English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English Persian
full annealing بازپخت کامل
full annealing کامل گداختن
full annealing بازپخت کامل تاباندن کامل
Other Matches
annealing التهاب گداختگی
annealing تابکاری
annealing بازپخت
annealing تمپرینک
annealing باز پخت
annealing temperature دمای تابکاری
isothermal annealing بازپخت هم دمایی
annealing process فرایند تابکاری
pot annealing بازپخت
annealing point دمای تابکاری
pack annealing التهاب لفافی
pot annealing furnace کوره التهاب کفچهای
short cycle annealing سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
coil annealing furnace کوره التهاب القایی
pack annealing furnace کوره التهاب لفافی
bell type annealing furnace کوره التهابی نوع مسدود
full ابوینی
full کامپیوتر همراه با کارت مخصوصی که به قدری سریع است که تصاویر ویدیویی متحرک را می گیرد و نمایش میدهد.
full چرخیدن ژیمناست
full چرخش با پشتک کامل
full تماس کامل قسمت مخصوص ضربه زدن چوب گلف با گوی
full تمام قدرت
full تمام تکمیل
full پر
full فول اکنده
full انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
full مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
to the full به منتهادرجه
to the full کاملا
full and by پرونیمهپر
full پر کردن درون چیزی تا حد امکان
full کامل یا شامل همه چیز
full مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
full ارسال داده روی کانال در دو جهت
full کد فایل در آن ذخیره شده است
full شرح محل یک دایرکتوری
full صفحه نمایش بزرگ VDU که یک صفحه متن کامل را نمایش میدهد
full well بسیارخوب
full پرکردن پرشدن
full سیری
in full کاملا
to the full <idiom> خیلی زیاد ،به طور کامل
full سیر
full well خوب خوب
full and down ناو پر بار و سنگین
full که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود
I'm full. من سیر شدم [هستم] . [اصطلاح روزمره]
in full تمام وکمال
full بالغ رسیده
full کامل
full پر لبریز
full پری
full تمام
full مملو
full انباشته
full up پر- مملو - لبریز
full time پیوسته کار
full scale اندازه طبیعی
full time تمام روز
full timer بچهای که درهمه ساعات اموزشگاه دراموزشگاه میما
full sail تبار مجهز
full time زمان اشتغال بکار
full sail بابادبانهای گسترده
full time پیوسته کاری تمام وقت
full timer شاگردتمام روز
full tilt بسرعت
full summer چله تابستان
full section برش کامل
full speed سرعت کامل
full speed حداکثر سرعت
full spinner حرکت گوی بولینگ با حالت فرفره
full step یک قدم کامل
full tilt باسرعت زیاد
full step گام کامل
full scale باندازه کامل بمقیاس کامل
full subtractor تمام کاهشگر
full scale تمام عیار
full summer عین تابستان
full screen تمام صفحه
full rubber حرکت هریک از این سطوح تااخرین حد ممکن
full of life سر زنده
full of life باروح
full mouthed پرصدا
full mouthed دارای شماره کامل دندان
full mouthed تمام دندان
full moon ایبک
full moon ماه تمام
full moon ماه پر
full moon بدر
full moon ماه شب چهارده
full moon قرص کامل ماه
full mobilization تحرک کامل بحرکت دراوردن کامل
full mobilization بسیج کامل
full majority اکثریت تامه
full of life پر جمعیت
full of resource کاردان
full production تولید در حداکثرفرفیت
full production تولید کامل
full powers اختیارات تام
full pitch پرتاب به سوی میله بدون تماس با زمین
full power اختیاری است که دولتی به نماینده خود به طور موقتی میدهد تا درمورد بخصوصی مذاکره و اخذتصمیم کند
full power اختیارات تام
full point نقطه پایان جمله
full moon ماه شب چهاردهم
full pitch گام پر
full pelt با شتاب هرچه بیشتر سراسیمه
full pay مواجب تمام
full pay حقوق تمام
full orbed پر
full orbed تمام روشن
full of years سالخورده
full of resource باتدبیر زرنگ
full load فرفیت کامل
full beam نور بالا [در خودرو]
full-suspension <adj.> کاملا معلق
Full tank, please. لطفا باک را پر کنید.
for full board برای تختخواب و تمام وعده های غذا
for full board برای تمام پانسیون
full of beans <idiom> پرانرژی
come full circle <idiom> کاملا برعکس
She is far too conceited. She is full of herself . گوئی از دماغ فیل افتاده ( پر افاده وازخود راضی )
To have full powers. اختیارات کامل داشتن
full-throated صدا یا فریاد بسیار بلند
full-page تمام صفحه
I want full insurance. من با بیمه کامل میخواهم.
have one's hand full کار مهمتر داشتن [دستم یا دستش بند است]
full blast <adv.> در حداکثر قدرت یا شدت
to its full extent <adv.> کاملا
to be at full stretch تا اندازه امکان پذیر کشیده شده بودن
at full blast <adv.> در حداکثر قدرت یا شدت
full marks پاسخدرستبهتمام سوالات
full board هتلیکهدرآنهمهوعدههایغذائیسرومیشود
full deployment تبدیلستونبهصفکامل
full word تمام کلمه
full wave تمام موج
full view نمای روبرو
full view نمای تمام رخ
full tracked تمام زنجیر
full tracked تمام شنی
full tracked خودرو تمام شنی
full track تمام شنی خودرو تمام شنی
full track شنی دار کامل
full toss پرتاب به سوی میله بدون تماس با زمین
full to repletion انباشته
full to repletion پرپر
full word کلمه کامل
in full fig درلباس تمام
in full fig اماده
they are in full retreat سخت عقب نشینی می کنند
the full of the moon بدر
the full of the moon ماه تمام
payment in full پرداخت کامل
payment in full پرداخت تمام
of full blood تنی
to its full extent <adv.> بکلی
life full روح بخش
life full سر زنده
life full باروح
in full fig اراسته
in full fig مجهز
full to repletion پر
full blown تمام شکفته
full age سن رشد
full adder افزاریشگرکامل
full adder تمام جمع کننده
full adder تمام افزایشگر
full ablutions sharia by pescribed bodyas whole the of غسل
full foliaged پربرگ
endorsement in full فهر نویسی کامل
full offence جرم تام
chock full لبالب مالامال
chock full گرفته
chock full کیپ
chock full پرشده
brim full سرشار
full size بخ مقیاس یک به یک
full age سن تکلیف
full-blooded پرخون
full blooded از نژاد اصیل
full blood برادر تنی
full blood برادر ابوینی
full blood از نژاداصیل
full blood نژاد خالص
full blood همخون
full-blooded پاک نژاد
full-length تمام قد
full back مدافع پوششی
full-scale تمام عیار
full automatic تمام اتوماتیک
full automatic تماما" خودکار
brim full مالامال
blow full به طور کامل دمیدن
full-size اندازه طبیعی
full fledged بالغ رسیده
full-back عقب ترین بازی کن
full fledged تکامل یافته
full-backs عقب ترین بازی کن
full grown رشدکامل کرده
full fledged کامل
full stop نقطه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com