English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 38 (1 milliseconds)
English Persian
imagery collateral وسایل و ابزار مخصوص کمک به تفسیر عکس هوایی
Other Matches
collateral هم بر
collateral عین مرهونه مال گرویی وثیقه انجام تعهد
collateral وجه التزام
collateral گروی
collateral همسایه مجاور
collateral در مجاورت هم
collateral وثیقه
collateral تضمین
collateral پهلو به پهلو متوازی
collateral ganglia عقدههای عرضی
collateral heirs وراث جنبی
collateral heirs وراث مع الوصف
collateral measures اقدامت پیوسته
collateral damage خساراتمادیجنگ
collateral measures اقدامت متوازی
imagery تصویر
imagery نمایش مصور
imagery شبیه سازی عکاسی کردن
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
imagery شکل و مجسمه
imagery تصورات
imagery تشبیه ادبی
imagery صنایع بدیعی
imagery تصویرسازی ذهنی
imagery عکاسی هوایی
imagery تصویرسازی
thermal imagery عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
thermal imagery عکاسی مادون قرمز
radar imagery عکاسی به وسیله امواج رادار
photo imagery عکس برداری کردن از زمین
photo imagery تهیه عکس
infrared imagery عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
imagery pack بسته حاوی عکسهای هوایی یک منطقه مشخص
imagery exploitation مدار تهیه و فهور و استفاده از اطلاعات عکس هوایی
eidetic imagery تصویر ذهنی روشن
imagery sortie پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
continuous strip imagery عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com