Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 150 (8 milliseconds)
English	Persian
folding knife	کارد جیبی تاشو [کارد سوئیسی]
Other Matches
folding	تاشو
folding	روش hashing
folding	چین خوردگی
folding	تا شونده
folding bicycle	دوچرخه تاشو
folding ruler	خط کش تاشو [ابزار]
folding seat	صندلی تاشو
folding money	اسکناس پول کاغذی
folding machine	دستگاه خم کاری
folding door	در فانوسی
folding door	در اکاردئونی
folding door	درتاه شو
folding ladder	نردبان تاشو
folding press	پرس خم کاری
folding test	ازمایش چین خوردگی
folding ruler	خط کش جیبی [ابزار]
folding rulers	خط کش های جیبی [ابزار]
folding chair	صندلیتاشو
folding grill	گوشتکبابکنتاشو
folding ruler	متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
folding rule	متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
folding rule	خط کش تاشو [ابزار]
folding ramp	سرازیریتاشو
folding rulers	خط کش های تاشو [ابزار]
folding stick	چسبدوطرفه
folding shovel	بیلتاشو
folding rule	خط کش [ابزار]
folding ruler	خط کش [ابزار]
folding nail file	سوهانناخنتاشو
cross folding test	ازمایش چین خوردگی عرضی
sliding folding window	پنجرهتاشویمتحرک
folding yardstick [metric]	خط کش جیبی [ابزار]
folding yardstick [metric]	خط کش تاشو [ابزار]
folding meter stick	متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
folding meter stick	خط کش تاشو [ابزار]
folding meter stick	خط کش [ابزار]
folding meter stick [American]	خط کش تاشو [ابزار]
folding metre stick [British]	خط کش تاشو [ابزار]
concertina-type folding door	درتاشو
folding meter stick [American]	خط کش جیبی [ابزار]
folding metre stick [British]	خط کش جیبی [ابزار]
before you can say knife	برقی ناگهان
the knife	چاقوی جراحی
a knife	یک چاقو
the knife	الت جراحی
before you can say knife	فورا
knife	کارد زدن
knife	: چاقو کارد
before you can say knife	خیلی زود
knife	گزلیک
knife	: چاقو زدن
knife	تیغه
dinner knife	چاقویغذاخوری
dessert knife	چاقویدسر
fettling knife	چاقویتراشیدنغذا
flick-knife	چاقوی ضامندار
commando knife	چاقویکماندو
cheese knife	چاقویپنیر
butter knife	ضربهپایشنایپروانه
cook's knife	چاقویآشپزی
war to the knife	جنگ سخت
war to the knife	جنگ خونین
boning knife	چاقویتزئینی
flint knife	چاقویسنگچخماقی
oyster knife	چاقویمخصوصصدف
finish knife	کارد یا تیغ [مخصوص پرداخت سطح فرش]
knife polishing	[پرداخت پرزهای فرش به کمک چاقو یا تیغه تیز]
knife-edges	لبه چاقو
I don't have a knife.	من چاقو ندارم.
putty knife	کارتک [ابزار]
knife pleat	پیلهتیغهای
kitchen knife	چاقویآشپزخانه
ham knife	چاقویژامبون
grapefruit knife	چاقوی گریپ فروت
painting knife	چاقوینقاشی
spackle knife	کارتک [ابزار]
hook knife	چاقوی قلاب شکل [جهت گره زدن خامه ها در روش ترکی بافت]
knife edge	لبه کارد
sheath knife	چاقوی غلاف دار
paper-knife	کاغذ بر
carving knife	چاقوی حکاکی یا گوشت بری
jack-knife	چاقوی بزرگ جیبی
pocket knife	چاقوی جیبی
palette knife	کاردک نقاشی
bowie knife	دشنه
bowie knife	خنجر
bread knife	کارد نان بری
case knife	چاقوی بزرگ
clasp knife	چاقوی ضامن دار
switchblade knife	چاقوی ضامن دار
cut it with a knife	برضد
cut it with a knife	درمقابل
dissecting knife	چاقوی تشریح
dissecting knife	کاردتشریح
hack knife	چاقوی مخصوص برش کامل
knife-edges	لبه تیغ
knife edge	لبه تیز هرچیزی
knife edge	تیغه در
knife edge	لبه چاقو
knife edge	لبه تیغ
knife-edge	لبه کارد
knife-edge	لبه تیز هرچیزی
knife-edge	تیغه در
knife-edge	لبه چاقو
knife-edge	لبه تیغ
knife-edges	لبه کارد
knife-edges	لبه تیز هرچیزی
knife-edges	تیغه در
hand knife	خوش بافت
jack knife	خم شدن بجلو با پاهای مستقیم و گرفتن مچ پا بادستها
knife switch	کلید اهرمی
knife switch	کلید چاقویی
moon knife	چاقوی پوست تراشی
moon knife	چاقوی هلالی
pallet knife	کاردک نقاشی
pallet knife	کاردک
pallet knife	ماله رنگ امیزی
paper knife	کارد کاغذبری
paring knife	سم تراش
paring knife	ناخن گیر
plane knife	تیغه رنده
filleting knife	چاقویماهیچهبربی
pruning knife	چاقوی شاخه زنی
steak knife	کارد رومیزی دارای تیغه مضرس
three bladed knife	چاقوی سه تیغه
trench knife	کارد سنگری
knife switch	کلید تیغهای
knife rest	نوعی مانع یا سدجادهای است که با سیم خاردار و یک چهارچوب فلزی یا چوبی تهیه می کنند و قابل حمل میباشد
knife rest	جای چاقو
knife board	میزی که روی ان کاردهاراپاک می کنند
knife board	نیمکت دوطرفه دربالای امنیبوس
knife boy	خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
case knife	چاقوی جلد دار
war to the knife	کارد و کارد کشی
knife grinder	چاقوتیزکن
knife machine	کاردپاک کن
knife grinder	تیزگر
knife machine	ماشین کاردپاک کنی چاقوتمیزکن
principal types of knife	انواععمدهچاقو
jack knife bridge	پل متحرک تاشو
large chopping knife	ساطور
This knife is too blunt for words .	این چاقو ماست راهم نمی برد ( خیلی کند است )
types of kitchen knife	انواعچاقویآشپزخانه
plaster cutting knife	کارد گچبری
Swiss army knife	دستهچاقوسوئیسی
A sharp knife (pin , needle)	چاقو (سوزن ) تیر
knife-blade cartridge fuse	فیوزفشنگیتیغهدار
double break knife switch	کلید تیغهای دو اتصالی
to play a good knife and fork	ازروی اشتهاخوراک خوردن خوب چیز خوردن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com