Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
form line
خط متساوی البعد
form line
خط بین نقاط هم ارتفاع
Search result with all words
To form a queue. To line up.
صف بستن ( کشیدن )
Other Matches
form
طریقه
form
برگه ورقه
form
فرم
form
تشکیل دادن ساختن
form
بشکل دراوردن
form
پروردن
form
شکل گرفتن سرشتن
form
فراگرفتن
form
صورت دیس
form
تشکیل دادن
form
روش
form
تصویر وجه
form
ترکیب
out of form
غیراماده
out of form
بدحالت
form
یات مربوطه را وارد میکند
form
شکل
form
ریخت
form
صورت
form
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
form
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.
form
حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
form
یات هر آدرس وارد آن شود مثل نام و آدرس و شغل
form
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
form
صفحهای از صفحات کامپیوتری
form
ایجاد یک شکل
form
ساخت
form
ورقه
form
شکل دادن
form
کد چهار حرف که نوع داده را به صورت فایل RIFF مشخص میکند
form
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
form
شکل قالب
form
امادگی
form
سابقه فعالیت اسب
form
قسم
form
نوع
form
طرز ورفتار
form
نظم فرم
form
ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
three form
فرم تریو
re form
دوباره درست کردن
in form
اماده
in form
خوش حالت
form
قالب کردن
quadratic form
شکل درجه دوم
pyranose form
شکل پیرانوزی
application form
برگ درخواست
gauche form
شکل کج
quadratic form
معادله درجه دوم
radial form
شکل ستارهای
form feed
خورش ورقه
tooth form
شکل دندانه
resonance form
شکل رزونانسی
normal form
صورت عادی
tendering form
ورقه پیشنهاد
tendering form
برگ پیشنهاد برگ درخواست
canonical form
شکل رزونانسی
canonical form
صورت متعارفی
form-piece
[تکه های سنگ در مشبک کاری]
form feed
تغذیه کاغذ
form grind
سنگ زدن در مقطع طولی
form lining
پوشش قالب بندی
form mill
فرز کردن پروفیل
form utility
مطلوبیت شکلی
form utility
کیفیتی که دراثر جمع اوری و بسته بندی مواد اولیه
form utility
در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
form work
قالب بندی
form work
کاذب سازی
form work
کفراژ
power form
تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
free form
نوعی پیمایش نوری که در ان عمل پیمایش توسط علائمی که به وسیله دستگاه ورودی در هنگام ورود اطلاعات داخل می شوند کنترل می گردد
proposal form
فرم پیشنهاد
furanose form
شکل فورانوزی
turnaround form
شکل برگشت
true form
فرم واقعی
the precatory form
صیغه تمنی یا در خواست
to form into groups
گروه بندی کردن
to form into groups
دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
to melted in to another form
بطور غیر محسوس تبدیل شکل دادن
Form without substance .
صورت بدون معنی
complement form
فرم متمم شکل متمم
complement form
صورت متمم
reduced form
فرم تقلیل یافته
complement form
صورت متممی
to set a form
فرم بستن
cold form
در حالت سرد شکل دادن
coil form
شکل بوبین
coil form
نوع بوبین
coil form
مغزی پیچک
coding form
فرم برنامه نویسی
to form a plot
اسباب چینی کردن
to form a plot
توط ئه دیدن
natural form
وضع بدن هنگام تیراندازی
reduced form
فرم تعدیل شده
meso form
شکل مزو
form cutter
دستگاه فرز پروفیل
registration form
فرم ثبت نام
coding form
ورقه برنامه نویسی
matter and form
جوهر و عرض
to form a habit
عادتی پیداکردن
to form a habit
تشکیل عادت دادن
continuous form
ورقه پیوسته
continued form
دنباله
to form into groups
دسته بندی کردن
to form a notion
تصور کردن
to form a notion
اندیشه کردن خیال بستن
normal form
صورت هنجار
order form
نمونه سفارش نامه پر نکرده
staggered form
شکل نامتقابل
end of form
انتهای ورقه
standard form
صورت متعارف
life form
زی نمود
in due form
بطرز شایسته
fanfold form
ورقه با تای بادبزنی
symbolic form
علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
eclipsed form
شکل متقابل
boat form
شکل قایقی
structural form
شکل بنیانی
eye-form
[شکل کیسه ماهی برای عبور نازک نور]
boat form
قایقی شکل
sight form
نمونه رصد
proposal form
فرم درخواست بیمه
endless form
ورقه بی انتها
sliding form
قالب بندی کشویی
slip form
قالب لغزنده
solemn form
طریقه رسمی
solemn form
در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
in binding form
به وجه ملزم
field form
نمودار میدان
pausal form
دردستور عبری شکلی که کلمه هنگام ایست درجمله پیدا میکند
sixth form
دورهی آماده سازی برای دانشگاه
executable form
فرم قابل اجرا
executable form
شکل قابل اجرا
executable form
برنامهای که به کد ماشین ترجمه یا کمپایل شده باشد تا پردازنده بتواند اجرا کند
erythro form
شکل اریترو
structural form
شکل اولیه معادلات در سیستم معادلات هم زمانی در اقتصاد سنجی
substance and form
جوهروعرض
form factor
ضریب شکل
in a topic form
بصورت عنوان
form letter
فرم نامه
form letters
فرم نامه
in a tabular form
بشکل جدول یافهرست
sentential form
صورت جملهای
form alignment
هم ترازی ورقه
form block
بلوک فرمکاری
form determinant
تعیین کننده شکل
form drag
مقاومت ناشی از شکل جسم
form drag
پسای شکل
normalized form
صورت هنجار
form insulation
عایق کاری قالب
keto form
شکل کتو
die form
شکل دادن حدیدهای
wave form
شکل موج
die form
فشردن
wave form
شکل موج تکراری در نموداردامنه و زمان یا روی لوله اشعه کاتدی
data entry form
فرم ورودی داده ها
form cutting tool
قلم تراش
customs entry form
افهارنامه گمرکی
atomic form factor
ضریب پراکندگی اتمی
FI'll in the job application form.
این برگ درخواست کاررا پرکنید
skew boat form
شکل قایقی تابدار
form letter program
برنامه فرم نامه
atomic form factor
عامل شکل اتمی
form feed character
کاراکتر تغذیه فرم
personalized form letter
فرم شخصی
form room
[British
کلاس درس
backus naur form
قرارداد ثبت شدهای که برای توضیح نحو یک زبان برنامه نویسی استفاده میشود
contract in set form
قرارداد تیپ
twist boat form
شکل قایق تابدار
claim guarantee form
مطالبه پرداخت ضمانتنامه
free form defects
خالی از خطا
collapsible form work
قالب قطعات پیش ساخته بتونی
free form defects
بی خطا
form wound coil
سیم پیچ قالبی
form cutting tool
اسکنه
line by line analysis
تجزیه سطر به سطر
line to line voltage
ولتاژ زنجیر شده
line to line voltage
ولتاژ بین دو خط
line to line fault
اتصال کوتاه بین دو فاز
line to line fault
اتصال کوتاه خط به خط
line by line milling
فرز کردن سطری
line to line fault
تماس خطوط
line to line fault
اتصال کوتاه دوقطبی
line by line milling
فرز کردن سطر به سطر
line to line spacing
فاصله سطور
Would you mind filling in this registration form?
آیا ممکن است این فرم را پر کنید؟
minnesota paper form board
ازمون جااندازی کاغذی مینه سوتا
free form text chart
جدول نوشتاری بفرم ازاد
biographical information blank form
فرم پر نشده بیوگرافی افراد
short form bill of exchange
بارنامه ملخص
gas form natrural gas
بنزین از گاز طبیعی
gas form natrural gas
بنزین حاصله از گاز طبیعی
on the line
هواپیمای اماده پرواز
line up
به خط شدن
mean line
خط میان
below the line
درامد یا هزینه غیر مترقبه
in line
شمشیر در وضع حمله
out of line
خارج از خط جبهه
out of line
جملاتی مربوط به یک برنامه کامپیوتری که در خط اصلی برنامه نیستند
down the line
ضربه از کنار زمین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com