English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 70 (5 milliseconds)
English Persian
forest laws قوانین جنگل
Other Matches
forest جنگل
forest تعداد درختهای ساختار داده متصل
forest درختکاری کردن
forest تبدیل به جنگل کردن
forest بیشه
conifer forest جنگل سوزنی برگ
forest fly مگس اسب
forest fly مگس سگ
forest green سبز زیتونی
forest green رنگ سبز تیره مایل بزرد
cloud forest جنگل بلند مه الود
mangrove forest جنگل ماندابی
rain forest جنگل انبوه مناطق گرم و پرباران
steppe forest جنگل جلگهای
mangrove forest جنگل مردابی
thorn forest خار بیشه
can't see the forest for the trees <idiom> ازروی یکی برای جمع قضاوت کردن
boreal forest جنگل سوزنی برگ شمالی
tropical rain forest جنگل بارانهای استوایی
laws قاعده
in-laws نامادرییاناپدری زنبابا یا شوهرننه
by-laws ایین نامه
laws قانون مدنی تعقیب قانونی کردن
laws قانون
laws بربست
laws شریعت
laws حقوق عدالت
laws حقوق
laws حق حقوق
laws علم حقوق
laws داتا
radiation laws قوانین تابش
sanctioned laws مصوب
sanctioned laws قوانین یا مقررات مصوبه
peronality of laws ویژگی قانون
promulgation of the laws انتشار قوانین
written laws حقوق مدون
written laws قوانین مدون
De Morgan's laws قوانین دومورگان [ریاضی] [منطق]
De Morgan's laws قوانین دومورگان [ریاضی] [منطق]
licensing laws قانونکنترلفروشمشروباتالکلی
blue laws قوانینی که رقص و نمایش ومسابقات و حتی کار را در روز مقدس تحریم کند
blue laws قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
zipf's laws قوانین زیف
peronality of laws حالت ویژه قانون
kepler's laws قوانین کپلر
gas laws قوانین گازها
gas laws قانون گاز
joule's laws قوانین ژول
kepler laws قوانین کپلر
conflict of laws تعارض قوانین
korte's laws قوانین کرت
labor laws قوانین کار
explanation of laws شرح قوانین
laws of the game مقررات مسابقه
adjective laws قوانین مربوط باصول محاکمات
interpertation of laws تفسیر قوانین
mendelian laws قوانین مندل
mixed laws قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
murphy's laws قوانین مورفی
bye-laws ایین نامه
Gun laws need to be revisited. قوانین تفنگ نیاز به بازبینی [تجدید نظر] دارند.
child labor laws قوانین کار کودکان
fair trade laws قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
newton's laws of motion قوانین نیوتون
laws of motion of capitalism قوانین حرکت سرمایه داری
laws versus tendencies قوانین در مقابل تمایلات
newton's laws of motion قوانین حرکت نیوتن
newton's laws of motion قوانین حرکت نیوتون
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com