Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
green revolution
انقلاب سبز
Other Matches
revolution per second
دور در ثانیه
revolution
سرعت دورانی
revolution
حرکت انتقالی
revolution
چرخش دوران
revolution
دور
revolution
دوران شورش
revolution
گردش
revolution
یک دوره کامل
revolution
شورش
revolution
واگشت
revolution
اشوب
revolution
دور دوران کامل
revolution
انقلاب
revolution
چرخش
revolution
حرکت انقلابی
computer revolution
تحول کامپیوتر
there removred revolution
شورشی که شهرت دارد
french revolution
انقلاب فرانسه
surface of revolution
سطح تغییر
counter-revolution
ضد انقلاب
counter-revolution
جنبش برای سرکوبی انقلاب
agrarian revolution
انقلاب ارضی
agricultural revolution
انقلاب کشاورزی
palace revolution
انقلاب کاخی
french revolution
انقلابی که درسال 9871 در فرانسه اتفاق افتاد و باعث امحاء سیستم فئودالی و انتقال قدرت حاکمه به طبقه بورژوا شد
commercial revolution
انقلاب بازرگانی
counter revolution
ضد انقلاب
counter revolution
عملیاتی و تدابیری که بعد از وقوع انقلاب برای خنثی کردن ان انجام و اتخاذ میشود
keynesian revolution
انقلاب کینزی
information revolution
تحول اطلاعات
industrial revolution
انقلاب صنعتی
palace revolution
انقلاب کاخ نشینان
paraboloid of revolution
سهموی دوار
revolution conter
دور شمار
revolution per minute
دور در دقیقه
russian revolution
انقلاب روسیه
russian revolution
وقایعی که در فاصله سالهای 5091 تا 7191 درروسیه اتفاق افتاد و بالاخره به تشکیل دولت سوسیالیستی در ان کشور منجر شد
american revolution
american
south american revolution
انقلاب امریکای جنوبی نهضت سیاسی امریکای جنوبی در اوائل قرن 91 که به جنگ بین استقلال طلبان ان خطه با استعمارگران اسپانیایی و بالاخره استقلال این مستعمرات منجر شد
south america revolution
america south
green
<idiom>
green
سبز
through the green
منطقه قابل استفاده در بازی گلف
green PC
رایانه سبز
green PC
رایانه زیست بوم دوستانه
green
خرم
green
تازه
green
بی تجربه
green
ترو تازه نارس
green
چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
green
معتدل
green
رنگ سبز
green
سبزیجات
green
سبزه چمن
green
سبز کردن
green
سبزشدن
long green
دلار کاغذی پشت سبز
jade green
رنک سبزمایل به ابی
jade green
رنگ سبز یشمی
green cards
کارت سبز
sap green
رنگ زرد مایل به سبز سیر
to turn green
سبز رنگ شدن
sea green
رنگ سبز مایل بابی
green stool
مدفوع سبز رنگ
[پزشکی]
in the green tree
بخت سبز
in the green tree
خوشبخت
in the green tree
سرسبز
green beans
لوبیا سبز
kendal green
پارچه پشمی سبزرنگ
malachite green
سبز مالاشیت
mead green
سبز چمنی
olive green
رنگ سبز زیتونی روشن
pace of the green
سرعت گوی
green eye
حسد
green roof
[سقف ساختمان تزئین شده با گیاهان]
long green
اسکناس پشت سبز
pea green
زرد مایل بسبز
pea green
سبز نخودی
pomona green
رنگ سبزو زردامیخته بهم که زردی ان بیشترنمایان باشد
Green architecture
[ساختمان با محوطه هایی با مناظر بدیع]
to incline to green
بسیبزی زدن
Green Beret
تکاور - کماندو
green fingers
متبحردرپرورشگیاهانوسبزیجات
Green Paper
برگهنظرخواهی
Green Party
حزبسبز - حزبیکهبرایحفافتازمحیطزیستتلاشمیکند
green salad
سالادسبز
Light green.
رنگ سبز روشن
Dear Mr. Green .
آقای گرین عزیز ( محترم )
prophet's green
رنگ سبز نبی
[این رنگ از ترکیب رنگ نیل یا همان رنگ آبی با رنگینه های زرد بدست آمده از گیاهان بوجود می آید و آنرا به رنگ اولین پرچم اسلام و یا گنبد حضرت خاتم الانبیا نسبت می دهند.]
deep green
رنگ سبز تند و تیره
By the green grass .
کنار چمن های سبز وخرم
as green as grass
<idiom>
کم تجربه و ناشی
green thumb
<idiom>
green with envy
<idiom>
bottle green
سبزپررنگ
practice green
شروعبهسبزشدن
green walnut
گردویتازه
to incline to green
یا مایل بودن
village green
میدان دهکده
Green architecture
معماری سبز
Green Berets
سبز کلاهان
green card
کارت سبز
green pepper
فلفل سبز
green peppers
فلفل سبز
green ball
توپسبز
green beam
شعلهیسبز
green cabbage
کلمسبز
green peas
نخودفرنگی
green russula
نوعیقارچسبز
green space
فضایسبز
green with envy
از حسادت ترکیدن
putting green
چمن سبز نزدیک محل سوراخ گلف
green bone
نیزه ماهی
Green Book
مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
green concrete
بتن تازه ریخته شده
green concrete
بتن تازه
green concrete
بتن تر
green corn
ذرت هندی که نارس بکار طبخ میاید
green crop
علف تازه
green crop
علیق سبز
green dragon
ارن
green dragon
فیل گوش
green dragon
لوف کبیر
green dragon
درافیون
green eye
رشک
green eyed
حسود
green flag
پرچم ازاد بودن مسیر مسابقه اتومبیلرانی
green gun
لوله پرتاب سبز
green blind
نابینادربرابر رنگ سبز سبزکور
green bice
رنگ سبزی که از لاجوردوزرنیخ زرد درست شده باشد
green bean
لوبیای سبز
putting green
قسمت چمن نرم که در اخرهر بخش سوراخ در ان قراردارد
green belt
کمربند سبز
green belts
کمربند سبز
pea-green
سبز نخودی
bowling green
چمن مخصوص بازی با گوی چوبی
almond green
رنگ مغز پستهای
bromocresol green
سبز برموکرزول
dark green
سبزسیر
drive the green
با یک ضربه گوی را از نقطه اغاز به چمن نرم رساندن
emerald green
زمردی
emerald green
زمردین
green light
چراغ سمت راست
emerald green
سبززمردی
forest green
سبز زیتونی
forest green
رنگ سبز تیره مایل بزرد
grass green
رنگ سبز چمنی
green alga
جلبک سبز
green house
گلخانه
green house
گرمخانه
green stick
شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
green pea
نخود سبز
green pea
نخود اتابکی
green peak
دارکوب سبز
green phosphor
فسفری که برای پوشش صفحات تک رنگ بسیار استفاده میشود. که حروف سبز را روی پشت صفحه سیاه نشان میدهد
green soap
صابون ملایمی که ازروغنهای گیاهی تهیه میشود
green room
انتظارگاه یاخلوتگاه بازیگران
green thumb
استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان
green run
اولین گردش موتور نو یا تازه تعمیر
green sand
ماسه تر
green tea
چایی سبز
green tea
چای سبز
green stuff
سبزیجات
green stuff
سبزی
green thumbed
کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد
green turtle
لاک پشت دریایی که تخمها وگوشت ان خوراکی است
green onion
پیازچه
green wood
چوب تر
green jaundice
سبزی
green vitriol
زاج سبز
green jaundice
یرقان سبز
green manure
گیاهانی نظیر شبدرکه جهت تقویت زمین کشت میشوند
green meat
گوشت کهنه
green meat
سبزی
green old wound
زخم تازه
green old wound
زخمی که گوشت نوبالانیاورده باشد
green old age
پیری باتندرستی وزنده دلی
green vegetable
سبزی خوراکی
green mold
کفک سبز
green meat
گیاه خوراکی
all nature looked green
همه جا سبز بود
green with a blue tint
سبز مایل به ابی
moss green color
سبز جلبکی
give someone the green light
چراغ سبز نشان دادن
crown green bowls
بولینگ بین دو بازیگر در چمن وسیع
moss green color
رنگ سبز ماشی
all nature looked green
طبیعت سراسر سبز بود
to paint adoor green
رنگ سبز بدری زدن
green barley for fodder
خصیل
To turn green with envy.
از حسد ترکیدن
to paint adoor green
دری را رنگ سبز زدن
red, green, blue
سه اشعه تصویردرتلویزیون رنگی
This painting has a green background.
زمینه این تابلو سبز است
give someone the green light
<idiom>
اجازه ادامه به کار رادادن
green sand mold
قالب تر
fine green marble
سنگ گندمی
green sand molding
قالب ریزی تر
red, green, blue
سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال ورودی مجزا برای کنترل اشعههای قرمزوسبزوابی استفاده میکند
Here ist my Green card.
بفرمائید این کارت سبز من است.
green barley for fodder
قصیل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com