English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
general adaptation syndrome نشانگان انطباق عمومی
Other Matches
adaptation syndrome نشانگان انطباق
General manager . Director general . مدیر کل
adaptation توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
adaptation توافق
adaptation سازش
adaptation تطبیق
adaptation سازواری
adaptation تطبیق اقتباس
adaptation مناسب
adaptation توافق سازش
adaptation انطباق
adaptation time زمان انطباق
adaptation level سطح انطباق
adaptation kit جعبه وسایل تطبیق دهنده
adaptation kit جعبه ابزار تطبیق
visual adaptation انطباق دیداری
scotopic adaptation انطباق با تاریکی
sensory adaptation انطباق حسی
light adaptation انطباق با روشنایی
dark adaptation عادت کردن به تاریکی
dark adaptation انطباق با تاریکی
brightness adaptation انطباق با درخشندگی
dark adaptation تطبیق با تاریکی
syndrome علائم مشخصه مرض
syndrome همرفت
syndrome نشانگان
Down's syndrome نشانگان داون
syndrome مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
pickwickian syndrome نشانگان پیک ویکی
pick's syndrome نشانگان پیک
parkinson's syndrome نشانگان پارکینسون
capgras syndrome نشانگان کپگراس
cushing's syndrome نشانگان کوشینگ
dacosta's syndrome نشانگان داکوستا
withdrawal syndrome نشانگان ترک دارو
triple x syndrome نشانگان سه ایکسی
effort syndrome نشانگان تلاش
amnesic syndrome نشانگان یاد زدودگی
ganser syndrome نشانگان گانسر
korsakoff's syndrome نشانگان کرساکف
scheie's syndrome نشانگان شی
klinefelter's syndrome نشانگان کلاین فلتر
kanner's syndrome نشانگان کانر
stockholm syndrome نشانگان استکهلم
gerstmann syndrome نشانگان گرستمان
munchausen syndrome نشانگان مونچاوزن
pick's syndrome بیماری پیک
turner's syndrome نشانگان ترنر
social breakdown syndrome نشانگان فروپاشی اجتماعی
dry mouth syndrome زروستومی [پزشکی]
frontal lobe syndrome نشانگان قطعه پیشانی
kluver bucy syndrome نشانگان کلوور- بوسی
acute brain syndrome نشانگان مغزی حاد
organic brain syndrome او بی اس
brown sequard syndrome نشانگاه براون- سکار
dry mouth syndrome خشکی دهان [پزشکی]
organic brain syndrome نشانگان اسیب مغزی
slapped cheek syndrome بیماری پنجم [پزشکی]
slapped cheek syndrome اریتما اینفکتیوزوم [پزشکی]
atmosphere related syndrome [ARS] حساسیت به تغییرات هوا [پزشکی]
general سرتیپ سرکرده
in general به طور کلی
general ژنرال امیر ارتش دادگاه عالی تیمسار
general معمولی و نه مخصوص
general ژنرال ارتشبد
general شرکت مربوط به امور اداری اصلی
general ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
general برنامه یا وسیلهای که کارها و برنامههای کاربردی مختلفی را انجام میدهد
general استاندارد برای باس واسط بین کامپیوتر و یک قطعه آزمایشگاهی
general کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن
general همگانی
general طبقه
general سرتیپ
general مربوط به همه چیز
general همگان
general عمومی
general جامع همگانی
general کلی
general عام
general کلی معمولی
general متداول
general reserve احتیاط عمومی
general specification مشخصات عمومی قرارداد
general representatives نواب عام
general principles کلیات
general relativity نسبیت عمومی
general psychology روانشناسی عمومی
general purpose هر کاره
general register ثبات کلی
general purpose بدرد هر کاری خورنده
general register ثبات عمومی
general quarters اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
general quarters اسایشگاههای عمومی
general purpose همه منظوره
general principles اصول کلی
general porpose کارهای عمومی مصارف عمومی
general porpose عمومی
general officer تیمساران
general muster مراسم اجتماعی عمومی
general muster شیپور جمع عمومی
general mobilization بسیج عمومی
general message پیام عمومی
general meeting مجمع عمومی
general meeting جلسه عمومی
general meeting گردهمایی عمومی
general massacre قتل عام
general manager مدیر باشگاه
general ledger معین عام
general officer امرای ارتش امیران
general orders دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
general plan نقشه عمومی
general plan نقشه کلی
general meeting مجمع عمومی شرکت
general partnership شرکت تضامنی
general partner شریک ضامن
general paresis فلج عمومی
general paresis جنون و فلج حاصل در اثرضایعات سیفلیسی مغز
general paralysis فلج عمومی
general overhaul تعمیرات کلی
general outpost پاسدار عمومی
general layout طرح کلی
procurator general کفیل خزانه داری
post general رئیس اداره پست
general stock سهام عمومی
to get a general idea of something فهمیدن موقعیتی [موضوعی] به طور کلی
paymaster general رئیس سررشته داری رئیس کارپردازی
paymaster general سررشته دار
new general catalogue فهرست عمومی نوین
post general رئیس کل پست
general public عامهمردم
general practice وفیفهپزشکعمومیدراتاقعمل
quartermaster general رئیس کل کارپردازی ارتش
surgeon general رئیس قسمت پزشکی ارتش افسر پزشک
surgeon general پزشک ارشد
treasury general خرانه داری کل
tresury general خزانه داری کل
general delivery پست رستانت
general delivery بخشی از ادارهی پست که مسئول اینگونهمراسلات است
general view نگاهکلی
lieutenant general سپهدار
lieutenant general سپهبد
general support ماموریت عمل کلی
general supplies اماد عمومی
general supplies تدارکات عمومی
general stores فروشگاههایی که کالای متفرقه را میفروشند فروشگاه عمومی
general store فروشگاهی که همه نوع جنسی در ان یافت میشود ولی قسمت بندی نشده
general staff ستادفرماندهی
general staff ستاد عمومی
general staff ستاد کل
general requirements نیازهای عمومی
general support پشتیبانی عمومی
inspector general بازرسی بازرسی کل ارتش
inspector general بازرس کل
general welfare رفاه عمومی
general verdict تصمیم به وجه اطلاق
general theory نظریه عمومی
general tariff تعرفه عمومی
general support یکان پشتیبانی عمومی
general staff ستاد ارتش
general lassitude تب سبک
general act قرارداد عمومی سندی است که شرکت کنندگان در کنفرانس تنظیم نموده مفاد ان را مانند قسمتی ازقوانین داخلی بر خود لازم الاتباع اعلام می نمایند
general practitioner طبیب امراض عمومی
general election انتخابات عمومی
general elections انتخابات عمومی
general strikes اعتصاب عمومی
general strike اعتصاب عمومی
general knowledge علم اجمالی
Attorneys General وزیر دادگستری
Attorneys General دادستان کل
Attorneys General دادستان
Attorneys General مدعی العموم
Attorney General وزیر دادگستری
general practitioner پزشک بیماریهای عمومی
general practitioner پزشک عمومی
general practitioners همه منظوره
general act سند عمومی
general ability توانایی عمومی
farmer general مستاجرمالیات بخش درفرانسه از7961 تاتشکیل شورای ملی
consul general ژنرال قونسول
adjutant general اجودانی
brigadier general میرپنج
brigadier general تیمسار سرتیپ
brigadier general سرتیپ
general intent نیت عام
auditor general بازرس کل سر حسابرس کل
auditor general سر ممیز کل
adjutant general دایره پرسنل
adjutant general اجودانی کل
Attorney General دادستان کل
Attorney General دادستان
major general سرلشکر
director general رئیس کل
Governors General استاندار
Governors General والی
Governors General فرماندار کل فرمانفرما
Governors General حاکم کل
Governor General استاندار
Governor General والی
Governor General فرماندار کل فرمانفرما
Governor General حاکم کل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com