 milliseconds)

English	Persian
fixed asset	دارائی ثابت


Other Matches

asset	مال
asset	دارائی
asset	جمع دارایی شخص که بایستی بابت دیون او پرداخت گردد
asset	دارایی
asset	سرمایه
asset	ممرعایدی
asset	چیز با ارزش و مفید
circulating asset	دارایی در گردش
heritage asset	میراث تاریخی
heritage asset	میراث با ارزش
earning asset	دارائی ایجادکننده درامد
earning asset	دارائی سوداور
current asset	دارایی جاری
bank asset	دارائی بانک
capital asset	دارائی سرمایهای
capital asset	سرمایه ثابت
capital asset	علامت تجارتی
circulating asset	دارایی جاری
legal asset	دارائی قانونی
national asset	دارائی ملی
asset ownership	مالکیت دارائی
working asset	سرمایه حاصله در اثر کار وفعالیت
working asset	سرمایه کار
family asset	دارائی خانوادگی
quick asset	دارائی نقدی
net asset value	ارزش دارائی خالص
net asset	دارائی خالص
current asset cycle	زمانی که برای تساوی حجم فروش با سرمایه جاری لازم است
well fixed	ثروتمند
well fixed	خوب تثبیت شده
well fixed	پولدار
well fixed	دارا
fixed	قطعی
fixed	گیردار
fixed	ماندنی
fixed	مقطوع
fixed	ثابت
I'll get you all fixed up.	همه چیز را برایتان درست وروبراه خواهم کرد
fixed	معین
fixed	ثابت شده
fixed	ماندنی مقطوع
fixed price	قیمت ثابت
fixed property	اموال غیر منقول
fixed property	سرمایه ثابت
fixed radix	با مبنای ثابت
fixed resources	منابع ثابت
fixed reticle	عدسی ثابت دوربین
fixed inputs	نهادههای ثابت
fixed reticle	تار موی ثابت زاویه یاب
fixed round	فشنگ کامل
fixed round	فشنگ ثابت
fixed portion	فرض
fixed portion	سهام معینه
fixed material	مواد پایدار
fixed pivot	لولای ثابت
fixed pivot	محور ثابت چرخش یکانها نفر لولا برای گردش یکانها
fixed point	ممیز ثابت
fixed light	چراغ ثابت
fixed length	با درازای ثابت
fixed investment	سرمایه گذاری ثابت
fixed inputs	منابع ثابت
fixed point	با ممیز ثابت
fixed point	نقطه ثابت
fixed shell	گلوله متصل
fixed spacing	فاصله دهی ثابت
fixed spool	قسمت ثابت قرقره ماهیگیری
fixed weight	وزن ثابت
Price are fixed here .	دراینجا قیمتها ثابت هستند
we fixed in the town	در شهر ماندیم
fixed blade	تیغهثابت
fixed arch	طاقثابت
fixed winglet	بالچهثابت
fixed base	پایهثابت
fixed platform	سکویثابت
fixed jaw	اهرم ثابت
fixed system	توزیع ثابت اب
fixed support	بردگاه گیردار
fixed star	ستاره ثابت
fixed star	ثوابت
fixed stars	ثوابت
fixed stock	مالک انحصاری سهام
fixed storage	انباره ثابت
fixed storage	حافظه ثابت
fixed supply	عرضه ثابت
fixed supply	ذخیره معین کالای فاسد شدنی
fixed support	تکیه گاه گیردار
fixed bayonet	سرنیزهثابت
fixed wing	بال ثابت
fixed condenser	خازن ثابت
fixed capital	سرمایه ثابت
fixed capital	سپرده ثابت اموال ثابت یکان
fixed casement	قاب ثابت
fixed cost	هزینه ثابت و معین
fixed costs	هزینههای ثابت
fixed costs	هزینههای سرمایهای
fixed costs	هزینههای که وابسته به حجم تولید نمیباشد
fixed davit	قایق بالابر ثابت
fixed davit	جرثقیل ثابت
fixed davit	davit gantrytype : syn
fixed disk	دیسک ثابت
fixed echo	اکوی ثابت
fixed echo	انعکاس ثابت روی صفحه رادار
fixed capacitor	خازن ثابت
fixed budget	بودجه ثابت
fixed-wing	هواپیمای بال ثابت
fixed-wing	بال ثابت
fixed wing	هواپیمای بال ثابت
carbon fixed	کربن ثابت
carbon fixed	ذغال ثابت
fixed ammunition	مهمات ثابت
fixed area	ناحیه ثابت
fixed assets	داراییهای ثابت
fixed assets	درائیهای ثابت مانند ساختمان و ماشین الات
fixed assets	دارائیهای ثابت
fixed beam	تیر ثابت
fixed beam	تیر دو سر گیردار
fixed beam	تیر گیردار
fixed beam	تیر دوسر گیردار
fixed bridge	پل ثابت
fixed bridge	پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
fixed ersistor	مقاومت ثابت
fixed fire	اتش متمرکز
fixed format	قابل ثابت
fixed geometry	هواپیمایی با بال ثابت
fixed head	با نوک ثابت
fixed idea	تعصب
fixed fire	اتش نشان شده
fixed field	میدان ثابت
fixed factor	عوامل ثابت تولید
fixed idea	فکریکه درذهن فرورفته وماندنی شده است
fixed income	درامد ثابت
fixed factor	عوامل تولید ثابت
fixed-roof tank	سقفثابتمخزن
fixed pitch propeller	ملخ با گام ثابت
fixed head disk	گرده با نوک ثابت
fixed point notation	نشان گذاری با ممیز ثابت
fixed ground water	اب زیرزمینی ماندگار
net fixed investment	سرمایه گذاری ثابت خالص
fixed bed polymerization	بسپارش در بستر ثابت
fixed disk [American E]	دیسک سخت [رایانه شناسی]
moment at fixed ends	لنگر سر گیردار تیر
fixed numeric format	قالب عددی ثابت
fixed head disk	دیسک با نوک ثابت
total fixed cost	کل هزینه ثابت
average fixed cost	هزینه ثابت متوسط
fixed length record	مدرک با درازای ثابت
fixed distance marking	خطمقطعثابت
fixed-gear bicycle	دوچرخه دنده ثابت [بدون چرخ آزاد]
fixed length record	رکورد با درازای ثابت
fixed disc [British E]	دیسک سخت [رایانه شناسی]
fixed interval schedule	برنامه فاصلهای ثابت
fixed length record	رکورد باطول ثابت
cost plus a fixed fee	هزینه بعلاوه حق الزحمه ثابت
heirs having fixed shares	ذوالفرائض
fixed input coefficients	ضریب نهادههای ثابت
fixed post system	سیستم پستهای نگهبانی ثابت
fixed post system	سیستم پاسگاه ثابت
fixed production coefficients	ضرایب تولید ثابت
fixed size records	رکوردهای با اندازه ثابت
fixed program computer	computer program wired
fixed share of an heir	فرض در ارث
fixed selling price	قیمت ثابت فروش
fixed exchange rate	نرخ مبادله ثابت ارز
fixed roller gate	دریچه چرخ قرقرهای ثابت
fixed exchange rate	نرخ ثابت ارز
fixed end moment	لنگر گیرداری
fixed ratio schedule	برنامه نسبتی ثابت
fixed cost curve	منحنی هزینه ثابت
fixed point representation	نمایش ممیز ثابت
fixed term deposit	سپرده ثابت
fixed point arithmetic	حساب ممیز ثابت
fixed time call	مکالمه در زمان معین و ثابت
fixed wing aircraft	هواپیما با بال ثابت
fixed point notation =	قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
fixed point notation =	نمایش عدد که محل ارقام و نقط ه اعشاری را در کامپیوتر نگه می دارد تا بیشترین تعداد اعداد قابل مدیریت را محدود کند
fixed word length	کلمه با طول ثابت
fixed point number	عدد با ممیز ثابت
fixed point operation	عملکرد با ممیز ثابت
fixed point part	جزء کسری
fixed wheel gate	دریچه قرقرهای با محورثابت
fixed word length computer	کامپیوتر با طول کلمه ثابت
fixed center turret lathe	ماشین تراش با مرکز ثابت
fixed slab buttress dam	سد با پشتبند ثابت
fixed head disk unit	واحد دیسک با هد ثابت
duplex fixed bed miller	دستگاه فرز دوبل