English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
hard contact printing چاپ تماسی که در ان هدچاپگر با نیروی محسوسی روی لایه زیرین فشار واردمی اورد
Other Matches
If you dont study hard ( hard enough ) , you cant go to a higher class. اگرخوب درس نخوانی درهمین کلاس خواهی ماند
printing عمل چاپ
printing چاپ پارچه باسمه زنی
printing طبع
printing چاپ
detail printing چاپ جزئیات
duplex printing چاپ دورو
parallel printing چاپ موازی
chained printing چاپ زنجیرهای
printing punch منگنه کن با قابلیت چاپ
printing machine ماشین چاپ
printing press ماشین چاپ
shadow printing چاپ سایهای
deferred printing خیر در چاپ یک متن تا زمان دیگر
printing ink منشور
printing ink رنگ چاپ
printing ink مرکب چاپ
printing house چاپخانه
printing office چاپخانه
lithographic printing چاپگرچاپزغالی
printing presses ماشین چاپ
group printing چاپ گروهی
relief printing چاپگربرجسته
bold printing پر رنگ چاپ کردن
printing calculator ماشینحسابچاپگر
bidirectional printing چاپ دو سویه
bidirectional printing چاپ دو جهتی
background printing چاپ پس زمینه
calico printing عمل باسمه کردن پارچه
intaglio printing چاپتصویریحکاکی
magnetic printing اثر کپی
printing head سرپرینتکننده
printing of messages چاپپیغام
calico printing چیت سازی
non printing codes کدهای نمایش دهنده عمل چاپگر و نه حرف چاپ شده
line printing چاپ سطری
printing receiving apparatus دستگاه گیرنده ثبات
keyboard printing telegraph تلگراف ثبات تکمهای
letter quality printing چاپ با چاپگر matrix-dot که نوشتار با کیفیت بهتر دارد به خوبی ماشین تایپ با افزایش فاصله بین نقاط
letter quality printing خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند
multiple pass printing چاپ چند گذری
contact اتصال الکتریکی برخورد
contact فراخوانی کاربر یاوسیله در شبکه
contact یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
to be in contact تماس داشتن
Where can I contact Mr …. ? کجا می شود با آقای ….تماس گرفت ؟
contact تماس
contact قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت
contact اتصال
contact محل اتصال تماس گرفتن
contact تماس یافتن تماسی
contact برخورد
contact کنتاکت
contact ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contact point قطب تماس
contact point وسیله تماس نقطه اخذ تماس
contact points نوکهای کنتاکت
contact potential ولتاژ تماسی
contact potential فشار الکتریکی تماسی
contact pressure فشار تماسی
delayed contact چاشنی با تماس تاخیری سیستم پیش تنظیم تاخیری
contact plug فیش اتصال
contact piece کنتاکت
contact piece پلاتین
contact patrol گشتی اخذتماس
contact patrol گشتی تماس
contact party گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود
positive contact اتصالبارمثبت
contact party گروه تماس
contact plug دوشاخه برق
contact pressure فشار تماس
contact print چاپ خشک
contact report گزارش تماس با هواپیمای دشمن
contact resistance مقدار مقاومت کنتاکت
contact series اتصال سری
contact sparking جرقه کنتاکت
contact sports ورزشهای برخوردی
contact sweeping روبیدن مکانیکی
contact sweeping روبیدن ضربتی
contact with the net خطای تماس با تور والیبال
contact report گزارش اخذ تماس
contact ratio نسبت تماس
contact rail ریل کنتاکت
dry contact اتصال الکتریکی غلط که باعث خطای تمام نشدنی میشود
contact print چاپ به طریقه تماس
electric contact کنتاکت الکتریکی
contact rectifier یکسوکننده مجاورتی
negative contact اتصالنگاتیو
ignition by contact احتراق تماسی
multiple contact کنتاکت دستهای
normally closed contact اتصال معمولا بسته
normally open contact اتصال معمولا باز
pin contact اتصال سنجاقی
plug contact کنتاکت دوشاخه
point contact تماس نقطهای
point contact کنتاکت نقطهای
point of contact نقطه تماس
protective contact کنتاکت محافظ
relay contact کنتاکت رله
multiple contact دسته کنتاکت
multi contact چند قطبی
impluse contact کنتاکت ایمپولز
impluse contact کنتاکت ضربهای
intermediate contact کنتاکت میانی
intermediate contact کنتاکت واسطه
interrupter contact کنتاکت پلاتین
interrupter contact کنتاکت قطع
line of contact خط تماس
main contact کنتاکت اصلی
movement to contact حرکت به اخذ تماس
movement to contact حرکت به تماس
roller contact کنتاکت غلتکی
self cleaning contact کنتاکت خودشوی
wiping contact کنتاکت لغزان
zone of contact ناحیه تماس
zone of contact محل برخورد
contact lens لنز چشم
contact lens عدسی مماس
contact lens عدسی بساو
contact lenses لنز چشم
contact lenses عدسی مماس
contact lenses عدسی بساو
contact lever اهرم اتصال
to make contact پیوستن
to make contact اتصال دادن
side contact شاخک لامپ
sliding contact کنتاکت لغزان
sliding contact کنتاکت لغزشی
spring contact کنتاکت فنری
switch contact کنتاکت اتصال
mercurial contact کنتاکت جیوهای
to break contact اتصال راقطع کردن
to break contact جریان راگسستن
to bring into contact تماس دادن
to bring into contact پیوستن
contact printer اتصالچاپگر
To be in touch ( contact) with someone. با کسی درتماس بودن
contact angle زاویه تماس
contact area منطقه تماس
contact area منطقه اخذتماس
contact area سطح تماس
contact backlash دنده کور تماس
contact bar الکترود جوشکاری
contact behavior رفتار تماس جویانه
contact breaker کلید قطع کننده
contact breaker افتومات
collector contact اتصال کلکتور
collective contact کنتاکت جامع
contact microphone میکروفون کنتاکتی
advance to contact پیشروی برای اخذ تماس
angle of contact زاویه تماس
area contact سطح تماس
contact surface سطح تماس
breake contact کنتاکت ساکن
breaker contact پلاتین
carbon contact کنتاکت کربنی
change over contact کنتاکت تغییر دهنده
contact detector اشکارساز کنتاکتی
contact diameter قطر تماس
contact pair زوج اتصال
contact mine مین ضربتی
contact lights چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
contact line خط تماس
contact mine مین مکانیکی
contact mine مین مجاورتی
contact lost تماس قطع شد
contact mine مین اصطکاکی
contact lost هدف ازمیدان تعقیب خارج شد
contact flange فلانژ تماس
contact lost هدف گم شد
contact fire انفجار در اثر تماس
contact drop افت کنتاکتی
contact electricity فشار الکتریکی تماسی الکتریسیته تماسی
contact fire انفجارمین در اثر تماس با کشتی
hot-shoe contact نفطهاتصالفلاش
angular contact bearing یاطاقان زاویه دار
metallic contact grid میخمتصلفلزی
If there is a reason for complaint, please contact ... اگر شکایتی دارید، لطفا با ... تماس بگیرید.
single contact switch کلید یک قطبی
single contact lamp لامپ تک کنتاکتی
welded contact rectifier یکسو کننده نقطهای جوش شده
To establish( make) contact. تماس دایر ( برقرار ) کردن
multi contact plug دوشاخه با کنتاکتهای متعدد
multiple contact switch کلید پلهای
surface contact rectifier یکسوکننده سطحی
wire contact distributor دلکوی تماسی
point contact rectifier یکسو کننده نقطهای
contact potential barrier پشته پتانسیل مجاورتی
contact ion engine موتوری برای ایجاد تراست درفضا
contact field technician کارمند فنی
contact electromotive force نیروی برق رانی مجاورتی
contact voltage regulator نافم ولتاژ با کنتاکت
contact burst preclusion ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
contact potential difference اختلاف پتانسیل مجاورتی
double contact lamp لامپ با اتصال مضاعف
ignition by contact breaking احتراق با قطع کنتاکت
brush contact loss افت زغال
equivalent circuit of a contact rectifie مدار هم ارز یکسوکننده مجاورتی
We finally succeed in making a radio contact. عاقبت توانستیم یک تماس رادیویی برقرار کنیم
angular contact thrust ball bearing بلبرینگ طولی محوری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com