Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
fuse mounting strip	نوار باریک فیوز
Other Matches
fuse strip	نوار بسیار باریک ذوب شونده فیوز
strip fuse	فیوز نواری
fuse strip	فیوز نواری
mounting	مونتاژ
mounting	دسته و پشت بند دسته شمشیر
mounting	گارد
mounting	وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
mounting	سوار کردن وسایل
mounting	اسباب سوار شدن یا کردن
mounting	ارایش
mounting	پایه
mounting	نگین دار
mounting	استقرار
mounting	نصب
mounting dimension	اندازه نصب
magneto mounting	بست مگنت
mounting area	منطقه سوار شدن یکانهای اب خاکی یا هوابرد
mounting flange	لبه مهارکننده
mounting instruction	دستور نصب
mounting plate	صفحهپایه
turntable mounting	پایهصفحهگردان
altazimuth mounting	پایهآلتازیموس
mounting point	نشانهدهانهای
battery mounting	پایه باتری
equatorial mounting	استقرار معدل النهاری
engine mounting	نصب موتور قرارگاه موتور
mounting instruction	مقررات نصب
engine mounting	تعلیق موتور
mounting foot	پایه
mounting bracket	دستهپایه
alt azimuth mounting	استقرار سمت- ارتفاعی
wall mounting cabinet	قفسهای که روی دیوار نصب میشود
wall mounting cabinet	قفسه دیواری
engine mounting pylon	موتورمتصلبهباله
strip	محروم کردن از
strip	سطح پیست شمشیربازی
strip	کشیدن یا انداختن توپ از دست حریف
strip	بند
strip	باند فرود
strip	نوار مین گذاری باند فرود موقتی
strip	نوارسردوشی
strip	پاک کردن
strip	کندن
strip	قطعه باریک
strip	تخلیه موادخطرناک یا قابل انفجار
strip	نوار
strip	باریکه
strip	چاک دادن تهی کردن
strip	لخت کردن
strip	نخ را با دست از قرقره ماهیگیری کشیدن
strip	لایه ماده مغناطیسی در سطح کارت پلاستیکی برای ضبط داده
strip	نمایش که یک خط از متن را نشان دهد
strip	برهنه کردن
to strip something off	کندن پوست [درخت]
to strip something off	درآوردن [ملافه از لحاف]
to strip something off	کندن پوست [میوه]
strip	حذف داده کنترل از پیام دریافتی و باقی گذاشتن اطلاعات مربوطه
strip	ماده طولانی نازک
to strip something off	کندن [پوست]
mine strip	باند مین گذاری
strip mosaic	نوار موزاییک عکس هوایی
mica strip	باریکه میکا
titling strip	قسمت مربوط به درج اطلاعات روی عکس هوایی
strip sodding	پوشش نواری چمنی
strip mall	مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
drag strip	مسیر مسابقه اتومبیلرانی سرعت
shutdown strip	منطقه بعد از خط پایان که رانندگان از سرعت خود می کاهند
strip alert	اماده باش 5 دقیقهای
strip alert	اماده باش روی باند فرود
photographic strip	نوار عکاسی
felt strip	نوار نمدی
photographic strip	باند عکاسی
phosphor strip	نوار فسفر
strip footing	شالوده نواری
mine strip	نوار مین
strip footing	شالودههای نواری
wide strip	نوار پهن
friction strip	نوارآتشزن
strip club	باشگاهرقصStriptease
strip lighting	نوعیسیستمروشنایی
strip mall	مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
strip mall	مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip mall	مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
landing strip	باند فرود
flooring strip	کفپوش
central strip	نوار میانی
central strip	جداکننده جهات
air strip	فرودگاه
air strip	باند فرود یاپرواز
air strip	باند فرودگاه
comic strip	فیلمهای نقاشی شده
comic strip	کارتون
film-strip	نوار فیلم
film strip	نوار فیلم
landing strip	باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
to strip the paint off the wall	رنگ را از دیوار [با خراش] کندن
fusible metal strip	نوار فلزی ذوب شونده
hot rolled strip	باریکه نورد شده داغ
hot strip mill	مسیر نورد گرم
strip mining [American E]	استخراج معدن روباز
magnetic strip card	کارت نوار مغناطیسی
wide strip mill	دستگاه نورد نوار پهن
strip chart recorder	ثبات نوار کاغذی
To undress . to strip one self naked .	لخت شدن
opencast strip mine	قالببازخطمعدن
narrow strip mill	نورد نوار باریک
continuous strip imagery	عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
contour strip cropping	کشت نواری برروی خطوط میزان
continuous strip photography	عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
continuous strip camera	دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
fuse	فتیله مواد منفجره فیوز
fuse	روان شدن
fuse	آب شدن فیوز با عبور دادن جریان زیاد از آن
fuse	وسیله محافظت الکتریکی حاوی قط عات کوچک آهنی که پس از عبور توان بالا از آن آب میشود
fuse	رسم جریان بالا که باعث آب شدن فیوز میشود
re fuse	دوباره گداختن
fuse	امیختن
fuse	ذوب شدن
fuse	ماسوره
fuse	فیوز
fuse	گداختن
fuse	ترکیب کردن یا شدن ذوب شدن
fuse	فیوزدارکردن امیختن
fuse	سیم گذاشتن
fuse	فتیله گذاشتن در
sprung strip metal insulation	عایقفنری
sprung strip metal insulation	نوارفلزی
renewable fuse	فیوز تعویض پذیر
detonating fuse	فیوز انفجاری
cartridge fuse	فیوز فشنگی
wire fuse	فیوز ذوب شونده
telephone fuse	فیوز تلفن
time fuse	ماسوره زمانی
charging fuse	فیوز پر کردن
connection fuse	ماسوره اتصال دهنده
connection fuse	فیوزاتصال
blow out fuse	فیوز انفجاری
fuse body	بدنهفیوز
fuse wire	رابط فیوز
fuse box	جعبه فیوز
fuse boxes	جعبه فیوز
fuse wire	سیم فیوز
to blow a fuse	فیوزی سوزاندن
fuse plug	فیوز فشنگی
proximity fuse	فیوزمجاور
automobile fuse	فیوز اتومبیل
blasting fuse	اتشباری انفجاری
fuse puller	انبرمخصوصفیوز
enclosed fuse	فیوز محفوظ
fuse plug	سرریز خاکی
fuse link	رابط فیوز
fuse link	فیوز باز
fuse key	کلید ماسوره
intermediate fuse	فیوز میانی
link fuse	فیوز باز
fuse holder	نگهدارنده فیوز
fuse holder	فیوز
main fuse	فیوز اصلی
mains fuse	فیوز شبکه
fuse gear	متعلقات فیوز
fuse element	واحد فیوز
fuse link	فشنگ فیوز
fuse unit	رابط فیوز نگهدارنده فیوز
fuse plug	توپی فیوز
fuse post	اتصال فیوز
fuse post	برن فیوز
fuse post	پست فیوز
fuse setter	ماسوره بند
fuse socket	سوکت فیوز
fuse panel	پانل فیوز
fuse panel	تابلوی فیوز
fuse switch	کلید فیوزدار
fuse unit	واحد فیوز
fuse socket	پایه فیوز
electrical fuse	فیوز برق
fuse cutout	فیوز جهنده
fuse carrier	نگهدارنده فیوز
fuse block	قالب فیوز
plug fuse	فیوز فشنگی
protect by fuse	حفافت با فیوز
safety fuse	فیوز ایمنی
protect fuse	فیوز محافظ
safety fuse	فیوز اطمینان
safety fuse	فیوز
fuse carrier	فیوزگیر
fuse block	بلوک فیوز
fuse board	تخته فیوز
fuse cut out	قطع فیوز
fuse clip	گیره فیوز
fuse cartridge	فشنگ فیوز
fuse base	پایه ی فیوز
fuse block	چینی فیوز
fuse block	خانه فیوز
quick fuse	ماسوره انی یا فوق انی ماسوره ضربتی
time-lag fuse	فیوز تاخیری
variable time fuse	ماسوره زمانی متغیر VTF:abb
delay action fuse	فیوز تاخیری
ten-amp fuse	ماسوله ده آمپری
He has a short fuse. [American E]	او [مرد] زود از کوره در می رود. [اصطلاح روزمره]
fuse cut out switch	کلید قطع مجهز به فیوز

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com