English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
induction machine ماشین القایی
induction machine ماشین القائی
Other Matches
induction اقامه
induction مکش
induction برقراری القاء
induction اندوکسیون
induction مشابه 5128
self induction خودالقاگری
self induction خودالقائی
induction پذیرش
induction القا کردن
induction ورود
induction القا
induction استقراء
induction ذکر پیش سخن
induction ایراد
induction القاء
induction قیاس کل از جزء استنتاج
induction قیاس
self induction خود القاء
self induction سلف اندوکسیون
induction کسب کردن
induction course دورهتوجیهی
induction مقدمه
induction method روش اندوکتیو
induction method طرز القاء
induction station دفتر استخدام دفتر پذیرش
induction stroke مرحله تنفس
induction method روش القائی
induction stroke مرحله مکش
induction tachogenerator دورسنج الکتریکی- القائی تاکو ژنراتور القائی
induction vibrator ویبراتور القائی
black induction توقف القا
induction vibrator لرزانگرالقائی مرتعش کننده القائی
induction voltage ولتاژ القائی
induction voltage فشار القائی
visual induction القاء دیداری
induction station مرکز پذیرش
induction motor موتور القایی
induction spark جرقه القائی
induction meter کنتور القائی
induction motor موتوراندوکسیونی
induction movement دستگاه اندازه گیری القائی
induction meter سنجه القا
induction period دوره انگیزش
induction motor موتور القائی
induction regulator تنظیم کننده ولتاژ القائی
induction relay رله القائی
induction relay رله فراری
induction relay رله اندوکسیونی
electromagnetic induction القای الکترومغناطیسی
coefficient of induction ضریب القایی
coefficient of self induction ضریب خودالقاگری
induction cylinder استوانه القائی
induction system سیستم مکش
induction disk صفحه مدور
induction disk اهنربای صفحهای
induction disk گرده القائی
induction effect اثر القایی
induction field میدان القائی
magnetic induction القای مغناطیسی
magnetic induction چگالی شماره مغناطیسی
magnetic induction القاء مغناطیسی
incomplete induction استقراء ناقص
induction balance تراز القا
induction brazing لحیم کاری القائی
induction cylinder اهنربای استوانهای
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
induction current جریان القائی
induction cup هسته القائی
induction compass قطب نمای القائی
induction circuit مدار القاء کننده
induction circuit مدار القایی
induction brazing زردجوشکاری القائی
magnetic induction چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
mathematical induction استقراء ریاضی
induction heating گرمایش القائی
electrostatic induction القای الکتروستاتیکی
electromagnetic induction القای الکترو مغناطیسی
electrodynamic induction القای الکترودینامیک
electrical induction القای برقی
induction in air القاء یا اندوکسیون در هوا
induction instrument دستگاه القائی
induction instrument دستگاه اندازه گیری القائی
induction loop حلقه القائی
induction heating گرمکن القائی
induction harening سخت گردانی القائی
neural induction القای عصبی
induction field حوزه القائی
induction flowmeter شارسنج القائی
induction furnace کوره القایی
induction furnace کوره القائی
induction generator مولد القایی
induction generator مولد القائی
induction generator ژنراتور القائی
mutual induction القای متقابل
negative induction القای منفی
induction alternator تناوبگر القایی
compression/induction القایمکش
induction coil سیم پیچی القائی
induction coil بوبین اندوکسیون
induction coils سیم پیچی القائی
induction coils بوبین اندوکسیون
induction regulator نافم ولتاژ القائی
line of induction خطوط القا
light induction القاء تحریک نوری
two phase induction motor موتوراندوکسیونی دو فاز
induction resistance welding جوشکاری مقاومت القائی
induction motor generator موتورژنراتور القائی
coreless induction furnace کوره القائی فاقد هسته
induction motor generator مبدل اسنکرون
coefficient of mutual induction ضریب القای متقابل
induction motor meter کنتور موتور القائی
induction heat treatment عملیات حرارتی القائی
forced induction engine موتور کمپرسور
induction heating apparatus شوفاژ القائی
induction heating coil اندوکتور
induction heating coil بوبین گرمایش القائی
induction holding furnace کوره گرم نگهدار القائی
induction load speaker بلندگوی الکترومغناطیسی
repulsion induction motor موتور القائی- دفعی
induction frequency converter مبدل فرکانس
induction melting equipment تجهیزات ذوب القائی
induction frequency converter مبدل فرکانس القائی
indirect induction heating گرمایش القایی غیرمستقیم
anti induction cable کابل ضد القا
three phase induction motor موتور القائی سه فاز
three phase induction motor موتوراندوکسیونی سه فاز
induction crucible furnace کوره بوتهای القائی
induction voltage regulator نافم ولتاژ القائی
two phase induction motor موتور القائی دو فاز
induction current instrument دستگاه القائی
induction channel furnace کوره ناودانی القائی
induction type instrument دستگاه نوع القائی
residual magnetic induction مغناطیس مانده
induction voltage regulator نافم ولتاژ با القا
three phase induction motor موتوربا رتور اتصال کوتاه
induction ring heater گرمکن حلقوی القائی
induction watt hour meter کنتور وات ساعت القائی
repulsion start induction motor موتور القائی با راه اندازدفعی
capacitor start induction motor موتور متناوب که رتور ان توسط ولتاژ القاء شده از سیم پیچ میدان تحریک میشود
single phase induction motor موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه
slip ring induction motor موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
high frequency induction furnace کوره القایی فرکانس بالا
high frequency induction hardening سخت گردانی القایی فرکانس بالا
induction type hour meter کنتور القائی
low frequency induction heater گرمکن القایی فرکانس پایین
low frequency induction channel furnace کوره ناودانی القایی فرکانس پایین
machine کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
machine ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
machine دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machine ماشین کردن با ماشین رفتن
machine تراشکاری کردن صیقل کردن
machine تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
machine زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machine دستگاه
machine غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machine کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
machine شیارانداختن روی فلز
machine 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
machine فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
machine که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
machine تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
machine نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
machine زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machine یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machine خطای ناشی خرابی سخت افزار
machine سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machine شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند
machine خطای ناشی از خرابی قطعه
machine ماشین شبیه سایز شده و عملیات آن
machine براده برداشتن
machine تراشیدن ماشین
machine کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machine بیت اجرا میشود
machine دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machine کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machine ماشین
two way machine ماشین دو راهه
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
machine بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
machine sensible قابل درک توسط کامپیوتر
machine operating عملکرد ماشین
machine gunner مسلسل چی
machine recognization بازشناختی توسط ماشین
machine operator اپراتوردستگاه
machine time وقت ماشین
machine oil روغن ماشین
machine number عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
machine operator کارگردان ماشین
machine representation نمایش ماشیی
machine ringing زنگ ماشینی
machine run رانش ماشین
machine run اجرای ماشین
machine shop کارگاه محاسبات ماشینی
machine readable قابل خواندن توسط ماشین
machine readable خواندنی توسط ماشین
machine oriented ماشین گرا
machine operator متصدی ماشین
machine operator اپراتور ماشین
machine number عدد سرعت هواپیما
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com