Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 148 (2 milliseconds)
English	Persian
intercepting search	کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
Other Matches
intercepting	برخوردگاه
intercepting	توپ دزدی
intercepting	قطع پاسکاری حریف
intercepting	نفوذکردن در شبکه مخابرات
intercepting	استراق سمع کردن
intercepting	رهگیری کردن
intercepting	عرض
intercepting	بریدن
intercepting	جلو گیری کردن
intercepting	جلو کسی راگرفتن
intercepting	محل تقاطع
intercepting	قطع کردن
intercepting	جدا کردن حائل شدن
intercepting ditch	ابرو بالای خاکبرداری
intercepting ditch	جوی کوهی ابروی بالای کند
intercepting ditch	نهر کوهی
search	جستجو کردن
to search	جستجو کردن
right of search	حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
right of search	حق جستجو
right of search	حق بازرسی کشتی در دریاها
in search of	بجستجوی
in search of	در جستجوی
to search after	زیر و رو کردن
the search of	جستجوی چیزی
to search for anything	پی چیزی گشتن
to search for anything	چیزیراجستجو کردن
to search out	پیدا کردن
search me <idiom>	نمی دونم ،ازکجا بدونم
to search [for] [someone]	دنبال [کسی] گشتن [ برای مثال پلیس]
to search	گشتن [جستجو کردن]
search	جستجو برای یک موضوع داده
search	جستجو
search	مراقبت کردن از زمین
search	بررسی وشناسایی زمین
search	تکاپو بازرسی
search	تلاش
to search after	بازرسی کردن
search	بازرسی کردن
search	گشتن
search	جستجوکردن
search	کاوش
to search after	تحقیق کردن
to search after	جستجو کردن
search	تجسس
to search after	کاوش کردن
search	1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
search	جستجویی که هر عنصریت
search	روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search	بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
search	جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
search	جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
search	روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search	تفتیش
search	بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
search	تجسس تفتیش کردن وارسی کردن وارسی
search	تجسس کردن
search	درو در عمق با اتش
search	شناسایی کردن
search	کاوش کردن زمین
search	فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
search	نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
sector of search	منطقه تجسس رادار
search and replace	جستجو و جایگزینی
search results	نتایج جستجو
search and rescue	عملیات تجسس و نجات
search mission	ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
search memory	حافظه جستجو
search light	نورافکن
search key	کلید جستجو
search jammer	تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
search cycle	چرخه جستجو
sector of search	منطقه کاوش
search radar	رادار تجسسی
search string	رشته جستجو
search results	نتیجه های جستجو
search result	نتیجه جستجو
To search ones conscience .	کلاه خود را قا ضی کردن
body search	بازرسیبدنی
search party	دستهی جستار گرد
search party	گروه پیگرد
search parties	دستهی جستار گرد
search parties	گروه پیگرد
visit and search	بازدید و تجسس کردن ناو
specific search	تجسس اختصاصی منطقه
specific search	شناسایی مخصوص
sequential search	جستجوی ترتیبی
search one's soul <idiom>	کنکاش کردن درمورد بی گناهی کسی
sector of search	منطقه مراقبت رادار
search sweeping	مین روبی ازمایشی
search sweeping	مین روبی مراقبتی
search warrant	حکم بازرسی و ورود
area search	کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
area search	جستجوی ناحیه
area search	جستجوی دامنهای
area search	جستجوی ناحیهای
backward search	جستجوی پسرو
binary search	جستجوی دوتایی
binary search	جستجوی دودوئی
blind search	جیستجوی بی نتیجه
chaining search	جستجوی زنجیرهای
area search	کاوش منطقه
antisubmarine search	کاوش ضد زیردریایی
search warrant	حکم تفتیش
search warrant	اجازه تفتیش
search warrants	حکم تفتیش منزل
search warrants	حکم بازرسی و ورود
search warrants	حکم تفتیش
search warrants	اجازه تفتیش
search warrant	حکم تفتیش منزل
air search	تجسس هوایی
air search	مراقبت هوایی
antisubmarine search	عملیات تجسس ضد زیردریایی
cover search	جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
dichotomizing search	جستجوی دورستهای
fibonacci search	جستجو فیبو ناجی
fibonacci search	جستجوی فیبوناچی
search and replace	خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
linear search	جستجوی خطی
multifile search	جستجوی چند پروندهای
global search	جستجوی سراسری
retrospective search	جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
search and clear	جستجو و پاک کردن دشمن
search and replace	جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
search coil	پیچک کاشف
dichotomizing search	روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها.
dichotomizing search	جستجوی دوقسمتی
disjunctive search	جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
dichotomizing search	جستجوی دو حالته
exhaustive search	جستجو هر رکورد در پایگاه
track search keys	کلیدهایجستجویزمان
quadratic quotient search	الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
total search result	مجموع نتیجه جستجو
case sensitive search	جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
search attack unit	ناو گروه شکارزیردریایی
search attack unit	یکان تجسس و تک ضدزیردریایی
optimum tree search	جستجوی بهینه درخت
search light illumination	روشنایی با نورافکن
automatic search jammer	دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
edit/search buttons	اصلاحگر
edit/search buttons	دکمهجستجوگر
parallel search storage	انباره جستجوی موازی
air search radar	رادارردیابهوایی
global search and replace	جستجو و جایگزینی سراسری
search light illumination	روشن کردن منطقه با نورافکن
air search attack unit	تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
HE has plenty of excuses who is in search of trick. <proverb>	ییله جو را بهانه بسیار است .

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com