English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
half binding جلدنیم چرم
Other Matches
binding الزام اور
binding صحافی کردن به هم بستن
binding فیکساتور اسکی
binding نافذ
binding لازم الاجرا لازم
binding اتصال
binding سفت شدن
binding لازم الاجرا
binding شیرازه بافی
binding مهار کردن بار در روی پالت
binding انقیاد صحافی
binding جلد
binding شیرازه
binding اجباری
it is binding on me برای من الزام اوراست
binding وسیله حفظ پاروی اسکی روی اب قسمت نواردار نیزه
not binding غیر لازم
binding دورپیچی
binding offset حاشیه جبران شیرازه
binding post پیچ اتصال
binding material مصالح چسبنده
binding force سندیت
binding energy انرژی بستگی
binding energy انرژی پیوندی
binding cover پوشش تعهد شده
front binding روپوشجلویی
safety binding نوارامنیت
back binding گیرهپشتچوباسکی
multicenter binding پیوند چند مرکزی
binding potential پتانسیل بستگی
binding screw پیچ اتصال
binding screw ترمینال
helical binding دورپیچی مارپیچ وار
layer binding دورپیچی سفرهای
binding time زمان انقیاد مرحلهای که در ان مترجم شکل زبان ماشین نام ها وادرس ها را جایگزین انهامیکند
binding reiforcement ارماتور دورپیچی
circuit binding جلو لبه دار
quarter binding جلدی که تنهاته ان چرم دارد
in binding form به وجه ملزم
binding time هنگام انقیاد
binding screw کلم کابل
nuclear binding energy انرژی اتصال هستهای
total binding energy انرژی بستگی کل
rubble with binding material سنگچینی با ملات
armature binding wire سیم بست ارمیچر
half way نیمه راه
half way واقع در نیمه راه
half and half بالمناصفه
half and half نصفانصف
half and half نوعی ابجو انگلیسی
outside half هافبک کناری
i thank you be half of از طرف ... تشکر می کنم
ones better half زن
one's better half زن بطور کنایه
one is half of two یکی نیمی است از دو
one half of یک نصف
second half نیمه دوم
half a d. نیم دو جین
half کارتن با طول نصفه
one half of نیمی از
half a d. شش تا
to go off half بی اندیشه سخن گفتن وزیاددیدن
first half نیمه نخست
half طرف
half in half out دو پشتک به عقب با نیم وارو
half سو
half نیمه نخست
half شریک ناقص
half نیمی
half بطور ناقص
half نصف
half یکی از دو بخش معادل
right half نیمهراست
half مودمی که در هر لحظه در یک حالت کار میکند.
half حرکت یا نمایش گرافیکی با نیمی از شدت معمولی
half ارسال داده در یک جهت در واحد زمان روی کانال یک سویه
half نیم
half نصفه
to go off half بی گدارباب زدن
half مجموعه بیتتها که نیمی از کلمه استاندارد را می گیرند ولی به عنوان واحد مجزا قابل دسترسی اند
half جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
half دیسک درایویی که مقابل آن نیمی از حالت استاندارد باشد.
half sole نیم تخت انداختن
half sole نیم تخت
half tone رنگ متوسط سایه رنگ
half mast نیم افراشتگی پرچم
half sole نیم تخت زدن
half sovereign سکه زر ده شیلینکی انگلیس
half track هاف تراک
half tone سایه روشن زدن
half tone سایه روشن
half tone نیم پرده
half timer شاگردیکه درنیمی ازوقت خوددرس میخواندودرنیمه دیگرکارمیکند
half time نیمه بازی
half time نیم وقت
half time نصف وقت
half timber ساخته شده از الوار کوتاه
half timber الوار کوتاه
half thickness ضخامت لازم برای نصف کردن نفوذ عناصر تراونده
half step نیم گام
half slip ژوپن
half tide حالت وسط جزر ومد
half step نیم قدم
half staff نیم افراشته
half track خودرو نیمه شنی یا نیم زنجیر
half slip زیر پیراهنی
half pace تخت گاه
half section نیم مقطع
half pace سکو
half pay حقوق ناتمام
half pay حق انتظار خدمت
half pay حق مستمری
half penny سکه نیم پنی
half pint کوتاه تر از مقدارمتوسط
half pint کوچولو
half reaction نیم واکنش
half relief نیم برجسته
half round نیم گرد
half round گج بری نیم گرد
half seas over مست خراب
half seas over پاتیل
half pace شاه نشین
half of my time نیمی ازوقت من
half nephew پسرناخواهری
half pint کوچک
half sister خواهر ناتنی
half made اندکی دیوانه
half made نیم دیوانه
half sidestep روش صعود با اسکی گام به گام
half mast نیم افراشتگی
half mast نیم افراشتن
half mast نیم افراشته
half mast نیم افراشتن پرچم
half moon نصفه ماه
half moon تربیع اول وثانی زن قحبه
half round نیم دایره
half moon هلالی
half moon هرچیزهلالی شکل
half nephew پسرنابرادری
half section نیم برش
half-timbering ساختمان نیمه چوبی
He is only half a man . مردانگی ندارد (فاقد قدرت وشجاعت )
half-term تعطیلیبینترم
half-price نیمبها
half-day کارنیمروز
half board هتلیکهفقطصبحانهوعصرانهدرآنسروشود
left half نیمهچپ
half-slip زیرداخلی
half-side نصفیکطرف
half-glasses عینک یک چشمی
half indexing فهرستسازینیمه
half handle نیمدسته
half barb پیکاننصفه
go off half-cocked <idiom> صحبت یا انجام کاری بون آمارگی قبلی
half-baked <idiom> احمق
half the battle <idiom> قسمت بزرگیاز کار
half-pace شاه نشین نیم گرد
half-figure پیکره انتهایی
half-column نیمه ستون
half-bat آجر نیمه
Give me half [some of it] of it! نصف آن [یکخورده از آن] را به من بده!
half price نصف قیمت
for half board برای تختخواب، صبحانه و یک وعده غذای اصلی
for half board برای نیم پانسیون
meet someone half-way <idiom> به توافق رسیدن با کسی
six of one and half-a-dozen of the other <idiom> دوقلو بودن
have half a mind <idiom> احساس وسوسه کردن بیشتر از تحمل نداشتن
fly half نیمهپرتابمرتفعتوپ
centre half نیمهمیانی
half-timbered نیمه چوبی
he did half swear سخت سوگندیادکردن
half yearly نیم ساله
half yearly شش ماهه
half word نیم کلمه
half worcester ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
half width نیم پهنا
half way houses خانههای امادگی
half volley ضربه بلافاصله پس ازتماس توپ با سطح
half volley پرتاب نزدیک به توپزن که بیدرنگ پس از بلند شدن ضربه می خورد
half view نیم نما
half truth حقیقت ناقص
half truth سخن نیم راست
he is half your weight وزن او نصف وزن شما است
i had half a mind to go چندان مایل برفتن نبودم انقدر ها میل نداشتم بروم
it is half cooked نیم پخته است
to see with half an eye ازگوشه چشم دیدن
to meet half way درنیمه راه کسی را دیدن یابرخورد کردن
standoff half بازیگر میانی پشت خط تجمع برای دریافت توپ
right half back نگهبان راست
half-moon سنگر نیم هلالی
one and half pass یک و نیم گذری
of half blood ناتنی
meet half way مصالحه کردن سازش کردن
meet half way مدارا کردن
lap half پیوند نیم نیم
it is not half bad انجا بداست
it is not half bad هیچ بد نیست
half tracked نیمه شنی
half mad خل
half cap نیم سلام
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com