Dictiornary-Farsi | i treated both alike | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 37 (4 milliseconds)
English	Persian
i treated both alike	هر دو را به یک چشم دیدم


Other Matches

treated	رفتار کردن
treated	تحت عمل قرار دادن بحث کردن در
treated	رفتار کردن با
treated	چیزلذت بخش
treated	خوراک رایگان
treated	درمان شدن
treated	درمان کردن
treated	عمل اوردن
treated	مهمان کردن
treated	مربوط بودن به
treated	بحث کردن سروکار داشتن با
treated	موردعمل قرار دادن
treated	تلقی کردن
he treated me as a child	بامن مانند بچه رفتارکرد
he has been wrongly treated	نسبت باو بیعدالتی شده باوفلم شده است
ill-treated	بد رفتاری کردن به
alloy treated steel	فولاد کم الیاژ
alike <adj.>	شبیه
alike <adj.>	همانند
alike <adj.>	همسان
alike <adj.>	متشابه
alike <adv.>	همچنین
alike <adv.>	به همچنین
alike <adv.>	به همین نحو
alike <adj.>	مشابه
They were all alike.	همشون یکی بودن.
look-alike	برنامه مشابه
alike	همانند
alike	شبیه یکسان
alike	یکجور
alike	بتساوی
alike	مانندهم
to look alike	مانند هم بودن
They were all alike.	همه آنها یکی بودند.
look alike	برنامه مشابه
To treat them all alike. (indiscriminately).	همه رابا یک چوب راندن ( یکسان رفتار کردن )

Recent search history

Search history is off. Activate