Dictiornary-Farsi | free surface | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (10 milliseconds)

English	Persian
free surface	سطح اب ازاد
free surface	مخازن ازاد اب
free surface	سطح ازاد


Search result with all words

free water surface	سطح اب ازاد
Other Matches

surface to surface missile	موشک زمین به زمین
surface	پوشش
surface	رویه فاهر
surface	نما دادن روامدن
surface	صاف کردن
surface	تسطیح کردن بالاامدن
surface course	لایه رویی
surface	صاف کردن صیقلی کردن
surface zero	نقطه صفر زمین
surface zero	نقطه صفرترکش اتمی زمینی
surface-to-surface	موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface	سطحی جلادادن
surface	فاهری
surface	بیرون نما
surface	فاهر
surface	سطح
surface	رویه
surface	رویه دادن
surface	پوشش شوسه سطح
surface	نما بیرون
surface to surface	موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
of the surface	در صورت فاهر از بیرون
of the surface	جلادادن
of the surface	درفاهر
of the surface	فاهری نمادادن رودادن
on the surface	درصورت فاهر از بیرون
on the surface	فاهری نمادادن رودادن
on the surface	جلادادن
surface	سطحی
on the surface	در فاهر
playing surface	مسطحمیزبازی
reflecting surface	سطحانعکاس
surface reverbration	برگشتهای سطحی
surface of the water	سطحآب
surface reverbration	امواج برگشتی سطحی رادار
resin surface	سطحرزینی
running surface	سطحجاری
scratch the surface <idiom>	تازه شروع به کار کردن
equipotential surface	سطح هم پتانسیل
focal surface	سطح کانون
uneven surface	سطحناهموار
surface scum	سطحتفاله
surface runoff	جذبیاتازسطح
surface pipe	لولهسطحی
surface insulation	جداکنندهسطح
surface treatment	عملیات سطحی
surface effect	اثر سطح
skin surface	سطحپوست
surface soil	خاک رویی
surface soil	خاک سطحی
surface structure	روساخت
cooking surface	سطح پخت
surface water	اب سطحی
surface width	عرض بالایی
surface width	عرض سطحی
surface-to-air	رویه به هوا
treat surface	روسازی کردن
surface-to-air	زمین به هوا
wearing surface	سطح سائیدگی
warped surface	سطح تاب برداشته
water surface	سطح اب
surface treatment	عملیات سطح رویه
inked surface	سطحجوهر
moist surface	سطحنمناک
surface-to-air	دریا به هوا
surface targets	هدفهای سطحی
surface targets	هدفهای روی سطح اب
surface tension	کشش سطحی
surface trait	ویژگی روساختی
surface treatment	اندود سطحی
surface treatment	اسفالت سطحی
surface treatment	روکش سطحی
water surface	رویه اب
surface plate	تراز فلزی یا اهنی
friction surface	سطح اصطکاک ترمز
road surface	رویه راه
rough surface	رویه زبر
rubbed surface	رویه صاف
smooth surface	رویه صاف
ruled surface	سطح خط ساخته
seepage surface	سطح تراوش
stripped surface	سطح صاف شده
surface area	مساحت سطح
surface burning	احتراق سطحی
surface burst	ترکش سطحی
surface burst	ترکش روی سطح زمین
surface charge	بار سطحی
pressure surface	سطح پیزومتریک
pressure surface	سطح فشار
surface speed	سرعت محیطی
ground surface	کف زمین
hard surface	سطح چیزی
hard surface	رافرش کردن
hard surface	اجرفرش کردن سنگفرش کردن
hard surface	سخت کردن سطحی
heating surface	سطح گرمایش
hidden surface	سطح ناپیدا
hidden surface	سطح پنهان
surface tensity	کشش سطحی
isobar surface	سطح هم فشار
lateral surface	سطح جانبی
level surface	سطح تراز
nodal surface	سطح گرهی
surface color	رنگ سطح
surface corrosion	خوردگی سطحی
surface line	خط تلفن و تلگراف تعجیلی
surface line	طناب وصل به غواص و قایق
surface missile	موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
surface mission	ماموریت دفاع زمینی
surface mission	پدافندزمینی با توپخانه پدافندهوایی در نقش زمینی
surface moisture	رطوبت سطحی
surface of impact	سطح مماس بر نقطه اصابت گلوله
surface of impact	سطح اصابت
surface of revolution	سطح تغییر
surface of rupture	سطح شکافته شده به وسیله گلوله منفجر شده سطح شکافت
surface ornament	تزیینات سطحی
surface outflow	اب سطحی خروجی
surface paint	استر
surface line	خط تلگراف یا تلفن روی زمینی
surface leakage	نشت سطحی
surface irrigation	ابیاری سطحی
surface creep	خزیدن سطحی
surface decarburization	کربن گیری سطحی
surface detection	اکتشاف سطحی
surface detection	راداراکتشافی سطحی
surface deterioration	فرسودگی رویی
surface digging	استخراج معادن در سطح زمین
surface dive	غوص گرفتن در حال شنای درسطح اب
surface drains	زهکشهای سطحی
surface dressing	پوشش سطحی
surface erosion	فرسایش سطحی
surface evaporation	تبخیر سطحی
surface inflow	اب سطحی ورودی
surface interval	فاصله بین غواصهای متوالی از سطح اب
surface plate	تراز
surface integral	انتگرال سطحی [ریاضی]
surface mining	استخراج معدن روباز
bearing surface	سطح یاطاقان
boundary surface	سطح مرزی
color surface	سطح رنگ نما
control surface	سطح فرمان
control surface	کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
control surface	سطح کنترل
display surface	سطح نمایش
developable surface	سطح گسترا
abrasion of surface	فرسایش سطح فرش
demand surface	میزان تقاضا
contact surface	سطح تماس
demand surface	سطح تقاضا
abuting surface	سطح مجاور
work surface	سطح مقطع اصلی
water surface	سطح ایستائی آب
work surface	سطح کار
control surface angle	زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
surface boundary layer	لایه مرزی سطح
surface metal raceway	سیمروی روی کار
foreleg (outer surface)	پایجلویی
surface mount technology	روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
hind leg (inner surface)	پایعقبی
surface fusion welding	جوشکاری ذوبی سطحی
upper surface blowing	دمیدن جریان جهت پیشراننده اصلی روی سطح فوقانی بال
air surface zone	منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
air surface zone	منطقه عملیات ضد زیردریایی
surface to air missile	موشک زمین به هوا موشکهای ضد هوایی
agitation of water surface	ایجاد تلاطم در سطح اب
surface water gully	دهانه گندابرو
surface water gully	دهانه پاکین
surface contact rectifier	یکسوکننده سطحی
surface active agents	مواد فعال در سطح
surface friction drag	پسای اصطکاک سطح
smooth plaster surface	پاکیزه کردن
air to surface missile	موشک هوا به زمین
maximum surface temperature	درجه حرارت سطحی حداکثر
non metallic surface extension	کابل خرطومی با پوشش غیرفلزی
surface-to-air missile	سطحموشکهوا
magnetic surface charge	بار سطحی مغناطیسی
surface water drain	سطحآبگذر
surface-piercing foils	سطحتراشهتیز
surface-to-subsurface missile	موشکسطحبهسطح
surface surveillance radar	رادارمراقبسطحی
density of surface charge	چگالی بار سطحی
plantar surface of the hoof	سطحکفپاییسم
middle leg (outer surface)	پایمیانی
surface action plotting table	میز ردیابی زیر دریایی
cast iron surface plate	سطح صفحه چدنی
free will	اختیاری
free	مجاز منفصل
having free will	فاعل مختار
free	رایگان سخاوتمندانه
free	مجانی
having free will	ازادکار
free will	ازادی اراده
free-for-all	اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
free-for-all	مسابقه بین این اسبها
free <adj.>	دست و دلباز
free will	اختیار
free will	اراده ازاد
free	ازاد
free	مطلق
free in and out	بدون هزینه تخلیه و بارگیری