Dictiornary-Farsi | happy hour | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 122 (8 milliseconds)

English	Persian
happy hour <idiom>	ساعات تفریح وخوشی


Search result with all words

Tune in next week for another episode of 'Happy Hour'.	هفته آینده کانال [تلویزیون] را برای قسمت دیگری از {ساعت شادی} تنظیم کنید.
Other Matches

such as are happy	انهایی که خوشبخت هستند
happy	خرسند سعادتمند
happy <adj.>	خوش
i f.happy	خوشحالم
happy	خوشحال
happy	شاد خوشوقت
happy	فرخنده
happy	خوشدل
happy	راضی
happy	سعید مبارک
happy [about] <adj.>	خشنود [در مورد]
By a happy coincidence.	دراثر حسن تصادف
i wish you a happy new year	سال نوسعیدی را برای شما می خواهم
happy life	زندگی اسوده
happy go lucky	اسان گذران بیمار
happy go lucky	لا ابالی
happy go lucky	برحسب تصادف لاقید
happy go lucky	الله بختی
happy family	دستهای ازجانوران جوربجورکه دریک قفس باهم زندگی میکنند
happy life	زندگی باخوشدل
i wish you a happy new year	سال نو را به شما شادباش یاتبریک میگویم
Happy birthday to you .	تولدت مبارک
She was pretending to be happy.	او [زن] تظاهر به شاد بودن کرد.
trigger happy	عاجز از کنترل خود در اثرشادی
I'm happy to hear that.	خوشحالم که اینو می شنوم.
trigger happy	دست به هفت تیر
trigger-happy	دست به هفت تیر
happy-go-lucky	دل بدریا زدن
I'll be happy to help [assist] you.	من با کمال میل در اختیار شما هستم.
trigger-happy	عاجز از کنترل خود در اثرشادی
Many happy returns of the day .	سال نومبارک
many happy returns of the day	صد سال باین سالهابرسید
Many happy returns of the day?	صد سال به این سالها ( تبریک ) !
He is high . He is slap – happy .	کله اش گرم است
A happy heart makes a blooming visage. <proverb>	قلب شاد,چهره را بشاش مى سازد .
zero hour <idiom>	لحظهای که تصمیم مهمی گرفته میشود
hour ly	ساعت به ساعت
Every so often . Every hour on the hour.	دم به ساعت
zero hour <idiom>	لحظه دقیق حمله درجنگ
e hour	وقت مخصوص اجرای عملیات ستادی
zero hour	هنگام حمله یا حرکت تعیین شده قبلی
e hour	وقت ستادی
hour	مدت کم
h hour	ساعت س
h hour	ساعت شروع عملیات
hour	وقت
zero hour	ساعت س
do not go in an u. hour	وقتی که ساعت بداست نروید
hour	06 دقیقه
hour	ساعت
zero hour	ساعت شروع عملیات
zero hour	لحظه شروع ازمایشات سخت لحظه بحرانی
It take one hour there and back.	رفتن وبر گشتن ( رفت وبرگشت ) یکساعت طول می کشد
lunch hour	ساعتصرفنهار
eleventh hour	آخرینفرصت
rush-hour	وقت پررفت و آمد
watt hour	وات ساعت
rush-hour	ساعت شلوغی
rush-hour	ساعت پرمشغله
kilowatt hour	کیلووات در ساعت
What's the charge per hour?	کرایه هر ساعت چقدر است؟
ampere hour	امپر ساعت
ampere hour	امپر- ساعت
at the eleventh hour	در آخرین لحظات
at an unearthy hour	بی موقع
at the elventh hour	دقیقه نود کاری انجام دادن
the hour has struck	زنگ ساعت زده شد
man-hour	نفرساعت
man-hour	جمع تعداد ساعات کار
hour hand	عقربه ساعت شمار
The darkest hour is that before the down. <proverb>	تاریک ترین لیظه هنگامی است که چیزی به فجر نمانده است .
hour hands	عقربه ساعت شمار
hour land	عقربه ساعت شمار
unearthly hour <idiom>	مزاحمت
the hour has struck	موقع بحران رسید
in the space of an hour	بفاصله یک ساعت
horsepower hour	توان اسب در ساعت
man hour	نفر ساعت
half hour	03 دقیقه
hour glass	ساعت ریگی
man hour	واحد زمان کار که برابر یک ساعت کار یک فرد است وبرای پرداخت مزد منظورمیشود
half hour	نیم ساعت
hour meter	زمان شمار
in hour's time	د ر
in hour's time	دو ساعت
man hour	واحد کار بر حسب ساعت
man hour	یک ساعت کار یک کارگر
hour angle	زاویه نصف النهارجغرافیایی
quarter hour	پانزده دقیقه
quarter hour	ربع ساعت
quarter of an hour	یک چهارم سده
hour angle	زاویه ساعتی
hour angle	زاویه ساعتی خورشید
hour circle	دایره ساعتی
hour circle	نصف النهار حلقه مدرج
rush-hour traffic	ساعت شلوغی ترافیک
rush-hour traffic	وقت شلوغ رفت و آمد
How did this half hour unfold?	این نیم ساعت چطور پیش رفت؟
kilowatt hour meter	کنتور کیلووات ساعت
watt hour meter	وات ساعت متر
hour angle gear	ساعتدندهدارگوشهای
watt hour meter	وات- ساعت سنج
The poison took effect after one hour.	زهر پس از یکساعت اثر کرد اما حرفم در او اثر نداشت.
sidereal hour angle	زاویه ساعتی نجومی
ampere hour meter	امپر- ساعت سنج
ampere hour capacity	فرفیت باطری
local hour angle	زاویه ساعتی محلی
life is not worth an hour's p	ساعتی هم نمیتوان به زندگی اطمینان داشت
var hour meter	کنتور مصرف کور
greenwich hour angle	زاویه ساعتی بین نصف النهارسماوی گرینویچ و نصف النهار محل
watt hour meter	کنتور وات ساعت کنتور مصرف واقعی
volt ampere hour meter	کنتور مصرف فاهری
twenty four hour charge rate	امپر مجاز باتری
ampere hour meter regulation	تنظیم امپر- ساعت سنج
the morning hour has gold in its mouth <proverb>	سحرخیز باش تا کامروا باشی
induction watt hour meter	کنتور وات ساعت القائی
induction type hour meter	کنتور القائی
reactive volt ampere hour meter	کنتور مصرف کور
reactive volt ampere hour meter	کنتور ولت- امپر- ساعت- راکتیو
ampere hour efficiency of storage batter	بازده باتری انبارهای