English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
half volley پرتاب نزدیک به توپزن که بیدرنگ پس از بلند شدن ضربه می خورد
half volley ضربه بلافاصله پس ازتماس توپ با سطح
Search result with all words
half volley kick شوت سر ضرب
Other Matches
volley رفت و برگشت توپ یا گوی سر ضرب
volley پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
volley رگبار
volley شلیک کردن بصورت شلیک درکردن
volley شلیک بطوردسته جمعی
volley تیرباران
volley شلیک
volley bombing شلیک تیرباران شلیک کردن
volley bombing شلیک دسته جمعی
volley ball والیبال
stop volley جاخالی
volley fire اتش شلیک
volley fire تیر شلیک
drive volley ضربههای پی درپی کوتاه ومستقیم
drop volley جاخالی
volley fire پرتاب همزمان گلوله ها با هم
volley kick شوت سر ضرب
volley bombing تیرشلیک
second half نیمه دوم
to go off half بی اندیشه سخن گفتن وزیاددیدن
to go off half بی گدارباب زدن
half in half out دو پشتک به عقب با نیم وارو
outside half هافبک کناری
ones better half زن
half way واقع در نیمه راه
half way نیمه راه
i thank you be half of از طرف ... تشکر می کنم
half and half بالمناصفه
half and half نصفانصف
half دیسک درایویی که مقابل آن نیمی از حالت استاندارد باشد.
one half of نیمی از
one half of یک نصف
half a d. نیم دو جین
half a d. شش تا
one is half of two یکی نیمی است از دو
one's better half زن بطور کنایه
right half نیمهراست
half نیمی
half سو
half بطور ناقص
half نیمه نخست
half یکی از دو بخش معادل
half مجموعه بیتتها که نیمی از کلمه استاندارد را می گیرند ولی به عنوان واحد مجزا قابل دسترسی اند
half جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
half نصف
half مودمی که در هر لحظه در یک حالت کار میکند.
half حرکت یا نمایش گرافیکی با نیمی از شدت معمولی
half ارسال داده در یک جهت در واحد زمان روی کانال یک سویه
half and half نوعی ابجو انگلیسی
half نصفه
half نیم
half طرف
half کارتن با طول نصفه
half شریک ناقص
first half نیمه نخست
half sole نیم تخت انداختن
half relief نیم برجسته
half time نصف وقت
half time نیم وقت
half section نیم مقطع
half tone سایه روشن
half tone رنگ متوسط سایه رنگ
half tone نیم پرده
half timer شاگردیکه درنیمی ازوقت خوددرس میخواندودرنیمه دیگرکارمیکند
half timber ساخته شده از الوار کوتاه
half time نیمه بازی
half tide حالت وسط جزر ومد
half thickness ضخامت لازم برای نصف کردن نفوذ عناصر تراونده
half step نیم گام
half step نیم قدم
half staff نیم افراشته
half sovereign سکه زر ده شیلینکی انگلیس
half sole نیم تخت زدن
half sole نیم تخت
half slip زیر پیراهنی
half slip ژوپن
half sister خواهر ناتنی
half sidestep روش صعود با اسکی گام به گام
half timber الوار کوتاه
half shadow نیم سایه
half mast نیم افراشتن پرچم
half of my time نیمی ازوقت من
half nephew پسرناخواهری
half nephew پسرنابرادری
half moon هرچیزهلالی شکل
half moon هلالی
half moon تربیع اول وثانی زن قحبه
half moon نصفه ماه
half mast نیم افراشتگی پرچم
half mast نیم افراشته
half mast نیم افراشتن
half mast نیم افراشتگی
half made نیم دیوانه
half made اندکی دیوانه
half mad خل
half mad اندکی دیوانه
half pace شاه نشین
half pace تخت گاه
half section نیم برش
half seas over پاتیل
half seas over مست خراب
half round گج بری نیم گرد
half round نیم دایره
half round نیم گرد
half reaction نیم واکنش
half pint کوچولو
half pint کوچک
half pint کوتاه تر از مقدارمتوسط
half penny سکه نیم پنی
half pay حق مستمری
half pay حق انتظار خدمت
half pay حقوق ناتمام
half pace سکو
half long حد فاصل بین جمله طویل وجمله کوتاه
meet someone half-way <idiom> به توافق رسیدن با کسی
half indexing فهرستسازینیمه
half handle نیمدسته
half barb پیکاننصفه
fly half نیمهپرتابمرتفعتوپ
centre half نیمهمیانی
half-timbered نیمه چوبی
half price نصف قیمت
Give me half [some of it] of it! نصف آن [یکخورده از آن] را به من بده!
half-bat آجر نیمه
half-column نیمه ستون
half-figure پیکره انتهایی
half-moon سنگر نیم هلالی
half-glasses عینک یک چشمی
half-side نصفیکطرف
six of one and half-a-dozen of the other <idiom> دوقلو بودن
have half a mind <idiom> احساس وسوسه کردن بیشتر از تحمل نداشتن
half the battle <idiom> قسمت بزرگیاز کار
half-baked <idiom> احمق
go off half-cocked <idiom> صحبت یا انجام کاری بون آمارگی قبلی
He is only half a man . مردانگی ندارد (فاقد قدرت وشجاعت )
half-term تعطیلیبینترم
half-price نیمبها
half-day کارنیمروز
half board هتلیکهفقطصبحانهوعصرانهدرآنسروشود
for half board برای تختخواب، صبحانه و یک وعده غذای اصلی
left half نیمهچپ
half-slip زیرداخلی
half-pace شاه نشین نیم گرد
half-timbering ساختمان نیمه چوبی
half yearly شش ماهه
half word نیم کلمه
half worcester ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
half width نیم پهنا
half way houses خانههای امادگی
meet half way مدارا کردن
meet half way مصالحه کردن سازش کردن
half view نیم نما
half truth حقیقت ناقص
half truth سخن نیم راست
half tracked نیمه شنی
half track خودرو نیمه شنی یا نیم زنجیر
half track هاف تراک
half yearly نیم ساله
he did half swear سخت سوگندیادکردن
to see with half an eye ازگوشه چشم دیدن
to meet half way درنیمه راه کسی را دیدن یابرخورد کردن
for half board برای نیم پانسیون
standoff half بازیگر میانی پشت خط تجمع برای دریافت توپ
right half back نگهبان راست
one and half pass یک و نیم گذری
of half blood ناتنی
lap half پیوند نیم نیم
it is not half bad انجا بداست
it is not half bad هیچ بد نیست
it is half cooked نیم پخته است
i had half a mind to go چندان مایل برفتن نبودم انقدر ها میل نداشتم بروم
he is half your weight وزن او نصف وزن شما است
half tone سایه روشن زدن
half brother برادر ناتنی
half area محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت
half angle نیمساز
half cock چخماق در حال نیم پا
half adder نیمه جمع کننده
half adder نیم افزایشگر
half a rial نیم ریال
half pst two دوونیم
half past two دوونیم
at half cock از بند دوم رد شده
half-sisters خواهر ناتنی
half-sister خواهر ناتنی
half-brothers برادر امی یا ابی
half-brothers برادر ناتنی
half astern نصف قدرت به عقب
half back میان بازی کن
half back میان
half brother نابرادری
half breed ادم دورگه
half breed از نژاد مختلف
half bred بی تربیت
half bred دورگه
half bound درپشت وگوشه هاچرمی ودردوطرف پارچهای چرمی پارچهای
half boot نیم چکمه
half blooded دورگه
half blood نابرادری یا ناخواهری دورگه
half binding جلدنیم چرم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com