Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
foundation joint
درز اتصالی که بین پی وساختمان تعبیه میشود
foundation joint
درز پی
Other Matches
foundation
پی ساختمان
foundation
موسسه خیریه
foundation
بنیان بنگاه
foundation
تاسیس
foundation
بنیاد
foundation
شالوده
foundation
پی ریزی اساس
foundation
پی
foundation
پایه
foundation course
دورهآمادهسازیدانشگاه
foundation
انداختن تمام میلههای بولینگ در دور نهم
foundation
اسکلت اصلی فرش
[شامل تار و پود]
foundation
پایه مبنا
foundation
شالوده اصل
foundation
پی ریزی
foundation
فوندامنت
foundation
فونداسیون
foundation
سازمان خیریه
foundation
اساس
foundation of tower
پایهمرتفع
foundation slip
زیرپوشبندی
liquid foundation
کرم مایع
road foundation
پی راه
foundation stone
سنگبنا
It must have a solid foundation.
اساس کار باید محکم باشد
To lay the foundation.
پی نهادن ( پی ریزی کردن )
foundation concrete
بتن پی
bouyant foundation
پایه شناور
bouyant foundation
پی شناور
pilework foundation
پی سازی با شمع
foundation blockage
پایهسرکننده
earth foundation
پایهزمین
dam foundation
شانهنهرپائینی
foundation soil
پی ریزی ساختمان
foundation soil
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
foundation trench
شالوده
foundation trench
پی
grillage foundation
پی شبکهای
raft foundation
پی روی رادیه
raft foundation
پی گسترده
pile foundation
فونداسیون ستون
pile foundation
شمع پی
pile foundation
شالوده شمعی
pier foundation
اساس پی
pier foundation
شالوده پی
natural foundation
پی طبیعی
foundation school
اموزشگاه موقوف
foundation pile
میله هایی که در فونداسیون قرار می گیرد
foundation pile
تیر فونداسیون
deep foundation
پی گود
deep foundation
پی سازی در عمق
depth of foundation
عمق پی
depth of foundation
گودی پی
shallow foundation
پی سطحی
shallow foundation
پی کم عمق
settlement of the foundation
نشست پی گاه
road foundation
شالوده راه
road foundation
زیر پی راه
foundation gallery
گالری پی
foundation gallery
نقب پی
foundation materials
مصالح پی سازی
foundation paste
شفته
machine foundation
پایه دستگاه
caisson foundation
پی سازی با هوای فشرده
begueather of a pious foundation
وقف کننده
begueather of a pious foundation
واقف
bearing pressure on foundation
فشار تکیه گاهی شالوده
To lay the foundation of a company.
پایه واساس شرکتی راریختن
investigation of foundation conditions
شناسایی زمین پی
investigation of foundation conditions
تحقیق شرایط شالوده
settler of a pious foundation
واقف
custodian of a pious foundation
متولی
earthquake proof foundation
شالوده ضد زلزله
earthquake proof foundation
غیر مقاوم درمقابل زلزله
Foundation
[junior]
house officer
[British English]
انترن پزشک
[مقیم بیمارستان]
joint
شرکتی مشاع
joint
مشترک بین نیروهای مسلح
joint
لولا
joint
وصله
joint
مشترک
joint
هرزملات
joint and several
تضامنی
joint
بند
joint
بند گاه
joint
نیروهای مشترک عملیات مشترک
joint
مهره اتصال
joint
توام
joint
مفصل پیوندگاه
joint
شریک
joint
جای کشیدن تریاک با استعمال نوشابه لولا
joint
متصل
joint
کردن خرد کردن
joint
بند بند کردن مساعی مشترک
joint
مفصل
joint
زانویی
joint
درز
joint
ستاد مشترک
joint
مشترک الحاقی
joint
اتصالی
joint
اتصال
joint
بهم پیوستن
joint
بند بند کردن اتصال دادن بند
joint
مفصل اتصال ضربهای
joint
محل اتصال محل ضربه
joint
درزه
joint
تصلب شرائین
v joint
اتصال "وی "
joint
دستگاه کوچک باطریدار که سوارکار بطور غیر مجازروی گردن اسب می گذارد تاتندتر برود
joint
مشاع
joint tenants
اجاره داران مشترک
lap joint
اتصال لب به لب
lap joint
اتصال نیم ونیم
lap joint
اتصال رویهم
joint tenants
در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
joint venture
سرمایه گذاری مشترک تجارت مشترک
lap joint
اتصال نیمانیم
joint weld
جوشکاری اتصالی
magnetic joint
محل ضربه در میدان مغناطیسی
joint servicing
دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
joint ownership
مالکیت اشتراکی
joint pin
خار اتصال
longitudinal joint
درز از درازا
longitudinal joint
درز طولی
joint products
محصولات مشترک
joint resistance
مقدار مقاومت مفصل
joint resolution
تصمیم مشترک
joint responsibility
مسئوولیت تضامنی
joint services
خدمات مشترک
lapped joint
اتصال بوسیله پوشش
lap joint
اتصال پوششی
knuckle joint
اتصال زانویی
knuckle joint
لولای بند دار
knuckle joint
لولای مفصلی
knee joint
زانو زانویی
joint stock
سهامی
joint stock
شرکت سهامی
knee joint
مفصل زانو
knee joint
بندزانو
juke joint
رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
joint stock
سرمایه مشترک
joint supply
عرضه مشترک
joint venture
سرمایه گذاری مشترک
joint shares
سهام مشترک
joint space
محل اتصال
joint washer
واشر اتصال
lap joint
لبه رویهم افتاده ومتصل بهم
joint tenancy
شرکت در اجاره داری
joint tenancy
اجاره داری مشترک
joint space
محل لحیم
joint staff
ستاد مشترک
joint zone
منطقه مشترک
miter joint
برش فارسی
ankle joint
قوزک پا
[استخوان بندی]
welded joint
اتصال جوش
universal joint
قفل کاردان
universal joint
مفصل چرخنده
universal joint
دو میله متصل بهم وفا دربچرخش
transverse joint
درز از درازا
transverse joint
درز عرضی
toggle joint
مفصل زانویی
swivel joint
مفصل گردان
summit joint
درز کلید طاق قوسی
with the joint views of
با جلب نظر
fetlock joint
مویپشتپایاسب
flare joint
اتصالز-بانه
joint of the foot
قوزک
[استخوان بندی]
ankle joint
قوزک
[استخوان بندی]
drip-joint
[اتصال بین دو ورق فلزی]
rail joint
اتصالریل
peripheral joint
اتصالجانبی
strike joint
شکستگی طولی
strapped joint
اتصال تسمهای
raking out of a joint
تهی کردن درزها
rabbet joint
اتصال دو راهه
rabbet joint
بست یا مفصل کنش کاوی
propeller joint
چهارشاخه گاردان خودرو
pin joint
اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
seam joint
درز
overlap joint
اتصال نیمانیم
oblique joint
شکستگی کج
mortise joint
اتصال کام
raking out of a joint
درز اره شده
joint of the foot
قوزک پا
[استخوان بندی]
clip joint
<idiom>
شغل سطح پایینی که پراز کلاهبرداری باشد
slip joint
اتصال ازاد
sleeve joint
اتصال با بوش
sealing joint
اتصال اب بندی
scarf joint
جایی که دو سر تیر رانیم ونیم کرده با هم جفت کرده باشند
sawn joint
درز بریده
sawn joint
درز اره شو
riveted joint
اتصال پرچ
raking out of a joint
درزخراشی
raking out of a joint
درز گشایی
mitre joint
اتصال فارسی
joint ownership
اشتراک در مالکیت مالکیت مشاع
joint and several reponsibility
مسئوولیت تضامنی
flexible joint
اتصال قابل انعطاف
flang joint
اتصال سرلوله
flang joint
اتصال لبه
fitting joint
اتصال مناسب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com