Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 199 (9 milliseconds)
English	Persian
focal plane shutter	صفحهروم دریچهعدسی
Other Matches
focal plane	صفحه کانونی
focal plane	افق مار بر کانون عدسی
focal plane	افق کانونی
high focal plane buoy	ارتفاعکانونیپروانهراهنمایشناور
shutter	پرده گذاشتن
shutter	پشت دری
shutter	حائل
shutter	روپوش
shutter	poppet : syn
shutter	دهانه بند
shutter	پشت پنجره
shutter	درپوش
shutter	در کرکرهای
shutter	دریچه
shutter	پنجره کرکرهای
shutter	بستن
shutter	پشت پنجرهای پرده روزنه
shutter	دیافراگم
roller shutter	در کرکرهای
radiator shutter	پنجره فلزی محافظ رادیاتور
dome shutter	حائلکروی
shutter speed setting	دستگاهسنجشسرعت
shutter release button	دکمه
cable shutter release	حائلکابلپخش
air bulb shutter release	حبابحائلتخلیههوا
bear tape shutter gate	دریچه شیروانی شکل
focal	موضعی
focal	مهم
focal	مرکزی
focal	وابسته بکانون
focal	مربوط به کانون عدسی
focal	کانونی
first focal room	اولیناتاقمرکزی
focal point	علاقه - سرگرمی
focal epilepsy	صرع کانونی
focal surface	سطح کانون
focal spot	کانون
focal seizure	حمله صرعی موضعی
focal line	خط مرکزی
focal length	فاصله کانونی دوربین یاعدسی
focal length	طول کانونی
focal length	فاصله کانونی
focal distance	فاصله کانونی
second focal room	دومیناتاقمرکزی
focal point	کانون توجه
image focal point	کانون تصویر
calibrated focal lenght	فاصله کانونی تنظیم شده
plane	هموار
plane	سطح صاف
plane	سطح هموار
plane	سطح تراز مسطح
plane	جهش شبیه پرواز سطح تراز
plane	رویه هموار
plane	صاف مسطح
plane	صفحه
plane	سطح مستوی
z-plane	صفحه مختلط [ریاضی]
plane	صاف هواپیما
plane	افقی سطح افق افقی کردن
plane	صاف کردن پرواز
plane	یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
plane	با رنده صاف کردن
plane	مسطح
to plane a way or down	بارنده صاف کردن
plane	رنده کردن
plane	هواپیما
plane	رنده
slant plane	صفحه مسیر هدف
sea plane	هواپیمایی دریایی
sash plane	رنده بغل
sagittal plane	صفحه سهمی
routing plane	رنده کفرند
stick plane	رنده با تیغه گرد
routing plane	رنده تهرند
rolling plane	صفحه غلطشی
reflection plane	صفحه انعکاس
reflection plane	صفحه بازتاب
plane of fire	سطح مبنای مسیر تیراندازی
plane of departure	سطح قائم مسیر گلوله
plane of departure	سطح قائم تیر
plane of fire	سطح تیر
plane of fire	افق مسیرتیراندازی
plane of reflection	صفحه بازتاب
plane of rotation	سطح دوران
plane of site	سطح قائم مار بر سکوی تیر
plane of symmetry	سطح تقارن
plane of symmetry	صفحه تقارن
plane polarized	تابشهای الکترومگنتیک
plane table	سه پایه نقشه برداری که الیداد بران سوار میشود
plane wave	موج صفحهای
plane wave	موج مسطح
polarization plane	صفحه قطبش
rabbet plane	رنده دو راهه
rabbet plane	رنده کام کنی
plane of bending	صفحه خمش
smooth plane	رنده صاف کاری
To board a plane.	سوار هواپیما شدن
What time does the plane take off?	چه وقت هواپیما پرواز می کند؟
plane [Platanus]	درخت چنار
complex plane	صفحه مختلط [ریاضی]
scheduled plane	هواپیمای مسافربری [با زمان پرواز مشخص]
passenger plane	هواپیمای مسافربری
slip plane	سطح لغزش
plane projection	طرحمسطح
plane figure	شکل مسطح
smooth with the plane	رنده کردن
smoothing plane	رنده پرداخت
smoothing plane	رنده دو تیغ
stick plane	رنده میله دار
symmetry plane	صفحه تقارن
this line is p to that plane	این خط نسبت به ان سطح عموداست
tooth plane	رنده دندانه دار
toothing plane	رنده خشخاش
toothing plane	رنده خط گیری
torpedo plane	هواپیمای اژدر افکن
diving plane	پرهزیردریایی
adjustable plane	رنده درجه دار
datum plane	افق مبنا
datum plane	سطح مبنای اب دریا
frontal plane	سطح تاجی
glide plane	سطح لغزش
grooving plane	رنده کام کنی
grooving plane	رنده شیار
gyro plane	سطح مبنای ژیروسکوپی یاهدایت خودکار ناو
hand plane	رنده کردن دستی
horizontal plane	صفحه افقی
horizontal plane	صفحه عرضی
transverse plane	صفحه افقی
transverse plane	صفحه عرضی
image plane	سطح تصویر
incidence plane	صفحه تابش
plane of incidence	صفحه تابش
incline plane	سطح مایل
rebate plane	رنده کام کنی
dado plane	رنده کام کنی
cutting plane	صفحه برش
air plane	هواپیما
air plane	طیاره
attack plane	هواپیمای تک
back plane	یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند
battle plane	هواپیمای جنگی
bedding plane	بستره
plane tree	درخت چنار
chord plane	صفحه مار بر وترهای همه مقاطع تشکیل دهنده یک ایرفویل سه بعدی
cleavage plane	سطح مرزی
compass plane	رنده سینه
core plane	صفحه چنبره ها
cross plane	رنده کردن
crossing plane	سطح تقاطع
crystal plane	سطح کریستالی
crystal plane	سطح بلوری
crystal plane	صفحه بلور
incline plane	غفلت گاه
inclined plane	سطح شیب دار
plane of asymmetry	سطح مسیر لغزش انحرافی
normal plane	صفحه قائم
objective plane	سطح افق هدف
objective plane	افق هدف
oblique plane	سطح مورب
plane angle	زاویه مستوی
plane as a pikestaff	مانند آفتاب روشن
plane director	نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
plane geometry	هندسه مسطحه
plane iron	تیغه نجاری
plane guard	ناوگارد نجات
plane guard	ناو نجات
plane iron	تیغ رنده
plane knife	تیغه رنده
plane of asymmetry	سطح انحراف مسیر
normal plane	توزیع نرمال
middle plane	صفحه میانتار
jack plane	رنده دستگاه
jack plane	رنده بزرگ
jack plane	رنده درشت تراش
into plane service	تدارک سوخت و وسایل برای هواپیماها طبق قرارداد
jointing plane	رنده دستگاه
map plane	سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
jointing plane	رنده بلند
datum plane	سطح مبنای ارتفاع
moulding plane	رنده ابزار
inclined plane	سطح مورب
inclined plane	سطح شیبدار
backing iron of plane	پشت تیغ
negative photo plane	سطح افق شیشه عکس
body of carpenter's plane	کوله رنده نجاری
to bring to the same plane [height]	به یک صفحه [بلندی] آوردن
plane polarized light	نور قطبیده مسطح
inclined shear plane	سطح برش مایل
negative photo plane	افق شیشه عکاسی
european type plane	رنده فرنگی
plane of mirror symmetry	صفحه تقارن اینهای
mirror plane of symmetry	صفحه تقارن اینهای
plane table map	نقشه مسطحه عوارض نما
plane sinusoidal wave	موج سینوسی صفحهای
meteorological datum plane	ایستگاه مبنای هواسنجی
The plane to ... departs at ... o'clock.	هواپیمای ... ساعت ... پرواز می کند.
to miss a flight [plane]	پرواز [خود] را از دست دادن
scheduled service plane	هواپیمای مسافربری [با زمان پرواز مشخص]

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com