English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (1 milliseconds)
English Persian
implied mission ماموریت استنتاجی
Other Matches
implied ضمنا" مفهوم
implied مفهوم ضمنی
implied تلویحی
implied رضایت ضمنی
implied مقدر
implied ضمنی
implied malice سوء نیتی است که به موجب نشانههای موجود در قانون درصورت سرزدن اعمال خاص از فرد و یا به وجود امدن شرایط خاص در موضوع موجود فرض میشود
implied malice سوء نیت فرضی
implied assumpist تعهد ضمنی
implied addressing دستور اسمبلی که فقط روی یک ثبات کار میکند.
implied acceptance قبول ضمنی
implied task ماموریت استنتاجی
implied task وفایف استنتاجی
implied assumpist تعهد غیر رسمی که از نحوه عمل متعهد ناشی و استنباط میشود
implied trust امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
implied trust مسئولیت فرضی
implied terms شرایط ضمنی
implied term شرط ضمنی
implied terms شرایط تلویحی
mission بماموریت فرستادن
specified mission ماموریت تصریحی
immediate mission ماموریت فوری هوایی
immediate mission تک فوری هوایی
mission هیات اعزامی هیات تبلیغی
mission ماموریت هیئت اعزامی یا تبلیغی
mission ماموریت
mission رسالت
mission هیات
mission ماموریت جنگی هیئت سیاسی خدمت میسیون
mission وابسته به ماموریت
mission type متضمن ماموریت
mission mast دکل سوم کشتی
mission objectives هدفهای ماموریت
mission ready اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
mission ready هواپیمای اماده برای پرواز
mission ready اماده پرواز
surface mission پدافندزمینی با توپخانه پدافندهوایی در نقش زمینی
surface mission ماموریت دفاع زمینی
mission request درخواست اجرای ماموریت هوایی
search mission ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
primary mission ماموریت اصلی
political mission ماموریت سیاسی
political mission هیئت سیاسی
mission time مدت ماموریت
mission type حاوی ماموریت
mission load بار مبنای عملیاتی
mission load اماد عملیاتی
mission essential ضروری برای انجام ماموریت
head of the mission رئیس هیات اعزامی
diplomatic mission هیئت سیاسی
call mission درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air mission ماموریت هوایی
fire mission ماموریت اتش
end of mission ماموریت تمام
financial mission هئیت مامورین مالی
mission essential حیاتی از نظر انجام ماموریت
mission critical که شرکت شما به آن بستگی دارد
mission critical برنامه نرم افزاری ه بدون آن شرکت شما کار نمی:ند
mission call درخواست پشتیبانی هوایی کردن
mission , oriented لازم برای انجام ماموریت ضروری برای انجام ماموریت
aircraft mission equipment وسایل لازم برای انجام ماموریت هواپیما
close support mission ماموریت پشتیبانی نزدیک
action mission ship guardship ,dutyship : syn
action mission ship ناو اماده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com