English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 131 (7 milliseconds)
English Persian
industrial estate محوطهصنعتی
Other Matches
industrial دارای صنایع بزرگ اهل صنعت
industrial صنعتی
industrial fluctuations نوسانهای صنعتی
industrial frequency فرکانس صنعتی
industrial instrument دستگاه اندازه گیری صنعتی
industrial insurance بیمه صنعتی
industrial management مدیریت صنعتی
industrial nations کشورهای صنعتی
industrial espionage جاسوسی در صنعت
industrial espionage جاسوسی صنعتی
industrial building ساختمان صنعتی
industrial building بنای صنعتی
industrial capitalism سرمایه داری صنعتی
industrial chemistry شیمی صنعتی
industrial classifications طبقه بندی صنعتی
industrial college هنر سرای عالی
industrial concern بنگاه صنعتی
industrial consumption مصرف صنعتی
industrial controller رئوستای فرمان دهنده
industrial disputes اختلافات صنعتی
industrial economics اقتصاد صنعتی
industrial electronic الکترونیک صنعتی
industrial area منطقه صنعتی
industrial tribunal محکمه صناعی
industrial water اب صنعتی
industrial wealth مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
industrial workers کارگران صنعتی
the industrial quarter of the محله صنعتی شهر
post-industrial پسصنعتی
post-industrial فراصنعتی
industrial communications ارتباطاتصنعتی
industrial pollution آلودگیصنعتی
industrial action عملوکارصنعتی
pre-industrial دورانقبلازصنعتیشدن
Industrial Aesthetic [سیستم زیبایی شناختی ساختمان های صنعتی]
industrial wastewater فاضلاب صنعتی
industrial unit کارگاه
industrial unit واحد صنعتی
industrial psychology روانشناسی صنعتی
industrial revolution انقلاب صنعتی
industrial robot دستگاه خودکار صنعتی
industrial school اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
industrial switch کلید صنعتی
industrial tube لامپ تجارتی
industrial union اتحادیه صنعتی
industrial union اتحادیهای که هر نوع کارگر بدون توجه به کارش میتواند در ان عضو باشد
industrial unions اتحادیههای صنعتی
Industrial Architecture معماری خانه های صنعتی
industrial investment سرمایه گذاری صنعتی
industrial relations روابط صنعتی
industrial relations روابط کارگر وکارفرما
Industrial Park [طراحی املاک برای استفاده صنعتی در قرن نوزدهم در منچستر]
index of industrial production شاخص تولید صنعتی
industrial workers of the world کارگران صنعتی جهان
industrial reserve army ارتش ذخیره صنعتی
industrial alternating current جریان متناوب صنعتی
industrial electronic computer ماشین حساب الکترونیکی صنعتی
industrial electric locomotive لکوموتیو الکتریکی صنعتی
estate at will اجاره مشروط
estate ملک
estate ماترک
estate at will در CLواگذاری ملکی است که به کسی به عنوان اجاره با قیداین شرط که مستاجر عین مستاجره را به میل مالک اداره کند
estate دارایی
estate حالت
estate وضعیت
estate املاک
estate دارائی
estate دارائی فردمتوفی
third estate عوام
one third of estate ثلث
estate دسته طبقه
one third of estate ثلث ترکه
industrial data collection device دستگاه صنعتی جمع اوری داده
one thrid of the estate ثلث ترکه
housing estate محوطهی خانه سازی
real estate املاک و ساختمان
real estate معاملات زمین
real estate مستغلات
real estate زمین
estate agent فروشندهزمینوملک
real estate ملک
real estate مستغل
estate cars اتومبیل استیشن
winding up an estate تقسیم مال بین غرماء
partition of an estate افراز ملک
separate estate اموال شخصی زن
life estate حق عمری
real estate خرید زمین
real estate مال غیرمنقول
real estate املاک و مستغلات
life estate عمری
trading estate ملکتجاری
estate in remainder ملک معلق عبارت از ان است که شناسایی قانونی یک ملک منوط و موکول به تعیین تکلیف ملک دیگر باشد
estate in common اشتراک در مالکیت زمین
estate in common درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
estate in common مالکیت مشاع
estate in dower میراث قانونی زوجه
estate in fee مالکیت مطلق و غیر شرطی نسبت به زمین
estate in remainder تملک معلق
fourth estate رکن چهارم مشروطیت
fourth estate نشریات ملی
fourth estate مطبوعات عمومی
estate tax مالیات مستغلات
estate tax مالیات بر املاک
estate of a deceased ماترک
estate of a deceased ترکه
estate in reversion هبهای که مدتی پس از انشاء تحقق یابد
estate in reversion هبه قابل رجوع از جانب واهب
estate for years حق رقبی
equitable estate در CL مرتهن بالقوه مالک عین مرهونه میشود و بعلاوه تاسیسی وجوددارد که به موجب ان می توان حق از گرو دراوردن ملک را از راهن سلب کرد
equitable estate عین مرهونه
an insolvent estate دارایی یا ملکی که برای پرداخت بدهی بسنده نباشد
estate by curtesy میراث قانونی زوج
estate by curtesy در CLقسمتی از اموال زوجه است که پس از فوتش به طریق عمری به زوج به زوج منتقل میشود لیکن به وارث وی نمیرسد
estate duty مالیات بر ارث
distribution of the estate تقسیم ترکه
estate duty مالیات ارث
estate for life حق عمری
administration of estate اداره ترکه
to let something [British E] [Real Estate] اجاره دادن چیزی
estate in joint tenancy در CLواگذاری ملکی را به دو یا چندنفر گویند
to let something [British E] [Real Estate] کرایه دادن چیزی
benefical owner of an estate مالک بهره برداریک دارایی
real estate broker واسطه املاک
estate in joint tenancy واگذاری مشاع
original and derivative estate مال اصلی و مال فرعی
original and derivative estate اصل مال یا نمائات یا منافع ان
real estate tax مالیات بر مستغلات
real estate agency بنگاه معاملات املاک
real estate broker دلال اموال غیرمنقول
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com