Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 142 (2 milliseconds)
English	Persian
flame holder	شعله نگهدار
Other Matches
flame	برافروختگی
to flame up	بهیجان امدن
flame out	قطع احتراق
old flame	فردیکهبااورابطهرمانتیکداشتهاید
flame	ارسال پیام نامناسب به کاربر
flame	مشتعل شدن تابش
flame	شعله زدن زبانه کشیدن
to flame up	سرخ شدن
flame	شعله
flame	زبانه اتش
flame	الو
flame	تب وتاب
flame	شورعشق
gas flame	چراغ گازی
carburizing flame	شعله اکسی استیلن که مقداراستیلن در ان زیاد است
flame cleaning	تمیزکردن سطح فلزات به کمک اشعه اکسی استیلن
flame braze	زرد جوش کردن
flame thrower	شعله افکن
flame spray	تزریق کردن شعلهای
gas flame	لامپ گازی
flame tree	درختان وبوته هاییکه دارای گلهای درخشان اتشی یا زرد رنگ هستند
flame test	محک شعله
flame cultivator	دستگاه مخصوص سوزاندن علف
flame cut	با جوش بریدن
flame safety	ایمنی در مقابل شعله اتش
flame proof	ضد شعله
flame photometer	نورسنج شعلهای
flame photemetry	نورسنجی شعلهای
flame scraf	با شعله پهن کردن
flame harden	با شعله سخت کردن
flame damper	شعله خفه کن
flame cutting	جوش بری [مهندسی]
heating flame	شعله
lurid flame	شعله تیره
flame-thrower	اتش پاش
flame spreader	شعلهپخشکن
to fan the flame	نمک برزخم پاشیدن
to fan the flame	برشدت چیزی افزودن
to fan the flame	اتش رادامن زدن
reducing flame	شعله احیاگر
to smother a flame	شعله ای را خاموش کردن
flame hardening	سخت گردانی سطح فلز توسط شعله
flame projector	اتش پاش
oxidizing flame	شعله اکساینده
neutral flame	شعله خنثی
flame-throwers	اتش پاش
lurid flame	شعله دودنما
white flame	شعله سفید
flame adjustment wheel	چرخ تنظیم شعله
rate of flame propagation	سرعت انتشار شعله
to pour oil on the flame	نمک بر زخم پاشیدن
to pour oil on the flame	دعوارا سخت کردن
to pour oil on the flame	اتش خشم را دامن زدن
rate of flame propagation	سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
oxy hydrogen flame	شعله اکسی ئیدروژن
multi flame burner	اجاق چند شعله
hydrogen flame detector	اشکارساز شعلهای هیدروژن
flame ionization detector	اشکارساز یونش شعلهای
acetylene oxygen flame	شعله استیلن اکسیژن
holder	گره
holder	ترمینال سرپیچ
holder	درنده
holder	گیرنده اشغال کننده
holder	نگهدارنده
holder	دارنده
holder	نگاه دارنده
holder	دارنده برات
tube holder	سر پیچ
tool holder	ابزار گیر
share holder	دارنده سهام صاحب سهام
bottle holder	نوکر یا ملازم پهلوان مشت زن
slave holder	زرخرید
bid holder	دارنده ضمانتنامه
blank holder	ورق نگهدار
slave holder	دار
blank holder	ورق یا صفحه نگهدار کشویی
stock holder	سهامدار
stake holder	کسی که پول شرط بندی یاثمن معامله را به او می سپارند
stock holder	صاحب سهم
office-holder	صاحب منصب دولت
tissue holder	جادستمال
pen holder	جایخودکار
title-holder	قهرمان کنونی
label holder	نگهدارندهعنوان
shaft holder	محورنگهدارنده
eyepiece holder	نگهدارندهقطعهچشمی
eraser holder	پاکننگهدار
cassette holder	نگهدارندهفیلم
title-holder	برندهی مقام قهرمانی
title-holder	دارندهی قباله
title-holder	صاحب سند مالکیت
office-holder	دیوان گر
office-holder	دیوان سالار
office-holder	صاحب مقام
office-holder	کارمند دولت
passport-holder	تبعهکشوریبودن
share holder	سهامدار
electrode holder	انبر جوش
lamp holder	جاچراغی
kettle holder	کتری گیر
kettle holder	کهنه
kettle holder	کهنهای که با ان کتری داغ رادردست گیرند
ink holder	امه
ink holder	دوات
cable holder	gypsy : syn
carbon holder	پایه کربن
gas holder	نگهدارنده گاز
cigar holder	چوب سیگار
clamp holder	گیره بند
fuse holder	نگهدارنده فیوز
fuse holder	فیوز
fund holder	دارنده سهام قرضه دولتی
copy holder	گیره کاغذ
electrode holder	انبر جوشکاری
lamp holder	سرپیچ لامپ
bottle holder	پشت
permit holder	صاحب جواز
board holder	پهنه بند
bottle holder	یار
board holder	پهن بند
magnet holder	نگهدارنده اهنربا
policy holder	دارنده بیمه نامه
brush holder	پایه زغال
cable holder	دوار زنجیر
loan holder	مرتهن
loan holder	دارنده سهام وام
lease holder	مستاجر
lease holder	اجاره دار
bottle holder	یاور
policy holder	دارنده بیمه
floating tool holder	ابزارگیر متحرک
world record holder	دارنده رکورد جهانی
bona fide holder	دارنده مجاز
scraper bar holder	میلهنگهدارندهرنده
standard lamp holder	سرپیچ معمولی لامپ
lathe tool holder	نگهدارنده تیغه تراش
safe conduct holder	مستامن
insured, policy holder	بیمه شده
lamp holder plug	سرپیچ دوشاخه سرخود دوشاخه سرپیچ لامپ
magnetic lid holder	کلاهکمغناطیسینگهدارنده
calculator/cheque book holder	دفترچهنگهدارندهحساب

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com