Dictiornary-Farsi | free world | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
free world	جهان ازاد
free world	کشورهای غیرکمونیست


Other Matches

topsy-turvy world [upside-down world]	جهان سروته [درهم وبرهم ] [وارونه ]
the Classical World [the Ancient World]	جهان باستانی [تاریخ]
to the world	پاک
world	جهان
world	دنیا
world	گیتی
this world of ours	این جهان ما
to come up in the world	پیش رفتن [در زندگی یا شغل]
world old	بسیارقدیمی یاکهنه
to come up in the world	پیش قدم شدن [در زندگی یا شغل]
to come up in the world	موفق شدن [در زندگی یا شغل]
in a world of one's own <idiom>	مشکل عمیق داشتن
for all the world <idiom>	بهر قیمتی
for the world <idiom>	تحت تاثیر هرشرایطی ،تحت هر شرایطی
world	کیهان
Third World	جهان سوم
all over the world	در سراسر جهان
all over the world	در همه جای جهان
all the world knows	همه
all the world knows	میدانند
all the world knows	همه کس میداند
all the world over	در سراسر جهان
out in the world	در دنیای آزاد
world came that	خبر رسید که
all over the world	در تمامی دنیا
see the world <idiom>	سیر آفاق و انفس کردن
upon my world	بشرافتم سوگند
to world one's way	کرم واره راه خود را بازکردن
to the world	بکلی
world	میدهد
out of this world <idiom>	شگفت انگیز
New World	نیمکره غربی یا دنیای جدید امریکا
first world	استرالیا زلاندنو وژاپن
first world	امریکای شمالی
old world	دنیای قدیم
second world	جهان دوم . کشورهای پیشرفته اقتصادی سوسیالیستی را جهان دوم نامند
first world	واقع دراروپای غربی
first world	کشورهای کنونی سرمایه داری پیشرفته ازنظر اقتصادی
first world	جهان اول
the new world	تازه
for all the world	عینا`
for all the world	به عینه
he knows the world	جهاندیده است
he knows the world	ازموده است
for all the world like	کاملا` شبیه
i take you at your world	قول شما را سند قرار میدهم
i take your world for it	قول شما را سند میدانم
in one world	خلاصه
in one world	خلاصه اینکه مختصرا
for all the world	بی کم و زیاد
the next world	جهان اینده
the next world	عالم اینده
not for the world <idiom>	دراعضای هیچ پولی
world	عالم روزگار
the whole world	سراسر جهان
the whole world	همه دنیا تمامی جهان
the old world	نیم کره شرقی
see the world <idiom>	جهانگردی کردن
the whole world	تمام دنیا
the old world	جهان کهنه
the old world	نیم کره خاوری
the old world	بر قدیم
the next world	عقبی
world war ii	جنگ جهانی دوم
dead to the world <idiom>	زود به خواب رفتن
world is one's oyster <idiom>	هرکس هرچیزی را میتواند بدست بیاورد
world shaking	تکان دهنده بسیار مهم
World Series	مسابقات نهایی بیسبال
creator of the world	جهان آفرین
world shaking	زمین لرزه
world power	کشوربسیار قوی
world power	قدرت جهانی
world power	قدرت دنیوی
world-class	در سطح جهانی
The seven wonders of the world.	هفت عجایب گیتی
He is unique in the world.	توی دنیا تک است
The world is your oyster! <proverb>	دنیا مال تو است. هر فرصتی در دسترس است!
First World War	جنگجهانیاول
real world	دنیایحقیقی
world-famous	دارایشهرتجهانی
the developed world	جهان توسعه یافته [پیشرفته]
world wide	مشهور جهان متداول درهمه جا
world creating	جهان افرین
creator the world	جهان افرین
world war i	جنگ جهانی اول
world view	جهان بینی
world test	ازمون جهان
Second World War	جنگجهانیدوم
world simulation	همانندسازی جهانی
world class	در سطح جهانی
i give you my world for it	قول میدهم اینطور باشد مطمئن باشید
the world is transitory	جهان ناپایدار است
third world countries	کشورهای جهان سوم
the youth of the world	روزگارخیلی قدیم
third world economies	اقتصاد کشورهای جهان سوم
to be on top of the world	تو آسمون ها بودن [نشان دهنده خوشحالی]
the world and its fullness	جهان وهرچه دراوهست
the vanity of the world	فنای دنیا مزخرفات یا اباطیل دنیا
intermediate world	عالم برزخ
nether world	دوزخ
nether world	درک اسفل
nether world	جهان پایین
nether world	جهان اینده
the invisible world	جهان ناپدید
the lower world	جهان پایین
the lower world	جهان مردگان عالم اسوات
the outer world	مردمی که بیرون از محیط شخص هستند
the vanity of the world	پوچی جهان
to give to the world	انتشاردادن
nether world	این جهان
the invisible world	عالم غیب
world cup	جام جهانی
world liquidity	نقدینگی جهانی
world war	جنگ جهانی
world war	جنگ بین المللی
world war	جنگ جهانگیر
world wars	جنگ جهانی
world wars	جنگ بین المللی
world wars	جنگ جهانگیر
world federalism	طرفداری از حکومت جهانی ائتلاف دول
world power	جهان نیرو
world power	ابرنیرو
woman of the world	زن دنیادیده یاکاردان
world bank	بانک جهانی
world bank	بانک جهانی یا بانک بین المللی تجدید ابادانی و توسعه که هدفش کمک به کشورهای عضو برای رشداقتصادی از طرق مختلفه میباشد
world-weary	بیزارازجهان بیزاراززندگی خسته از زندگی
world beater	قهرمان
world beater	شخص برتر ازاقران
world weary	بیزارازجهان بیزاراززندگی خسته از زندگی
world beater	بی نظیر
world federalist	طرفدار حکومت جهانی
world health organization	سازمان بهداشت جهانی
industrial workers of the world	کارگران صنعتی جهان
ski world cup	جام جهانی اسکی
golf world cup	جام جهانی گلف
the art of the Ancient world	هنر جهان باستان
to make a noise in the world	مشهور شدن
To feel on top of the world.	با دم خود گردو شکستن
The English - speaking world.	دنیای انگلیسی زبان
My holiday did me a world of good.	درتعطیلات یک دنیا به من خوش گذشت
Leave world with your father that. . .	به پدرتان بسپارید که ...
Where shall we be if another world war breaks out ?	اگر جنگ جهانی دیگری رخ دهد کارما بکجا می کشد ؟
All the world and his wife were at this party .	هر کی را بگویی دراین میهمانی بود
theseven wonders of the world	عجایب هفتگانه جهان
The living languages of the world.	زبانهای زند ؟ دنیا
set the world on fire <idiom>	کاری فوق العاده انجام دادن
Photos are accepted world	عکس هایی مقبولی دنیا
world record holder	دارنده رکورد جهانی
in a battle for world domination	مبارزه برای سلطه جهان
to feel on top of the world	تو آسمون ها بودن [نشان دهنده خوشحالی]
world conference of computer in educatio	کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
His invevtion made a noise in the world.	اختراعش دردنیا سروصدائی براه انداخت
Everst is the highest mountain in the world .	اورست بلندترین کوه دنیاست
Laugh and the world laghs with you, weep and you w. <proverb>	بخندى ,دنیا با تو مى خندد گریه کنى باید بتنهایى گریه گنى.
look at the world through rose-colored glasses <idiom>	خیلی مثبت بودن
Make a journey round the world.	بدور دنیا سفر کردن
Italian stucco is world famous .	گچ برای ایتالیا شهرت جهانی دارد
world federation of trade unions	فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری
see the world (things) through rose-colored glasses <idiom>	فقط خوبیهای یکچیز را دیدن
A wave of anger swept over the entire world .	موجی از خشم دنیا را فرا گرفت
Laugh and the world laughs with you , weep and you wepp alone. <proverb>	بخند تا دنیا با تو بخندد گریه کن تا تنها گریه کنى.
To be world famous . To enjoy an international reputation.	شهرت جهانی داشتن
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence.	در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
The whole problem with the world is that fools and fanatics are always so certain of themselves, and wiser people so full of doubts.	مشکل اصلی در دنیا این است که احمق ها و متعصب ها همیشه از خودشان مطمئن و انسان های عاقل پر از تردید هستند.
free	پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
i did that of my own free will	به میل خود
i did that of my own free will	این کار را کردم
free	ازاد
free	مطلق
free	جایز
free	پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
free	موجود در دیسک یا حافظه
free	آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
having free will	فاعل مختار
free will	اختیاری
free <adj.>	دست و دلباز
free-for-all	اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
free-for-all	مسابقه بین این اسبها
free in and out	بدون هزینه تخلیه و بارگیری
free will	اختیار
free will	اراده ازاد
free will	طیب خاطر
free will	ازادی اراده
free	حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
free	پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
free	فاقد
free	حرکت قایق در جلو باد
free	مربوط به پای ازاد بازیگر در هوا در هرلحظه
free	مجاز منفصل
free	رها
free	بازیگر ازاد
free for all	زدوخوردهمگانی
free	ترخیص کردن میدانی
free	روا
free	رایگان سخاوتمندانه
free	تحویل
free	بخشودن
free	ازادکردن
free	مستقل
free	کمی محدودیت نوع اسلحه