Dictiornary-Farsi | hanging ladder | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 104 (6 milliseconds)

English	Persian
hanging ladder	چوب بست دستی
hanging ladder	چوب بست متحرک
hanging ladder	گاه بست


Other Matches

hanging	[فرش کردن، کاغذ دیواری یا هر تزئینی برای اتاق]
hanging	عمل اویختن
hanging	معلق شدن
hanging	به دارکشیدن
hanging	دار زدن
hanging	معلق
hanging	اویز
hanging	بدار زدن چیز اویخته شده
hanging	اعدام
hanging	اویزان درحال تعلیق
hanging	محزون مستحق اعدام
hanging pawns	پیادههای اویزان شطرنج
hanging prevention	ممانعت از تعلیق
hanging rod	میله رخت اویز
hanging scaffold	چوب بست اویزان
hanging scaffold	گاهبست
hanging test	ازمایش کشش
hanging valley	فراز دره
hanging step	پله معلق
hanging cupboard	قفسهیآویزانکننده
hanging glacier	تودهیخغلتانآویزانشده
hanging pendant	چراغآویزان
hanging sleeve	آستینآویزان
To leave something hanging.	چیزی رابلاتکلیف گذاشتن
wall hanging	تزئینات دیواری
hanging-buttress	[پشت بند نگهدارنده] [معماری]
hanging-post	[تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
hanging stile	شیارپنجره
hanging indent	تورفتگی معلق
hanging gale	پس افت
hanging gale	اجاره پس افتاده
hanging committee	انجمنی که عهده دارچسباندن یا اویختن عکس هایی درنمایش باشند
hanging arrow	تیر اویزان شده به هدف
Our life is hanging by a thread .	زندگی مابه تار مویی بند است
leave hanging (in the air) <idiom>	بدون تصمیم قبلی
ladder	پله
ladder	اتش درو درعمق
ladder	نردبان بکار بردن نردبان ساختن
ladder	درو در عمق
ladder	نردبام
ladder	نردبان
ladder	پلکان قایق
loft ladder	نردباناتاقزیرشیروانی
end ladder	نردبانپایانی
side ladder	پلههایجانبی
rolling ladder	نردبانچرخدار
extension ladder	نردبانبازشو
hook ladder	نردبانقلابدار
platform ladder	نردبانسکویی
straight ladder	نردبانراست
top ladder	نردبانبالایی
tower ladder	نردبانبرجی
turntable ladder	نردبان چرخان [مخصوص ماشین آتش نشانی]
folding ladder	نردبان تاشو
loft ladder	پلکلان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
attic ladder	پلکلان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
loft ladder	نردبان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
attic ladder	نردبان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
aerial ladder	نردبان چرخان [مخصوص ماشین آتش نشانی]
rope ladder	نردبان طنابی
jacob's ladder	پله طنابی
jumping ladder	پله چوبی
ladder back	دارای پشتی بلند
ladder back	پشت نردبانی
ladder dredge	لاروبی که دلولههای انرازنجیرمانند نردبان می گرداند
ladder network	شبکه نردبانی
ladder scaffold	نردبان
jacob's ladder	نردبان جنگی ناو
jacob's ladder	پله جنگی ناو
accommodation ladder	پله تشریفاتی
cat ladder	نردبام شاغولی
companion ladder	نردبانی که ازعرشه باطاق کشتی میرود
dredging ladder	هدایت کننده سطل
hypen ladder	ردیف خطوط تیره
hypen ladder	خطوط تیره نردبانی
jacob's ladder	کهکشان
jacob's ladder	جاده شیری
ladder scaffold	چوب بست
sea ladder	پله جنگی ناو
scaling ladder	نردبان برای بالارفتن از جاهای محصور
scaling ladder	نردبان اتش نشانی
scaffold's ladder	نردبان چوب بست
round of ladder	پله نردبان
step ladder	نردبان
roof ladder	نردبان سقف
dredging ladder	هادی سطل
range ladder	تنظیم تیربه روش نردبانی با شلیک گذار و کوتاه
range ladder	تنظیم با نردبان بردی
pompier ladder	نردبان اتش نشانی
suspension ladder	نردبان اویزان
two throw ladder	پلکان مضاعف
ladder tournament	مسابقه برحسب مقام و قدرت بازیگر در جدول تقدم و تاخر
ladder scaffold	داربست فلزی
aerial ladder truck	ماشین آتشنشانی
fruit-picking ladder	نردبانمیوهچینی
ladder and hose strap	بندایمنی
ladder pipe nozzle	آبپخشکنلولهاینردبانی
multi-purpose ladder	نردبانچندمنظوره
mobile turnable ladder	نردبان متحرک
To climb the ladder of success.	مدارج ترقی را طی کردن
There's a question mark [hanging] over the day-care clinic's future. [A big question mark hangs over the day-care clinic's future.]	آینده درمانگاه مراقبت روزانه [کاملا] نامشخص است.