Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
glass-fronted display cabinet
بوفه
Other Matches
display cabinet
بوفه
fronted
صف بسته
fronted
دارای قسمت جلو
double-fronted
خانه دو در
cabinet
کابینه
cabinet
هیات دولت
cabinet
قفسه
cabinet
اطاقک
cabinet
گنجه
cabinet
کابینت
cabinet
کابینه هیئت دولت
cabinet
جعبه کشودار
cabinet
اطاق کوچک
cabinet
اطاقک کوچک
cabinet
کابینه کمد
cabinet
هیئت وزرا اطاقک
cabinet-makers
قفسه ساز
kitchen cabinet
اشکاف یا گنجه مخصوص فروف اشپزخانه
cabinet reshuffle
ترمیم کابینه
cabinet soildarity
وحدت کابینه
cabinet prejection
نمایش اجسام برروی یک صفحه بوسیله تصاویر
cabinet government
حکومت حزب حائز اکثریت
cabinet council
جلسه هیات وزیران
cabinet clamp
گیره قفسه
cocktail cabinet
بوفهمخصوصمشروب
first aid cabinet
قفسه کمکهای اولیه
hot cabinet
قفسه گرما
stationery cabinet
کابینتثابت
coalition cabinet
کابینه ائتلافی
cabinet maker
مبل ساز
cabinet maker
قفسه ساز
cabinet maker
فرنگی ساز
cabinet-maker
مبل ساز
cabinet-maker
قفسه ساز
cabinet-maker
فرنگی ساز
cabinet-makers
مبل ساز
cabinet-makers
فرنگی ساز
cabinet-window
ویترین
filing cabinet
قفسهنگهداریفایلها
vanity cabinet
کابینتوسایل
wall mounting cabinet
قفسه دیواری
film drying cabinet
مخزنخشککنندهعکس
lateral filing cabinet
محفظهفایلهایجانبی
switch gear cabinet
قفسه کلیدها
wall mounting cabinet
قفسهای که روی دیوار نصب میشود
index card cabinet
کابینتکارتفهرستدار
switch gear cabinet
شالت شرانک
display
نمایشگر صفحه نمایش
g display
ارائه جی
display
نمایاندن
c display
ارائه سی
f display
ارائه اف
b display
ارائه ب
self display
خودنمایی
self display
جلوه گری
d display
ارائه دی
display
نشان دادن اطلاعات
display
وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
display
ویترین
display
نشان دادن ابراز کردن
display
نمایش دادن
j display
ارائه جی
l display
ارائه ال
h display
ارائه اچ
p display
ارائه پی
n display
ارائه ان
m display
ارائه ام
k display
ارائه کی
display
اشکارکردن نمایش
display
جلوه نمایاندن
i display
ارائهای
display
تظاهر
display
اشکار کردن
display
ارائه
display
نمایش
display
در معرض نمایش
display
نمایشگری
display terminal
ترمینال نمایش
display tolerance
میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
heads up display
وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
display terminal
پایانه نمایشگر
graphics display
نمایش گرافیکی
display surface
سطح نمایش
display device
دستگاه نمایش
display highlighting
جلوه دادن تصویر
display image
نمای تصویر
display cycle
چرخه نمایش
display controlled
نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
display menu
فهرست انتخاب نمایشی
display menu
فهرست نمایش
graphic display
یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
display foreground
پیش نمای تصویر
display tube
لامپ نمایشگر
plasma display
نمایش پلاسما
pyrotechnic display
اتش بازی
raster display
نمایش محل تصویر
formatted display
نمایش شکل یافته
raster display
صفحه نمایش شبکهای
RGB display
سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند
plasma display
نمایشگرپلاسمایی
plasma display
صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
simultaneous display
نمایش سیمولتانه
display unit
واحد نمایش
display unit
واحد نمایشگر
display type
نوع نمایش
menu display
روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
marching display
وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
display console
کنسول نمایش
text display
نمایشگرمتن
vector display
نمایش برداری
visual display
نمایش بصری
backlit display
صفحه نمایش پشت نور
backlit display
واحد نمایش کریستال مایع که برای بهبودبخشیدن به شدت تصویرنور مناسبی دارد
affect display
نمایش عاطفه
message display
نمایشپیغام
digital display
صفحهنمایشعددی
colour display
نمایشرنگ
display setting
تنظیمصفحهنمایش
function display
نمایشگرتابع
display board
تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
data display
داده نمایی
display adapter
اداپتور صفحه نمایش
display architecture
معماری نمایشی
display background
زمینه نمایش
display console
پیشانه نمایشگر
data display
داده نما
situation display
صفحه نمودار وضعیت افق دیدرادار
teletype display
نمایش تایپ راه دور
teletype display
نمایش تله تایپ
liquid-crystal display
نمایشکریستالمایع
gas plasma display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display
صفحه نمایش پلاسمای گازی
gas plasma display
صفحه نمایش مسطح که براساس اصولی هماننداصول تابلوهای نئون کارمیکندfraxinella
gas discharge display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
enhanced graphics display
صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته
dial-type display
نمایشصفحهاعداد
monochrome display adapter
اداپتور نمایش تک رنگ
graphic display mode
مد نمایش گرافیکی
digital frequency display
شمارهتکرارنمایش
graphic display resolution
وضوح نمایش گرافیکی
row number display
نمایشگرتعدادرجها
language display button
دکمهنمایشگر
plasma panel display
وسیله نمایش مسطح باحبابهای کوچک نئون
ibm /a display adapter
IBاداپتور نمایش A/4158
liquid crystal display
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
liquid crystal display
صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
aperture/exposure value display
دهانهنمایشیمقدارنمایش
refresh display cycle
زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
touch sensitive display
صفحه نمایش حساس لمسی
character mapped display
نمایش طرح دخشهای
thin window display
نمایشی یک خطی که روی صفحات کلید و کامپیوترهای دستی بکار می رود
alphanumeric display terminal
ترمینال نمایش الفبا عددی
visual display terminal
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
video display unit
واحد نمایش تصویری
video display terminal
ترمینال نمایش تصویری
vector graphics display
بردار نمایش گرافیکی
visual display terminal
ترمینال نمایش بصری
visual display unit
واحد نمایشگر بصری
full page display
نمایش تمام صفحه
plasma display panel
صفحه نمایش گازی
data display unit
واحد داده نما
visual display unit
واحد نمایش دیداری
range bearing display
ارائه بی
visual display unit
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
flat panel display
صفحه نمایش مسطح
data display illumination button
دکمهنمایشگراطلاعات
alarm threshold display button
دکمهنمایشسرحدهشدار
To assert oneself . To display ones merit .
خودی را نشان دادن
to f. glass
شیشه گری کردن
looking glass
ایینه
looking glass
اینه
looking glass self
خود ایینهای
glass
عینک دار کردن شیشهای کردن
glass
شیشه الات
glass
الت شیشهای
glass
عینک
glass
شیشه گرفتن
glass
لیوان یخ
glass
عدسی
glass
صیقلی کردن
glass
دستگاه بارومتر
glass
دستگاه ارتفاع سنج دوربین
glass
زجاج
glass
شیشه ذره بین عدسی
glass
شیشه
glass
ایینه شیشه دوربین
glass
استکان
glass
گیلاس جام
glass
لیوان
glass
ابگینه
looking-glass
ائینه
high resolution bit mapped display
تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
battery integration end radar display
equipment
liquid crystal display colour pigmented
صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
battery integration end radar display
وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
plate glass
شیشه لوحی
watch glass
شیشه ساعت
plate glass
شیشه سنگ شیشه تختهای
frosted glass
شیشه مات
colored glass
شیشه رنگی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com