Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
input terminal
ترمینال ورودی
input terminal
ترمینال اولیه
Other Matches
ro terminal
ترمینال- RO
terminal
کلم
terminal
محل اتصال پیچ اتصال
terminal
نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
terminal
نقطه اتصال الکتریکی
terminal
وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد.
terminal
خرابی که قابل تعمیر نیست
tv terminal
ترمینال تلویزیونی
terminal
پایانه
terminal
انتهایی
terminal
نهایی
terminal
واقع در نوک پایان
terminal
انتها
terminal
اخر خط راه اهن یا هواپیما
terminal
پایانه پایانی
terminal
انتهائی
terminal
پایانی
terminal
نهائی
terminal
قطب مدار
terminal
ترمینال
terminal
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal
اخری
terminal
محل پیاده وسوار کردن بارها
generator terminal
ترمینالهای ژنراتور
four terminal network
شبکه چهار قطبی
terminal operations
عملیات بارانداز
filament terminal
ترمینال فیلامان
terminal insomnia
بیخوابی پایانی
graphical terminal
ترمینال گرافیکی
graphics terminal
ترمینال گرافیکی
terminal guidance
هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
grid terminal
ترمینال شبکه
grid terminal
اتصال شبکه
terminal error
خطای پایانی
terminal emulation
نمایه سازی پایانه
terminal operations
عملیات اسکلهای
terminal organ
اندام پایانی
terminal phase
مرحله اخر مسیر حرکت موشک
connection terminal
پایانه اتصال
terminal stimulus
محرک پایانی
terminal price
قیمت تحویل
terminal port
بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
data terminal
ترمینال داده
dial up terminal
ترمینال شماره گیری
display terminal
پایانه نمایشگر
display terminal
ترمینال نمایش
dumb terminal
وسیله جانبی که فقط میتواند داده را از یک کامپیوتر دریافت کند ولی نمیتواند آن را پردازش کند
dumb terminal
ترمینال گنگ
dumb terminal
پایانه صامت ترمینال غیر هوشمند
earth terminal
ترمینال زمین
terminal port
بندر مقصد
terminal price
قیمت نهائی
terminal emulation
تقلید ترمینالی
remote terminal
پایانه دور دست
programmable terminal
ترمینال قابل برنامه ریزی
primery terminal
ترمینال اولیه
positive terminal
قطب مدار مثبت
neutral terminal
قطب مدار خنثی
negative terminal
پایانه منفی
negative terminal
قطب مدار منفی
local terminal
ترمینال محلی
local terminal
پایانه محلی
line terminal
ترمینال خط
keyboard terminal
صفحه کلیدی شبیه به دستگاه ماشین تحریر که اجازه میدهد تا اطلاعات به درون یک سیستم کامپیوتری وارد شود
intermediate terminal
ترمینال میانی
remote terminal
ترمینال راه دور
remote terminal
ترمینال دوردست
remote terminal
پایانه راه دور
terminal command
فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
terminal box
جعبه ترمینال
terminal box
جعبه کلم
terminal board
تخته ترمینال
terminal board
تخته کلم
terminal board
محوراتصال سیمها
terminal board
تخته اتصال سیم
terminal ballistics
قوانین حرکت گلوله درنزدیک هدف
terminal ballistics
بالیستیک نهایی گلوله
smart terminal
پایانه هوشیار
smart terminal
ترمینال هوشمند
reset terminal
پایانه بازنشانی
intelligent terminal
ترمینال هوشمند
communications terminal
ترمینالهای ارتباطی
bulk terminal
اندازهپایانی
satellite terminal
ترمینالفضاپیما
upper terminal
ایستگاه کوهستانی
two terminal network
شبکه دو قطبی
transformer terminal
ترمینال ترانسفورماتور
terminal voltage
ولتاژ ترمینال
terminal voltage
ولتاژ قطبی
terminal velocity
سرعت حد
terminal velocity
سرعت گلوله داخل لوله
terminal velocity
سرعت داخلی گلوله
terminal unit
واحد پایانی
terminal unit
واحد پایانه
user terminal
پایانه کاربر
user's terminal
ترمینال استفاده کننده
bonding terminal
اتصالترمینال
water terminal
ترمینالهای ابی اسکلههای کنار دریا
water terminal
باراندازهای ابی
VT terminal emulation
مجموعه استاندارد کدها سافت Digital Gquipment Corpcration برای کنترل نحوه نمایش متن و گرافیک روی ترمینالها
VT terminal emulation
استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند
grain terminal
پایانهحبوبات
oil terminal
پایانهسوخت
video terminal
ترمینال تصویری
passenger terminal
ترمینالمسافران
video terminal
پایانه تصویری
container terminal
پایانهبستهها
terminal threshold
استانه پایانی
terminal tackle
راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
terminal rig
طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
battery terminal
قطب باتری
battery terminal
ترمینال باطری
terminal moraine
منبعیخانتهایی
terminal tackles
انتهایقرقرهقلاب
terminal repeater
تقویت کننده نهایی
bus terminal
ترمینال
bus terminal
ایستگاه اتوبوس
central terminal
پایانه مرکزی
terminal reinforcement
تقویت پایانی
collector terminal
ترمینال کلکتور
air terminal
باراندازهوایی
terminal sensitivity
حد بیشینه حساسیت
terminal lobe
برگهگوشتیانتهایی
terminal tackle
طعمه
terminal symbol
علامت پایانی
terminal symbol
نماد پایانی
terminal stand
پایه ترمینال
air terminal
ترمینال هوایی
telecommunication terminal
ترمینالارتباطراهدور
terminal arborization
ترمینالشاخهشاخه
terminal bronchiole
برنشبتانتهایی
terminal bud
شکوفهانتهایی
terminal filament
رشتهانتخابی
point of sale terminal
ترمینال فروش اطلاعات
passive four terminal network
شبکه چهار قطبی بی اثر
n terminal amino acid
امینو اسید -N انتهایی
multi terminal system
سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
remote control terminal
دکمهکنترلازراهدور
sea island terminal
بارانداز داخل دریا
data terminal equipment
تجهیزات ترمینال داده
data terminal ready
امادگی ترمینال داده
terminal service company
گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
alphanumeric display terminal
ترمینال نمایش الفبا عددی
alternate water terminal
باراندازابی یدکی
alternate water terminal
بارانداز ابی موقت
composition and make up terminal
صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد
full screen terminal
پایانه تمام صفحه
visual display terminal
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
user programmable terminal
ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده
video display terminal
ترمینال نمایش تصویری
terminal amino acid
آمینو اسید انتهایی
visual display terminal
ترمینال نمایش بصری
sea island terminal
باراندازیا اسکله روی دریا
terminal and stay resident program
برنامه مقیم پایانی ایستا
automatic terminal information service
ارسال مداوم اطلاعات غیرکنترلی ثبت شده در مناطق ترمینالهای دذارای ترافیک سنگین
input
کامپیوتر یا وسیلهای که کندترین بخش آن ارسال داده است
input
دادن ورودی
input
مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
input
کامپیوتری که داده دریافت میکند
input
ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
input
فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
input
بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
input
انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی
input
بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود
input
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد
input
سردستهای که وسیله ورودی را به کامپیوتر وصل میکند
input
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
input
دستور زبان برنامه نویسی که منتظر ورود داده می ماند از پورت یا صفحه کلید
input
انتقال داده یا اطلاع از خارج کامپیوتر به حافظه اصلی اش
input
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
input
عمل وارد کردن اطلاعات
input
داده یا اطلاعی که به کامپیوتر منتقل شده است
input
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
input
لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند.
input
وسیله ورودی
input
در رونده
input
پول بمیان نهاده
input
خرج
input
نیروی مصرف شده
input
توان ورودی
input
درون داد
input
درداده
input
درون گذاشت
input
ورودی
input
سیگنال اولیه
input
توان ورودی ورودی
input
داده ها اطلاعات ورودی
input
توان اولیه
input
درونداد
input
مصرفی
input coupling
پیوست ورودی
input coordinate
مختصات اولیه
noninverting input
ورودی غیروارونگر
input admittance
ادمیتانس اولیه
input control
کنترل ورودی
input capacitor
خازن ورودی
input capacitor
خازن اولیه
input card
کارت ورودی
input characteristic
منحنی مشخصه ورودی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com