Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
injection level
سطح تزریق
Search result with all words
low level injection
تزریق کم
low level injection efficiency
ضریب بهره تزریق در سطح پایین
Other Matches
injection
اماله
injection
تنقیه
injection
داروی تزریق کردنی
injection
پاشش
injection
تزریق
injection well
چاه تغذیه
emulsion injection
تزریق مصنوعی شیره قیر به داخل خاک
injection carburator
کاربراتور تزریقی یا پاشنده
injection capacity
فرفیت پاشش
chemical injection
تزریق شیمیایی
gas injection
پاشش بنزین
hypodermic injection
تزریق زیر جلدی تزریق پوستی
water injection
پاشیدن اب مقطر خالص به داخل سیلندر و موتورپیستونی به منظور سرد کردن مخلوط قابل انفجار و کاهش احتمال بدسوزی
gas injection
تزریق بنزین
fule injection
تزریق سوخت
fuel injection
سوخت رسانی
orbital injection
دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی
pilot injection
تزریق مقدماتی
contra injection
تزریق قطرات ریزسوخت درخلاف جهت جریان هوا
injection efficiency
بازده تزریق
injection engine
ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
injection grid
شبکه تزریق
injection capacity
فرفیت تزریق
injection timing
تنظیم مقدار تزریق
injection pump
پمپ انژکتور
mud injection
تزریق گل
injection point
نقطه تزریق
injection point
نقطه پاشش
injection of money
تزریق پول
injection moulding
روش قالب گیری تزریقی
injection molding
ریخته گری تزریقی
injection molding
قالبگیری تزریقی
fuel injection system
سیستم تزریق سوخت
mud injection hose
لولهتزریقرسوب
blast injection engine
موتور تزریق دم
airless solid injection
تزریق بدون کمپرسور
gas injection method
روش تزریق گاز
integrated injection logic
IIL
petrol injection motor
موتور تزریق بنزینی
petrol injection pump
پمپ تزریق بنزین
level
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
on the level
<idiom>
درستکار ،بی غل وغش
level best
خیلی خوب
level best
خیلی عالی
level with each other
در یک تراز
level out
یکنواخت کردن
O level
نمرهی قبولی در این امتحانات
level with each other
برابر
O level
آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
A level
مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
level out
برابر کردن
level best
بسیارعالی
he did his level best
انچه از دستش برامدکرد
he did his level best
کوتاهی نکرد
level
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
level
هموار
level
رده
level
نشانه گرفتن
level
تراز بنایی
level
الت ترازگیری
level
مستقیم
level to
تراز کردن
level
تراز سطح افقی افقی کردن
level
پایه
to level off
یکنواخت شدن
[ناحیه ای]
level
تراز
level
سطح
to level off
مسطح شدن
[ناحیه ای]
level
میزان
level
هم تراز
level
ترازکردن
level
یک نواخت
level
مسطح
level
ترازسازی
level
موزون هدف گیری
level
یک دست
level
هدف در خط دید شماقرارگرفت
level
استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level
مسطح کردن
level
سطح ارتفاع
level
همسطح
level
سطح برابر
level
همسطح کردن
level
هم پایه
level
تراز کردن تراز
level
مسطح شدن
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
one level address
کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
one level address
آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
low level
در ارتفاع کم
one level memory
حافظه یک سطحی
operating level
سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
operating level
سطح فعالیت
maintenance level
سطح تثبیت
speed level
سطح سرعت
low level
نزدیک سطح زمین
low level
سطحی
low level
سقف پرواز کوتاه
low level
پایین
low level
کم ارزش
speed level
مرحله سرعت
low level
در سطح پایین
low level
مقام پست وکوچک
low level
فرومایه
low level
پست
manning level
درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
mean sea level
ارتفاع متوسط از سطح دریا
oil level
سطح روغن
noise level
سطح پارازیت
noise level
میزان خش
nesting level
سطح لانهای
nesting level
سطح اشیانهای
mean sea level
سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
wage level
سطح مزد
nesting level
سطح تو در تویی
n level logic
منطق N سطحی
multi level
چند سطحی
mean sea level
میانگین سطح دریا
mean sea level
سطح متوسط دریا
mean sea level
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
one level address
تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
split-level
چند سطحی
level-headed
معقولانه
level-headed
متعادل
level-headed
ترازخوی
level-headed
راستبین
level-headed
معقول
lower level
سطحپائینی
white level
تراز سفید
water level
سطح اب
water level
سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
water level
تراز اب
voltage level
سطح فشارالکتریکی
voltage level
سطح ولتاژ
split-level
سه نیم اشکوبی
top-level
توسط افراد عالیرتبه
camper level
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
bubble level
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
spirit level
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
builder level
تراز بنایی
still water level
سطحسکونآب
alidade level
دستگاهسمتنما
top-level
بلند پایه
top-level
کهبدان
top-level
افراد عالیرتبه
virtual level
تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
two level subroutine
زیر تابعی که حاوی زیر تابع دیگر است
two level store
انباره دو سطحی
skill level
پایه مهارت
significance level
سطح معناداری
upper level
سطحبالایی
signal level
سطح سیگنال
signal level
سطح علامت
rotational level
تراز چرخشی
reorder level
مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
reorder level
سطح سفارش مجدد
protection level
سطح حفافت
price level
سطح قیمت
power level
تراز توان
pezometeric level
سطح پیزومتری
skill level
پایه مهارت فنی
sound level
شدت صوت
two level logic
منطق دوسطحی
trophic level
تراز خوراکی
transition level
سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
to rake level
با شن کش صاف کردن
to draw level
بحریف رسیدن
to draw level
باحریف برابرشدن
tilting level
تراز حباب دار
surveyor's level
ترازنقشه برداری
surveyor's level
تراز مساحی یا پیمایش
storage level
تراز ذخیره تراز مخزن
storage level
تراز خزانه
stock level
سطح ذخیره انبار
stock level
سطح انبار
optimal level
سطح بهینه
level wind
وسیله پیچیدن نخ ماهیگیری
intensity level
سطح روشنایی
background level
الودگی متن الودگی زمینه
back level
نمونه اولیه محصول که ممکن است توابعی را پشتیبانی نکند
base level
تهتراز
black level
تراز سیاه
bottom level
تراز کف
builder's level
تراز بنائی
gear level
دسته دنده
gear level
تبدیل کردن
chance level
سطح تصادفی
code level
تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
background level
تراز زمینه
impedance level
مقاومت موجی
impluse level
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
insulation level
سطح ایزولاسیون
input level
سطح ورودی
acceptor level
تراز گیرنده
adaptation level
سطح انطباق
input level
سطح دریافتی
advanced level
پیشرفته
initial level
سطح اولیه
advanced level
پایه مهارت عالی در سطح عالی
allowable level
تراز مجاز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com