Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 204 (10 milliseconds)
English	Persian
free on board	بدون هزینه حمل تا روی وسیله نقلیه
Search result with all words
free board	عمق یا ارتفاع ازاد
free board	ارتفاع سطح اب تا تاج سد
free board	فاصله بین اب و عرشه کشتی
Other Matches
board	هیئت ژوری
board	هیات
board	منزل کردن
board	پانسیون شدن
board	تخته پوش کردن
board	سوارشدن بکنارکشتی امدن
board	هیئت بازرگانی تخته بندی کردن
board	هیئت عامله یاامنا هیئت مدیره
board	میزشوریادادگاه
board	اغذیه
by the board	از طرف پهلوی ناو
on board <idiom>	وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
board	تابلو
with whom do you board	پیش کی غذا میخورید و منزل میکنید
to go on board	سوارکشتی شدن
to board out	بیرون ازخانه خود غذاخوردن
board	تخته
board	تخته یا مقوا و یا هرچیز مسطح
board	میز غذا
board	غذای روی میز
over the board	بازی شطرنج حضوری
board	هیئت کمیسیون
board	کمیته تخته کار صفحه چارت
board	تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board	تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
board	BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
board	وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی سطح آن چاپ یا حک شده است و پس از نصب اجزای آن مدار کامل میشود
board	وسیله نصب مسط ح که روی آن قط عات الکترونیکی نصب و متصل اند
board	صفحه مدار
board	برد
above board	به طور آشکار
above board	بی حیله
across the board	شامل تمام طبقات
board	کشتی
board	تخته حاوی نقشه
board	سوار
board	شدن
board	تابلوی امتیازات
board	سکوی شیرجه
board	روکش کردن
board	جلد کردن تخته
board	مقوا
across the board	یکسره
go by the board	از ناو پرت شدن
across the board	سرجمع
i/o board	تخته مداری که ورودی وخروجیهای داده ها بین کامپیوتر و دستگاههای جانبی را کنترل میکند
i got it over board	انرادرکشتی اوردم
on board	که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
board	تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد
board	صفحه یامیز شطرنج
To get on board.	سوار کشتی شدن
board of management	کمیته مباشر [شرکت سهامی]
fascia board	تخته لب بند
fibre board	فیبر تخته
for half board	برای نیم پانسیون
finger board	جا انگشتی
for half board	برای تختخواب، صبحانه و یک وعده غذای اصلی
for full board	برای تختخواب و تمام وعده های غذا
to board a flight	سوار هواپیما شدن [برای پرواز به مقصدی]
managing board	کمیته مباشر [شرکت سهامی]
foot board	تخته کف
float board	پره
board of managers	کمیته مباشر [شرکت سهامی]
thin board	لا
takeoff board	تخته پرش طول
system board	برد سیستم
switch board	تابلوی برق
switch board	صفحه تقسیم برق
switch board	صفحه کلید برق یاتلفن
string board	تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
straw board	مقوای ضخیم
tea board	سینی
terminal board	تخته اتصال سیم
terminal board	محوراتصال سیمها
extender board	وسیله عیب یابی
expansion board	برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر
editorial board	هئیت مدیره یا کارکنان روزنامه
management board	کمیته مباشر [شرکت سهامی]
eaves board	لب بند
governing board	کمیته حاکمه
terminal board	تخته ترمینال
terminal board	تخته کلم
story board	مجموعه تصاویر یا رسم ها که پیشبرد نقاشی متحرک یا ویدیویی را نشان میدهد
for full board	برای تمام پانسیون
pressing board	تختهفشرده
emery board	سوهان ناخن
diving board	دایو
diving board	تخته پرش
tote board	تختهحملونقل
bread-board	تختهی آمادهی مدار سازی
bread-board	لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
bread-board	تختهی نان بری
bread-board	تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
board games	بازی روی تخته
alighting board	تختهتراز
skirting board	تختهپارچهای
placard board	تختهپلاکارد
louvre-board	سکویروزنهدار
mother board	تخته اصلی
route board	تختهتعیینمسیر
lighting board	تختهروشنایی
front board	مقوایجلویی
board insulation	عایقتختهای
backing board	تختهپشتیبان
back board	جلدپشتی
board and lodging	غذاییبرایخوردنومکانیبرایخوابیدن
weather board	تخته سرازیری که دم دراطاق می گذارند
weather board	تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
three ply board	تخته سه لا
draining board	آبچکانفرفشوئی
board game	بازی روی تخته
full board	هتلیکهدرآنهمهوعدههایغذائیسرومیشود
half board	هتلیکهفقطصبحانهوعصرانهدرآنسروشود
ironing board	میزاتو
sandwich board	آگهیتبلیغاتیکهبهشانهمیاندازند
To board a plane.	سوار هواپیما شدن
To sweep the board .	کلیه موانع واشکالات را از سر راه برداشتن
tilting board	صفحه کج شونده
chopping board	تختهسبزیو گوشت
wash board	تختهای که برای ازاله اطاقها بکارمیبرند
wash board	تخته رختشویی
wall board	تخته برای چوبکاری دیوار
valley board	اب رو درهای
unpopulated board	تخته مداری که مولفههای ان باید توسط خریدار تهیه شوند
tread board	کف پله
top board	میز نخست شطرنج
board meeting	جلسهمالکیاهیئتمدیرهیکشرکت
to fall over board	ازکشتی پرت شدن
diving board	تختهی شیرجه
open board	صحنه خلوت شطرنج
mother board	بردمادر
mother board	برد مدار چاپی اصلی
mortar board	کلاه چتر گوش دانشکده
mortar board	کپه ساروج
mortar board	کپه ملاط
mason's board	ماله بنایی
mantel board	در بالای بخاری
mantel board	طاقچه چوبی
maneuvering board	لوحه سینماتیک
mother board	برد اصلی
mould board	در گاواهن خاک برکردان
moulding board	تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
on board spares	قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
on board regulation	تنظیمی که در ان هر برد داخل یک سیستم تنظیم کننده ولتاژخاص خود را دارد
on board computer	کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
on board a ship	سوار کشتی
on board a ship	در کشتی
notice board	1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
notice board	تابلو اعلانات
notice board	تابلوی خبری
multifunction board	برد چند وفیفهای
maneuvering board	تابلوی نمایش مانور ناوها
maneuvering board	تابلوی حرکات ناوها
low board	سکوی یک متری شیرجه
key board	صفحه تکمه ها
high board	سکوی شیرجه 3 متری
hiking board	تخته اتکای خم شونده در قایق
hotdogging board	تخته کوتاه موج سواری
how thick is the board?	کلفتی
how thick is the board?	تخته چقدراست
junk board	مقوای کلفت
instrument board	تخته فرمان
instrument board	تابلوی وسائل اندازه گیری
knife board	میزی که روی ان کاردهاراپاک می کنند
head board	تختهای که در انتهای فوقانی چیزی گ ذارند
hard board	تخته فشاری
logic board	برد منطقی
logic board	تخته منطقی
lee board	تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
ledger board	تخته کف چوب بست ساختمان
ledger board	تخته افقی روی نرده پلکان یانرده ایوان
fuse board	تخته فیوز
gang board	تخته پل درازوباریک
guide board	تابلو راهنما
knife board	نیمکت دوطرفه دربالای امنیبوس
insulation board	صفحه عایق
status board	تابلو وضعیت
maneuvering board	لوحه مانور
shoulder board	پیش فنگ
shoe board	علامتی به شکل نعل اسب درشرطبندیها
selection board	هیات گزینش
seguin board	تخته سگن
sea board	خط ساحلی
sea board	دریاکنار
sea board	کناردریا
sea board	کناره دریا
side board	میز دم دستی
side board	میز پا دیواری
side board	میز کناری
status board	تابلوی نشان دهنده وضعیت
status board	تابلوی وضعیت
spotting board	طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
spring board	تخته شیرجه
splash board	سپر پاشنه قایق
sliding board	سراشیبی
sliding board	سرسره
skim board	تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
side board	میز قفسه دار
scale board	تخته نازک
scaffold board	تخته زیر پا

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com