English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
English Persian
ground level سطح زمین
ground level تراز زمین
Search result with all words
natural ground level تراز زمین طبیعی
original ground level تراز زمین طبیعی
heavy drifting snow at ground level بارشبرفسنگیندرسطحزمین
slight drifting snow at ground level بارشبرفاندکدرسطحزمین
Other Matches
level ترازکردن
level یک نواخت
level یک دست
level موزون هدف گیری
level ترازسازی
level مسطح شدن
level مسطح کردن
level هم پایه
level هم تراز
level out برابر کردن
level out یکنواخت کردن
level تراز
level سطح
level میزان
level الت ترازگیری
level هموار
level سطح برابر
level نشانه گرفتن
level همسطح
level سطح ارتفاع
level مسطح
level استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
level with each other برابر
level تراز کردن تراز
level همسطح کردن
level رده
level پایه
level تراز سطح افقی افقی کردن
level مستقیم
level هدف در خط دید شماقرارگرفت
level تراز بنایی
level with each other در یک تراز
A level مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
level best خیلی خوب
O level آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
O level نمرهی قبولی در این امتحانات
on the level <idiom> درستکار ،بی غل وغش
level best خیلی عالی
to level off مسطح شدن [ناحیه ای]
he did his level best کوتاهی نکرد
level to تراز کردن
he did his level best انچه از دستش برامدکرد
to level off یکنواخت شدن [ناحیه ای]
level best بسیارعالی
gas level سطح بنزین
low level مقام پست وکوچک
insulation level سطح ایزولاسیون
low level فرومایه
low level پست
flight level سطح پرواز
nesting level سطح تو در تویی
floor level کف
low level در سطح پایین
mean sea level سطح متوسط دریا
mean sea level میانگین سطح دریا
multi level چند سطحی
flight level سطح ارتفاع پرواز
nesting level سطح اشیانهای
nesting level سطح لانهای
noise level میزان خش
noise level سطح پارازیت
oil level سطح روغن
mean sea level سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
mean sea level ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
mean sea level ارتفاع متوسط از سطح دریا
low level در ارتفاع کم
low level کم ارزش
low level پایین
low level سقف پرواز کوتاه
low level سطحی
low level نزدیک سطح زمین
maintenance level سطح تثبیت
manning level درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
gear level تبدیل کردن
level two cache حافظه پنهان سریع که مناسب با تخته اصلی کامپیوتر است بجز کامپیوتر با پردازنده Pentium Pro که حافظه بخشی از طراحی قطعه پردازنده است
level tone اهنگ یکنواخت
level surface سطح تراز
level of effort میزان تلاش
level of effort تلاش رزمی یکان
level rod شاخص
level premium حق بیمه
level point سطح دریا نقطه هم افق مسیر سهمی گلوله
level point نقطه مسطح
level point سطح اب ساکن
level of living سطح زندگی
level of readiness سطح امادگی رزمی
level of supply سطح تدارکات
level of supply سطح انبار
level of supply سطح اماد
level of significance سطح معنی دار بودن
level of confidence سطح اعتماد
level of confidence سطح اطمینان
level land زمین مسطح
gear level دسته دنده
n level logic منطق N سطحی
level wind وسیله پیچیدن نخ ماهیگیری
impluse level سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
initial level سطح اولیه
injection level سطح تزریق
input level سطح دریافتی
level of strength میزان استعداد رزمی
input level سطح ورودی
intensity level سطح روشنایی
interference level سطح پارازیت
impedance level مقاومت موجی
level buble حباب تراز
level colour رنگ یکدست یا یکنواخت
level control کنترل سطح
level gage اندازه گیر سطح
level of strength سطح استعداد رزمی
speed level مرحله سرعت
alidade level دستگاهسمتنما
top-level بلند پایه
top-level کهبدان
top-level افراد عالیرتبه
top-level توسط افراد عالیرتبه
split-level سه نیم اشکوبی
split-level چند سطحی
level-headed معقولانه
level-headed متعادل
level-headed ترازخوی
level-headed راستبین
level-headed معقول
white level تراز سفید
water level سطح اب
water level سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
water level تراز اب
wage level سطح مزد
lower level سطحپائینی
still water level سطحسکونآب
upper level سطحبالایی
speed level سطح سرعت
camper level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
bubble level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
spirit level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
builder level تراز بنایی
voltage level سطح فشارالکتریکی
voltage level سطح ولتاژ
virtual level تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
significance level سطح معناداری
signal level سطح سیگنال
signal level سطح علامت
rotational level تراز چرخشی
reorder level مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
reorder level سطح سفارش مجدد
protection level سطح حفافت
price level سطح قیمت
power level تراز توان
pezometeric level سطح پیزومتری
optimal level سطح بهینه
operating level سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
operating level سطح فعالیت
one level memory حافظه یک سطحی
one level address آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
one level address تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
skill level پایه مهارت
skill level پایه مهارت فنی
sound level شدت نسبی صوت
two level subroutine زیر تابعی که حاوی زیر تابع دیگر است
two level store انباره دو سطحی
two level logic منطق دوسطحی
trophic level تراز خوراکی
transition level سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
to rake level با شن کش صاف کردن
to draw level بحریف رسیدن
to draw level باحریف برابرشدن
tilting level تراز حباب دار
surveyor's level ترازنقشه برداری
surveyor's level تراز مساحی یا پیمایش
storage level تراز ذخیره تراز مخزن
storage level تراز خزانه
stock level سطح ذخیره انبار
stock level سطح انبار
sound level شدت صوت
one level address کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
flight level سقف پرواز
datum level سطح اب دریا
crest level یال
control level سطح کنترل اماد
confidence level احتمالی که یک عدد در محدوده قرار بگیرد
confidence level درجه اطمینان
compensation level تراز موازنه
energy level تراز انژی
energy level تراز انرژی
cross level تراز کردن
energy level سطح انرژی
black level تراز سیاه
high level قطعه و برنامهای که فریمهای داده HLDLC را به درست ارسال و دریافت میکند
high-level استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند
cruising level سقف پرواز ثابت
cruising level افق پروازثابت
dumpy level تراز دوربین دار
bottom level تراز کف
advanced level پایه مهارت عالی در سطح عالی
datum level سطح اب ازاد
adaptation level سطح انطباق
data level سطح داده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com