Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 48 (6 milliseconds)
English	Persian
go ahead	: متهور
go ahead	مترقی
go ahead	پیش رونده
go ahead	نشانه ترقی
go ahead	بفرمایید
go ahead	: light green
go ahead <idiom>	آماده کار شدن
Search result with all words
ahead	پیش
ahead	جلو
ahead	درامتداد حرکت کسی
ahead	روبجلو
ahead	سربجلو
ahead	به جلو
ahead	دارای امتیاز بیشتر
go-ahead	فعال
go-ahead	مشهور
go-ahead	امتیاز برتر
dead ahead	درست در سینه ناو
dead ahead	درست درسمت سینه ناو
dead ahead	درست سینه
fetch ahead	فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
get ahead	جلو افتادن
get ahead	پیش رفتن
line ahead	کشتی هایی که پشت سر هم میروند
look ahead	جمع کننده سریع که وجود رقم نقلی ناشی از جمع را پیش بینی میکند. و تاخیر ناشی از آن را حذف میکند
look ahead	عمل برخی CPUها برای بازیابی دستورات و بررسی آنها پیش از اجرا
slow ahead	اهسته به جلو
to forge ahead	پیش رفتن
to forge ahead	پیش قدم شدن
to get ahead of	پیش افتادن از
to steam ahead or away	با حرارت کار کردن
type ahead	ویژگی ای که باعث از بین رفتن کلمه میشود
road works ahead	جادهدردستاحداثاست
signal ahead	چراغراهنماپیشرویشماست
traffic signals ahead	چراغراهنمایپیشرواست
Difficult times lie ahead.	دوران سختی درپیش است
He is ahead of me in french.	درزبان فرانسه از من جلواست
Keep (go) straight on (ahead).	راست برو جلو
I have a short trip ahead.	قرار است یک مسافرت کوتاهی بروم
ahead of time <idiom>	زود
dead ahead <idiom>	درست درپشت ،قبل
get ahead <idiom>	پیشرفت کردن
Go straight ahead.	مستقیم بروید.
pull ahead	جلو زدن [در رانندگی]
to press ahead with	با زور ادامه دادن
Go ahead!	بفرما
Go ahead!	اول تو برو تو
Go ahead!	انجام بدهید دیگه!
Partial phrase not found.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com