Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
instrument direction	سمت اندازه گیری شده
instrument direction	سمت زاویه یاب
Other Matches
direction for use	دستوراستعمال
direction	امتداد
direction	راستا
direction	دستوراتی که نحوه استفاده از چیزی را نشان می دهند
direction	سازمان دهی یامدیریت
self direction	خودفرمان
X direction	حرکت افق
Y direction	حرکت عمودی
direction to be followed	جهتحرکت
direction	جهت خواب فرش
direction	سمت بافت
direction	سرپرستی
direction	مسیر هدایت کردن
direction	دستورالعمل جهت
direction	رهبری
direction	اداره جهت راه
direction	مسیر
direction	دستور
direction	جهت
direction	سو
direction	هدایت
direction	سمت
direction	ارشاد
direction	گرا
direction	هدایت رهبری
direction	کارگردانی
direction finding	جهت یابی کردن
bearing direction	جهت قرار گرفتن یاطاقان
cutting direction of a saw	جهات برش اره
art direction	دکور
compass direction	جهت قطبنمای مغناطیسی
compass direction	گرای مغناطیسی
compass direction	سمت قطب نما
art direction	ترکیب
direction finding	جهت یابی
briefing direction	دستورالعمل اجرای توجیه دستورالعمل جلسه توجیهی
direction finding	سمت یابی کردن
art direction	شکل بندی
direction finder	دستگاه جهت یاب
direction finder	راستایاب
direction finder	جهتیاب
direction finder	سمت یاب
direction finder	جهت یاب رادیویی
direction finder	جهت یاب
direction center	مرکزهدایت اتش یا حرکت کشتی یاهواپیما
direction center	مرکز هدایت عملیات
direction board	پلاتینگ بردسمت نمای دیدبان
direction board	صفحه سمت نما
art direction	آرایش
wind direction	جهتوزشباد
fire direction	هدایت اتش
fire direction	هدایت کردن اتش
reaction direction	جهتواکنش
flow direction	جهت گردش
stage direction	کاگردانی
direction of points	جهتیاب
direction of Mecca	بهجهتمکه
the direction to mecca	قبله
stage direction	مدیریت
magnetic direction	جهت مغناطیسی
main direction	جهت اصلی
fighter direction	هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
field direction	جهت میدان
in the opposite direction.	در جهت مخالف
direction indicator	دستگاه جهت نمایی
direction indicator	دستگاه نشاندهنده جهت حرکت
direction of a current	current a of set
direction of attack	سمت تک
direction of attack	سمت حمله
direction of fire	سمت تیر
direction of thread	سوی پیچش پیچ
direction of thread	جهت پیچ
direction peg	میخ نشانه
direction rectifier	یکسوکننده سمتی
In the opposite direction .	درجهت مخالف
direction finder	جهت یاب خودکار
instrument	الت
instrument	وسیله دوربین یا زاویه یاب
instrument	الات دقیق
instrument	الات اندازه گیری
instrument	سند
instrument	اسباب
instrument	ادوات
instrument	وسیله سند
instrument	ابزار
instrument	حربه
instrument	دستگاه
instrument	مستند
d.c. instrument	دستگاه اندازه گیری جریان دائم
instrument	آلت دست
instrument	وسیله
instrument	اپارات وسیله دستگاه اندازه گیری
fire direction net	شبکه هدایت اتش
three dimensional direction finding	جهت یابی فضایی
direction finding aerial	انتن جهت یابی
maximum direction finding	جهت یابی حداکثر
automatic direction finder	جهت یاب اتوماتیک
current direction indicator	دستگاه نشاندهنده جهت جریان
radio direction finding	پیدا کردن جهت بی سیم دشمن
radio direction finding	جهت یابی بی سیم
magnatic direction indicator	دستگاه نشاندهنده جهت مغناطیسی
rotation in a clockwise direction	گردش به راست
direction finding station	پست جهت یابی
rotation in a clockwise direction	گردش در جهت عقربه ساعت
fire direction center	مرکز هدایت اتش
fire direction net	شبکه مخابراتی هدایت اتش
wind direction and speed	جهتوسرعتوزشباد
ina northerly direction	بطرف شمال شمالا
ina northerly direction	سوی شمال
in a south easterly direction	از جهت جنوب خاور
instrument shelter	پناهگاهابزار
precision instrument	سنجه دقیق
instrument unit	واحدلوازم
instrument panels	پهنهی ابزار
portable instrument	سنجه دستی
what instrument can you play?	چه سازی میتوانیدبزنید
policy instrument	ابزار اجرای سیاست
percussion instrument	الات موسیقی ضربی
null instrument	دستگاه صفر
negotiable instrument	سند قابل معامله
negotiable instrument	اسناد بهادار
range of instrument	حد کار سنجه
recording instrument	دستگاه ضبط
instrument panels	داشبرد
instrument panels	پیشخوان ابزار
stringed instrument	ساز زهی
what instrument can you play?	کدام ساز را ...
transit instrument	تکبد نما
period of instrument	دوره سنجه
instrument pallet	غایقتجهیزات
tax instrument	ابزار مالیاتی
table instrument	وسیله رومیزی
switchboard instrument	سنجه تابلویی
surveying instrument	الات نقشه برداری
instrument cluster	ابزارچندشاخه
recording instrument	دستگاه ثبات
recording instrument	سنجه ثبت کننده
negotiable instrument	سند قابل انتقال
musical instrument	ساز
induction instrument	دستگاه اندازه گیری القائی
industrial instrument	دستگاه اندازه گیری صنعتی
instrument autotransformer	ترانسفورماتور اندازه گیری
instrument board	تخته فرمان
instrument board	تابلوی وسائل اندازه گیری
instrument fkight	پرواز کور
instrument flight	پرواز کور
instrument flight	پرواز با کمک دستگاههای کنترل هواپیما
instrument lamp	لامپ سنجه ها
induction instrument	دستگاه القائی
wind instrument	الات موسیقی بادی
final instrument	معادل act final
musical instrument	الت موسیقی
credit instrument	اسناد اعتباری
credit instrument	ابزار اعتباری
damping of instrument	خفیدگی سنجه
dashboard instrument	سنجههای داشبورد
drawing instrument	وسایل نقشه کشی
drawing instrument	وسایل رسم فنی
dynamometer instrument	توان سنج برقی
electrostatic instrument	دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی
instrument landing	فرود کور
instrument landing	فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
instrument of assignment	سند واگذاری
levelling instrument	وسیله ترازیابی
mirror instrument	دستگاه اینه دار
measuring instrument	دستگاه اندازه گیری
integrating instrument	سنجه کل
mathematical instrument	اسباب نگاره کشی
instrument transformer	مبدل سنجه ها
instrument of commerce	سند تجاری
instrument of assignment	سند انتقال
instrument transformer	ترانسفورماتور اندازه گیری
The aircrafts was flying in a northerly direction.	هواپیما در جهت شمال حرکت می کرد
air defense direction center	مرکز هدایت اتش پدافند هوایی
error of measuring instrument	خطای وسیله اندازه گیری [ریاضی]
instrument for absolute measurement	دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
alternating current instrument	سنجه جریان متناوب
direct current instrument	سنجه جریان مستقیم
direct reading instrument	دستگاه مستقیم خوانی
deposit of instrument of ratification	ایداع اسناد دال بر تصویب
moving iron instrument	دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
moving coil instrument	دستگاه اندازه گیری قاب گردان
moving magnet instrument	دستگاه اندازه گیری اهنربای گردان
legal instrument of divorce	طلاقنامه
post dating an instrument	تاریخ مقدمی را در سند قیدکردن
instrument for electrostatic screening	دستگاه اندزه گیری با حفاظ الکترواستاتیکی
instrument for electromagnetic screening	دستگاه اندازه گیری با حفاظ الکترومغناطیسی
instrument with magnetic screening	دستگاه اندازه گیری با حفاظ مغناطیسی
insulated instrument transformer	ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
induction type instrument	دستگاه نوع القائی
induction current instrument	دستگاه القائی
hot wire instrument	دستگاه اندازه گیری با رشته حرارتی
length measuring instrument	دستگاه اندازه گیری طول
transferable commercial instrument	اوراق تجارتی قابل انتقال
high frequency radio direction finding	جهت یابی رادیویی فرکانس بالا
musical instrument digital interface	میانجی رقمی الات موسیقی
musical instrument digital interface	واسط سریال که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند
permanent magnet moving coil instrument	سنجه ارسنوال
measurement of wind direction: wind vane	اندازهگیریمقداربارشبرف

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com