Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 163 (6 milliseconds)
English	Persian
foundation materials	مصالح پی سازی
Other Matches
foundation	اساس
foundation	پایه مبنا
foundation	شالوده اصل
foundation	فونداسیون
foundation	پی ریزی
foundation	شالوده
foundation	پایه
foundation	پی
foundation	پی ریزی اساس
foundation	بنیاد
foundation	تاسیس
foundation	بنیان بنگاه
foundation	پی ساختمان
foundation	انداختن تمام میلههای بولینگ در دور نهم
foundation	موسسه خیریه
foundation	سازمان خیریه
foundation course	دورهآمادهسازیدانشگاه
foundation	فوندامنت
foundation	اسکلت اصلی فرش [شامل تار و پود]
depth of foundation	گودی پی
foundation soil	شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
depth of foundation	عمق پی
deep foundation	پی گود
foundation gallery	گالری پی
foundation joint	درز اتصالی که بین پی وساختمان تعبیه میشود
machine foundation	پایه دستگاه
foundation concrete	بتن پی
caisson foundation	پی سازی با هوای فشرده
grillage foundation	پی شبکهای
foundation school	اموزشگاه موقوف
foundation soil	پی ریزی ساختمان
foundation pile	تیر فونداسیون
foundation trench	شالوده
foundation trench	پی
foundation paste	شفته
deep foundation	پی سازی در عمق
foundation joint	درز پی
bouyant foundation	پایه شناور
bouyant foundation	پی شناور
foundation pile	میله هایی که در فونداسیون قرار می گیرد
foundation blockage	پایهسرکننده
road foundation	پی راه
road foundation	شالوده راه
settlement of the foundation	نشست پی گاه
It must have a solid foundation.	اساس کار باید محکم باشد
shallow foundation	پی کم عمق
shallow foundation	پی سطحی
dam foundation	شانهنهرپائینی
earth foundation	پایهزمین
foundation of tower	پایهمرتفع
foundation slip	زیرپوشبندی
liquid foundation	کرم مایع
road foundation	زیر پی راه
raft foundation	پی روی رادیه
To lay the foundation.	پی نهادن ( پی ریزی کردن )
natural foundation	پی طبیعی
pier foundation	شالوده پی
pier foundation	اساس پی
pile foundation	شالوده شمعی
pile foundation	شمع پی
pile foundation	فونداسیون ستون
foundation gallery	نقب پی
pilework foundation	پی سازی با شمع
raft foundation	پی گسترده
foundation stone	سنگبنا
earthquake proof foundation	غیر مقاوم درمقابل زلزله
custodian of a pious foundation	متولی
To lay the foundation of a company.	پایه واساس شرکتی راریختن
earthquake proof foundation	شالوده ضد زلزله
settler of a pious foundation	واقف
begueather of a pious foundation	وقف کننده
begueather of a pious foundation	واقف
investigation of foundation conditions	تحقیق شرایط شالوده
investigation of foundation conditions	شناسایی زمین پی
bearing pressure on foundation	فشار تکیه گاهی شالوده
materials	جنس مصالح
materials	مادهای که برای استفاده اتمام محصول به کار می رود
materials	کالا
materials	چیز
materials	مصالح ساختمان
materials	ماتریال
materials	جنس
materials	مواد
materials	ماده کار
materials	اسناد
materials	قوا
materials	نیرو
materials	کلی جسمی
materials	عمده
materials	مهم
materials	مادی جسمانی
materials	مصالح
materials	ماده
materials	اصولی مناسب
materials	مقتضی
materials	مربوط جسم
materials	اساسی
materials	مادی
materials that cannot be borrowed	اجناسی که قرض داده نمی شوند [بیشتر در کتابخانه]
pilot materials	وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
permeable materials	مصالح تراوا
carpet materials	مواد اولیه فرش
non-circulating materials	اجناسی که قرض داده نمی شوند [بیشتر در کتابخانه]
covering materials	موادپوشاننده
writing materials	ابزارتحریر
testing of materials	ازمایش مواد
testing of materials	ازمایش مقاومت مصالح
testing of materials	ازمایش مصالح
dangerous materials	علائمخطر
strength of materials	مقاومت مصالح
target materials	مواد و وسایل بردن هدفهاروی نقشه یا نشان دادن ومشخص کردن انها روی طرحها
insulating materials	موادعایقکاری
semipervious materials	مصالح نیمه تراوا
semipermeable materials	مصالح نیمه تراوا
materials handling	جابجایی مواد
organic materials	مواد الی
critical materials	تجهیزات مهم
bill of materials	فهرست مواد
bed materials	رسوبات بستر
balsamic materials	مواد بلسانی
raw materials	مواد اولیه
raw materials	مواد خام
bill of materials	صورت حساب مواد
coated materials	مصالح اغشته
coated materials	مصالح اندود شده
diamagnetic materials	اجسام دیامغناطیسی
drawing materials	مواد اولیه نقشه کشی
drawing materials	لوازم نقشه کشی
cryogenic materials	مواد یا الیاژهایی که دردماهای بسیار پایین قابل استفاده اند
critical materials	اقلام حیاتی و مهم
consumable materials	stores consumable
exhausted materials	مواد تمام شده
cohesive materials	مواد چسبنده
coherent materials	مواد چسبنده
impermeable materials	مصالح ناتراوا
impermeable materials	مصالح نفوذناپذیر
materials requisition	درخواست مواد
materials management	مدیریت مواد
maintenance materials	لوازم تعمیرات
magnetic materials	مواد مغناطیسی
magnetic materials	اجسام مغناطیسی
coated materials	مواد اغشته شده
maintenance materials	مواد تعمیرات
non magnetic materials	اجسام نامغناطیسی
impervious materials	مصالح ناتراوا
indirect materials	مواد غیرمستقیم
indirect materials	هزینه موادغیرمستقیم
inorganic materials	مواد غیرالی
materials utilisation control	کنترل بکارگیری مواد
materials utilisation control	کنترل مصرف مواد
materials transfer notes	دستورانتقال مواد
materials transfer notes	برگه انتقال مواد
direct materials costs	هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
materials returned note	برگه مواد برگشتی
free issue materials	موادی که خریدار جهت تولیدکالای موردنیاز خود به سازنده میدهد
basic building materials	مواداولیهساختمان
institute of materials management	موسسه مدیریت مواد
oversize materials rejects	مانده
materials returned note	یادداشت مواد عودت داده شده
wood-based materials	جنسسطحتخته
materials requirements planning	برنامه ریزی مواد مورد نیاز
Foundation [junior] house officer [British English]	انترن پزشک [مقیم بیمارستان]

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com