English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 87 (1 milliseconds)
English Persian
improper rotation چرخش نامتعارف
Other Matches
improper ناشایسته
improper نامناسب
improper بیجا خارج از نزاکت
improper معیوب
improper غلط
improper نامناسب نادرست
improper fraction کسری که صورت ان بزرگتر از مخرج باشد
It is improper to go there uninvited. ناخوانده رفتن با آنجا صحیح نیست
improper axis محور نامتعارف
to make an improper turn غیر قانونی [با ماشین] پیچیدن
Langhing is improper at a funeral. خندیدن در مراسم تدفین کار صحیحی نیست
rotation گردش روتاسیون
rotation جابجایی یک الگوی بیت درکلمه به چپ یا راست , بیت آخر قدیمی در بیت اول جدید قرار می گیرد
rotation جابجایی سط ر و ستون در یک آرایه .
rotation مقدار چرخش یک شی
rotation by ... گردش [چرخش] به مقدار ... [ درجه دما یا زاویه]
rotation about ... دوران دور ... [محوری یا جایی]
rotation دوران گردش بدور
rotation دوری
rotation تعویض
rotation تعویض یکانها
rotation گرداندن
rotation گردش مشاغل
rotation تعویض نوبتی یکانها یا افراد
rotation چرخش
rotation تعویض محل
rotation چرخش دوران
rotation حرکت وضعی
rotation چرخش بازیگران والیبال به شکل عقربه ساعت از محل سرو زدن
rotation دوران
rotation چرخه
rotation گردش
rotation system توزیع تناوبی
specific rotation چرخش ویژه
sense of rotation جهت دوران
rotation billiard بیلیارد امریکایی به ترتیب شماره
rotation coefficients ضرایب مربوط به چرخش زمین که روی گلوله اثر دارد
rotation flow شارش دورانی
rotation flow شارش چرخشی
rotation inertia لختی دورانی
rotation moment گشتاور چرخشی
rotation of crop کشتگرد
rotation viscosimeter گرانروی سنج چرخشی
upward rotation چرخش رو به بالا
varimax rotation چرخش واریماکس
speed of rotation چرخش بر دقیقه
speed of rotation دور بر دقیقه
anticlockwise rotation گردش مخالف جهت عقربه ساعت
anticlockwise rotation گردش به چپ
rotation around [about] a point دوران دور نقطه ای
rotation of the turbine چرخشتوربین
speed of rotation گردش بر دقیقه
rotation about a point دوران دور یک نقطه
hindered rotation چرخش غیر ازاد
free rotation چرخش ازاد
fractional rotation گردش کسری
counterclockwise rotation حرکت در خلاف عقربههای ساعت
counterclockwise rotation گردش به چپ
clockwise rotation گردش براست
clockwise rotation گردش به راست
axis of rotation محور چرخش
angle of rotation زاویه چرخش
angle of rotation زاویه دوران
angle of rotation زاویه دوران زاویه چرخش
hindered rotation چرخش ممانعت شده
axis of rotation محور دوران
angle of rotation زاویه گردش
rotation about a line دوران دور یک خط
right handed rotation گردش به راست
quartimax rotation چرخش کوارتیماکس
proper rotation چرخش متعارف
plane of rotation سطح دوران
orthogonal rotation چرخش عمودی
optical rotation چرخش نوری
oblique rotation چرخش مایل
oblimin rotation چرخش مایل کمینه
oblimax rotation چرخش مایل بیشینه
molecular rotation چرخش مولکولی
instantaneous center of rotation مرکز دوران لحظهای
blade rotation mechanism چرخشدورانیتیغه
left hand rotation چپ گرد
left handed rotation گردش به چپ
rotation in a clockwise direction گردش به راست
axial rotation symmerty تقارن چرخشی محوری
rotation in a clockwise direction گردش در جهت عقربه ساعت
energizing in field o phase rotation تغذیه میدان دوار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com