Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
hawk bill	لاک پشت ابی
Other Matches
hawk	تخته ملات
hawk	موشک هاوک
hawk	فروختن
hawk	جار زدن و جنس فروختن
hawk	طوافی کردن
hawk	دوره گردی کردن
hawk	شاهین بابازشکار کردن
hawk	قوش
hawk	باز
hawk eyed	تیزنظر
hawk eyed	تیزبین
hawk-eyed	تیزنظر
hawk-eyed	تیزبین
fish hawk	دال دریایی
fish hawk	همای
black hawk	هلی کوپتر سیکورسکی
fish hawk	مرغ استخوان خوار
ball hawk	مدافع پرقدرت
ball hawk	مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
hawk eye	کنیه اهل استان ایوا
hawk moth	پروانه بید
sparrow hawk	بازک
pigeon hawk	شاهین کوچک امریکایی
sky hawk	نوعی هواپیمای یک موتوره جت دریایی
sparrow hawk	قرقی
hen hawk	ضربه از زیر بازو
hawk nose	بینی قوشی
hawk nosed	دماغ قوشی
hawk nose	دماغ قوشی
hawk nosed	دارای بینی قوشی
To be all eyes. To watch like a hawk.	چهار چشمی پاییدن ( مراقب بودن )
bill	بیجک
way bill	سند حمل
bill	سند مالی لایحه یا طرح قانونی
bill	اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
way bill	بارنامه
way bill	بارنامه راه اهن
way bill	بارنامه دریایی
bill	صورتحساب
bill nye	صورتحساب
got through (the bill got through the ma	لایحه از مجلس گذشت
bill of e.	برات
to f. the bill	واجدشرایط بودن
bill	گزارش جریان دعوی
bill	سند
bill	برات
bill	قبض صورتحساب
bill	لایحه
bill	نوک بنوک هم زدن
bill	منقار
bill	نوعی شمشیرپهن
bill	نوک
May I have my bill, please?	ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
the bill	صورت حساب
bill	صورتحساب دادن
bill	دادخواست
bill	تهیه کردن صورتحساب
bill	اسنادبازرگانی
bill	قبض
bill	حواله
The bill, please.	لطفا صورت حساب.
bill	اسکناس
sets of bill	نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
member's bill	طرح قانونی
long bill	نوک دراز
hook bill	منقارعقابی
omnibus bill	لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
cross bill	لایحه دفاعیه
play bill	اگهی نمایش
play bill	اعلان نمایش
protect a bill	وجه براتی را تامین کردن
creditor's bill	به ورثه میدهد
creditor's bill	رسیدی که بستانکار متوفی درمقابل دریافت مقداری ازترکه به عنوان تصفیه حساب
retiring a bill	براتی را تسویه کردن
members bill	member
road bill	بارنامه
hook bill	منقار نوک برگشته
hawks bill	لاک پشت منقار دار
first reading of a bill	شوراول لایحه
due bill	در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
financial bill	لایحه مالی
fly bill	اعلان دستی
foreign bill	حواله ارز خارجی
foreign bill	برات ارزی
foreign bill	برات خارجی
foreign bill	برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
hard bill	پرندگان سخت منقار
fly bill	اگهی دستی
cross bill	شکایت متقابل
due bill	سند بدهی
dishonour a bill	نکول
currency of a bill	مدت برات
crow bill	انبرگلوله کش
due bill	برات پرداختنی
short bill	برات کم مدت
show bill	تابلو اعلان نمایش
wage bill	لیست حقوق
victualling bill	پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
usance bill	برات به وعده
twin bill	دو مسابقه توام در یک برنامه
true bill	اعلام جرمی که هیئت منصفه در فهر ان صحه گذارند
treasury bill	اسناد خزانه
transit bill	پروانه عبور
transit bill	اجازه عبور
training bill	برنامه اموزشی
watch bill	لوحه نگهبانی ناو
bill poster	کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
bill posters	کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
a hefty bill	صورتحساب سنگینی
I think there is a mistake in the bill.	من فکر میکنم اشتباهی در صورتحساب هست.
How much is my telephone bill?	صورتحساب تلفنمان چقدر میشود؟
Please have my bill ready.	لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
foot the bill <idiom>	پرداختن
fill the bill <idiom>	مناسب برای همه جا
pad the bill <idiom>	اضافه شدن هزینههای کاذب
double bill	مسابقهورزشی-تئاتریاسینماکهدرآندوبرنامهاجراشود
to talk out a bill	مذاکره کردن در باره لایحهای انقدرکه موکول ببعدگرد د
to rush a bill through	لایحهای راباشتاب ازمجلس گذرانیدن
to protean a bill	وجه براتی راتامین کردن
the bill has come to maturity	وعده پرداخت برات رسیده است
stork's bill	برگ عطر
stork's bill	گل عطر
stork's bill	شمعدانی عطر
station bill	جدول محلها
station bill	لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
soft bill	مرغ مگس خوار
soft bill	پرنده منقار نازک حشره خوار
sight bill	حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
the bill has come to maturity	موعد پرداخت برات منقضی شده است
the bill is overdraw	سر رسید برات منقضی شده است
the bill is undue	وعده برات نرسیده است
to dishonour a bill	براتی را فکول کردن
to bill and coo	باهم غنج زدن
to bill and coo	بوسه بازی کردن
time bill	برنامه حرکت قطار
time bill	سفته مدت دار
through bill of lading	بارنامه سراسری
through bill of exchange	بارنامه سراسری
the bill of has come to mature	وعده پرداخت برات رسیده است
sight bill	برات دیداری
cranes bill	یکجورانبرجراحی
bill of lading	بارنامه
bill of exchange	برات ارزی
bill of exchange	حواله یا برات کتبی غیرمشروط
bill of exceptions	صورت استثنائات
bill of exception	اعتراض نامه
bill of entry	افهارنامه ورودی افهارنامه گمرکی
bill of divorce	طلاق نامه
bill of disfranchise	disfranchise
bill of costs	صورت هزینه دادرسی
bill of attainder	لایحه قانونی مصادره اموال کسانی که به علت خیانت یاجنایت محکوم شده باشند
bill hook	دهره
bill hook	دستعاله
bill exchange	برات
bill exchange	برات بازرگانی
bill of exchange	برات مبادلهای
bill of exchange	برات
bill of indictment	کیفر خواست
bill of indictment	ادعانامه
bill of indictment	کیفرخواست
bill of indicment	ادعا نامه
bill of entry	افهارنامه ورودی
bill of indicment	کیفر خواست
bill of guarantee	ضمانتنامه
bill of goods	فهرست تجارتی
bill of goods	صورت کالا
bill of exgchange	سفته
bill of exgchange	برات
bill broker	واسطه تنزیل
bill broker	دلال برات
accommodation bill	براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
accommodation bill	برات دوستانه
bill of health	گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
bill of fare	هزینه سفر
bill of fare	برنامه
bill of fare	صورت اغذیه مهمانخانه
bill of fare	صورت غذا
bill of rights	منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
bill of rights	اعلامیه حقوق
bill of rights	قانون اساسی امریکا
bill of rights	اعلامیه ده مادهای حقوق اتباع امریکایی
bill of health	گواهی صحت مزاج
bill of health	گواهی تندرستی
accommodation bill	سفته دوستانه
air bill	بارنامه محموله هوایی
bill book	دفتر بروات
bill board	تخته لنگر
battle bill	فهرست استعداد رزمی ناو
battle bill	لوحه جنگی ناو
banker's bill	صورتحساب بانکی
banker's bill	صورت تبدیل ارز
bank bill	حواله بانکی
bank bill	اسکناس
bank bill	برات بانک
appropriation bill	صورت ضبط اموال
airway bill	بارنامه حمل هوایی
bill of health	گواهی بهداشت
bill of lading	ستمی کشتی
clearing a bill	محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
bill of quantities	فهرست کمی مواد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com