Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English
Persian
force structure
استخوان بندی یکان
force structure
سازمان یکانها
Other Matches
Force is the answer to force.
<proverb>
جواب زور را زور مى دهد .
structure
روش منط قی یا مرتب برنامههای اسمبلی
structure
تعدادی تابع مرتبط به هم برای حل مشکلات
structure
سبک
structure
ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
structure
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structure
نقشه نصب کابلها در شرکت یا ساختمان بران شبکه ها کامپیوتری و تلفن
structure
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure
نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
structure
ترتیب دادن یا سازماندهی به روش مشخص
structure
طریقه
structure
پیکره
structure
چهارچوب دار
[قالی]
structure
بنیان
structure
پی ریزی کردن ساختار
structure
ساخت
structure
ساختمان
structure
ترکیب سبک
structure
سازمان
structure
بنا
structure
تشکیلات دادن
structure
اساس
structure
ساختار ساخت
structure
سازه
structure
ساختمان اسکلت فلزی
structure
سازمان سازمان دادن
structure
استخوان بندی
structure
ساختار
structure factor
عامل ساختار
structure of a poem
سبک یاساختمان شعر
electronic structure
ساختار الکترونی
structure of an animal
ساختمان
tubular structure
ساختمانمیلهای
algebraic structure
ساختار جبری
[ریاضی]
structure of a plant
ساختمانگیاه
block structure
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
block structure
ساختار بلوکی
block structure
ساخت کندهای
structure of the biosphere
چرخهزیستکره
support structure
ساختارپشتیانیکننده
banded structure
ساختارنواری
banded structure
ساختمان نواری
structure chart
نمودار ساختار
atomic structure
ساختار اتمی
shell structure
ساختار لایهای
shell structure
ساختارپوستهای
affect structure
ساخت عاطفه
age structure
ساختار سنی
simple structure
ساخت ساده
internal structure
سازه داخلی
family structure
ساخت خانواده
factor structure
ساختار عاملی
soil structure
ساختمان خاک
static structure
ساخت ایستا
aircraft structure
ساختمان هواپیما
vase structure
بافت سه پوده گلدانی
[در بعضی از فرش های قرن دهم و یازدهم طرح های گلدانی را بصورت سه پوده می بافتند که دو پود آن پشمی و پود سوم پنبه یا ابریشم بوده است.]
band structure
ساختار نواری
file structure
ساخت پرونده
structure of a mushroom
ساختمانقارچ
metal structure
بنیانفلزی
deep structure
ژرف ساخت
decision structure
ساختار تصمیم
database structure
ساختار پایگاه داده ها
data structure
ساختمان داده ها
data structure
ساختار داده ها
columnar structure
ساختمان ستونی
data structure
ساخت داده ها
concrete structure
ساختمان با استخوانبندی بتنی
concrete structure
سازه بتنی
crystalline structure
ساختاربلورین
crystalline structure
سازه بلوری ساختمان کریستالی
crystalline structure
ساختار بلوری
crystal structure
ساختار بلور
unit structure
سازمان یکان
control structure
ساخت کنترل
control structure
ساختار کنترلی
control structure
ساختارکنترل
tree structure
ساختاردرختی
diamond structure
ساختار الماس
fabric structure
ساختارپارچه
structure of an animal
جانور
super structure
روسازی
surface structure
روساخت
economic structure
بنیان اقتصادی
economic structure
ساختار اقتصادی
dynamic structure
ساخت پویا
tree structure
ساخت درختی
capital structure
ساخت سرمایه
capital structure
بنیان سرمایه
tree structure
ساختار درخت
diamond structure
ساختارالماسی
cartesian structure
ساختار دادهای که اندازه ثابتی دارد و عناصر به صورت خط ی مرتبند
cellular structure
ساختار شبکهای
cellular structure
ساختارسلولی سازه سلولی
class structure
ساخت طبقاتی
unit structure
استخوانبندی یکان
nonisomorphic structure
ساختارهای ناهمریخت
inverted structure
ساختار معکوس
nuclear structure
ساختار هستهای
internal structure
ساختمان داخلی سازه داخلی
internal structure
ساختار داخلی
nut structure
ساختمانی که در ان خاکدانه ها کوچک و مکعبی هستند
intermediate structure
ساختمان داخلی
pawn structure
ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
institutional structure
ساختار نهادی
perceptual structure
ساخت ادراکی
ingots structure
ساختاربلوری اولیه شمش
infra structure
زیر بنا
infra structure
زیر ساخت
infra structure
زیربنا
personality structure
ساخت شخصیت
network structure
ساختار شبکهای
kekule structure
ساختار ککوله
laminated structure
ساختمان لایهای
structure
[first order]
ساختار
[ریاضی]
loop structure
ساختار حلقهای
market structure
ساخت بازار
ingots structure
ساختار شمش
list structure
ساختار لیست
market structure
بنیان بازار
linear structure
ساختار خطی
mental structure
ساخت ذهنی
molecular structure
ساختار مولکولی
nested structure
ساختار لانهای
lewis structure
ساختار لوویس
latent structure
ساخت نهفته
laminated structure
ساختمان متورق
phrase structure
با ساخت عبارتی
plex structure
ساختار شبکه یا دادهای که هر گره آن به سایرین وصل است
fine structure
ساختار فریف
hoisting structure
چوب بست بالابر
hierachical structure
ساختار سلسله مراتبی
helical structure
ساختار مارپیچی
group structure
ساخت گروهی
pyramidal structure
ساختار هرمی
fine structure
استخوانبندی فریف
grain structure
ساختار بلوری
ring structure
ساختار حلقهای
selection structure
ساختار گزینشی
file structure
ساخت پرونده ساختمان فایل
hyperfine structure
ساختار فوق فریف
population structure
ساخت جمعیت
population structure
ترکیب جمعیت
power structure
ساخت قدرت
file structure
ساختار فایل
relational structure
ساختار رابطهای
sequence structure
ساختار ترتیبی
primary structure
ساختمان اصلی
primary structure
ساختمان اولیه
program structure
ساخت برنامه
main structure menbers
اعضای اصلی ساختمان
sequential data structure
ساختار ترتیبی داده
work breakdown structure
ساختار تفکیک کار
common excavation of structure
حفاری عمومی ساختمان
ring
[algebraic structure]
حلقه گروهی
[ریاضی]
contiguous data structure
ساختار دادههای همجوار
loop control structure
ساختار کنترل حلقه
field
[algebraic structure]
میدان
[ریاضی]
valence bond structure
ساختار پیوند والانسی
sequence control structure
ساختار کنترل ترتیبی
branch control structure
ساختار کنترل انشعاب
branched chain structure
ساختار زنجیری شاخه دار
symmetrical pawn structure
ساختمان پیادهای متقارن
hydrogen depleted structure
ساختار هیدروژن زدوده
army management structure
سازمان مدیریت نیروی زمینی
graphic data structure
ساختار داده گرافیکی
check and drop structure
ابشار تنظیم سطح اب
secondary structure of portein
ساختار دوم پروتئین
tertiary structure of protein
ساختار سوم پروتئین
straight chain structure
ساختار راست زنجیر
close packed structure
ساختار تنگچین
cubic closed packed structure
ساختار مکعبی تنگچین
hexonal zinc sulfide structure
ساختار شش گوشهای روی سولفید وورتیست
to come into force
مجرایامعمول شدن
in force
مجری
p force
نیروی جلوبرنده یاپرت کننده
in force
دارای اعتبار
force
فشار دادن
force
قوا تحمل کردن مجبور کردن فشار
force
نیروی نظامی
force
وادار کردن
force
یکان قسمت نظامی
force
مجبور کردن
force
بازور جلو رفتن تحمیل
force
بیرون کردن
by force
بزور
force
راندن
force
پاس بی هدف
force
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
force
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
force
قدرت
force
مجبور کردن کسی به انجام کاری
force
شروع به عمل یا کار
force
نافذ
force
تحمیل کردن
force
مجبورکردن
by force
جبرا
force
مسلح کردن
came into force
مجری شدن
force
بردار نیرو
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com