Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
interference area
ناحیه ی تداخل امواج
Other Matches
interference
تداخل امواج
interference
انترفرنس
interference
مانع
interference
معارضه
interference
سد کردن غیرمجاز راه حریف
interference
تداخل
interference
ممانعت غیرمجاز
interference
مزاحمت مهرههای خودی شطرنج
interference
فضولی
interference
دخالت
interference
مداخله
interference
اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف
interference
دست درازی
interference
خش خش
non interference
بر کناری
interference
اختلال در سیگنال
interference
محاسبه داده طبق میدانهای مغناطسی که به صورت الکتریکی تولید شده اند
electromagnetic interference
مداخله الکترومغناطیسی درکار رادارها
interference zone
ناحیه ی تداخل امواج
inductive interference
تداخل امواج القائی انترفرنس القائی
interference micriscope
میکروسکوپ انترفرنس
image of interference
تصویر انترفرنس
interference characteristic
مشخصه انترفرنس
interference filter
صافی تداخل
interference current
جریان مزاحم
interference wave
موج مزاحم
interference meter
ولتمتر انترفرنس
atmospheric interference
پارازیت جوی
interference power
توان پارازیت
interference wave
موج انترفرنس
interference generator
مولد پارازیت
constructive interference
تداخل فزاینده
pass interference
جلوگیری غیر مجاز حریف ازگرفتن پاس
radio interference
پارازیت رادیویی
biplane interference
تداخل ایرودینایکی بین دو بال که روی یکدیگر قرار گرفته اند
radio interference
تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
armature interference
اغتشاش ارمیچر
interference limiter
محدودکننده پارازیت
interference level
سطح پارازیت
interference vcoltage
ولتاژ پارازیت
interference drag
پسای داخلی
interference eliminator
صافی تداخل
interference field
میدان مزاحم
interference field
میدان انترفرنس
interference filter
صافی پارازیت
diathermy interference
تداخل امواج دیاترمی
static interference
پارازیت جوی
interference inverter
دیود پارازیت گیر
inductive interference voltage
ولتاژ تداخل امواج القائی
anti interference capacitor
خازن ضد تداخل
anti interference device
دستگاه ضد تداخل
high frequency interference
تداخل امواج فرکانس بالا سیگنال مزاحم
radio frequency interference
تداخل فرکانس رادیویی
interference voltage meter
ولتمتر پارازیت
area
رشته
[دانشی]
I know the area more or less .
کم وبیش با این منطقه آشنا هستم
no-go area
منطقهممنوعه
area
فضا
area
پهنک
area
قلمرو
area
عرصه
area
سطح مقطع
area
مساحت سطح
area
محوطه
area
پهنه
area
سطح
area
منطقه
area
حوزه
area
ناحیه
area
گرافی خط ی که در آن فضای پایین خط با یک الگو یا رنگی پر شده است
area
اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
area
مساحت
area
شاخه
[دانشی]
area
جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
area
بخشی از حافظه یا کد که برای مقصود خاصی در نظر گرفته شده است
area
بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
area
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
area
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
open area
فضای ازاد
prohibited area
منطقه منع اتش
position area
منطقه مواضع
playing area
محدوده زمین
piston area
سطح پیستون
holding area
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
overflow area
ناحیه سرریز
output area
ناحیه خروجی
output area
خروجی
output area
ناحیه
prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
pyramidal area
ناحیه هرمی
rendezvous area
وعده گاه
input area
ناحیه ورودی
rendezvous area
منطقه تجمع
rendezvous area
منطقه تجمع موقت
rear area
منطقه عقب
rainfall area
منطقه بارش ناحیه بارندگی
industrial area
منطقه صنعتی
rainfall area
پهنه باران
impact area
منطقه اصابت گلوله ها
lethal area
منطقه کشندگی
impact area
محل اصابت
homogeneous area
منطقه یکدست
half area
محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت
mounting area
منطقه سوار شدن یکانهای اب خاکی یا هوابرد
launching area
منطقه شروع حمله
landing area
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
landing area
منطقه فرود
kill area
منطقه خطر منطقه تلفات
kill area
منطقه کشندگی
keel area
ناحیه برجسته جانبی تیرک زیر هواپیماهای دریایی که اغلب زیر سطح اب قرارمیگیرد
irrigable area
زمین قابل ابیاری
intermediate area
منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
germinal area
قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
marketing area
منطقه توزیع کالا
homogeneous area
منطقه هموارو بدون پست و بلندی
launching area
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
launching area
منطقه به اب زدن ناوها
launching area
محل پرتاب موشک
motor area
ناحیه حرکتی
military area
حوزه جغرافیایی نظامی
military area
منطقه نظامی
gross area
پهنه ساختمان
magazine area
محل نگهداری مواد منفجره یامهمات
longtour area
منطقه استراحت خارج ازکشور افراد نظامی
lodgment area
منطقه استراحت یا فرود در سر پل
lodgment area
منطقه استقرار
living area
منطقه زندگی
lethal area
منطقه تلفات
leave area
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
intake area
منطقه ابگیر
turnout area
ابخور یک ابگیر توزیع
area codes
کد سه رقمی
area of ice
منطقهپوشیدهازیخ
contest area
زمینمسابقه
games area
محوطهبازی
hitting area
سطحضربه
loading area
قسمتلودینگ
maintenance area
قسمتنگهداریوتنظیم
parking area
فضایپارکینگ
picnic area
منطقهپیکنیک
area code
کد سه رقمی
work area
ناحیه کاری
underdeveloped area
منطقه توسعه نیافته
user area
فضای مخصوص استفاده کننده
vital area
منطقه حیاتی
vital area
منطقه حیاتی پدافند هوایی
vulnerable area
منطقه اسیب پذیر
vulnerable area
منطقه اسیب پذیری هدف
wernicke's area
ناحیه ورنیکه
winding area
سطح سیم پیچی
wing area
مساحت بال
precipitation area
منطقهبارش
pressed area
ناحیهفشردهشده
area of a circle
مساحت دایره
[ریاضی]
area of a disc
مساحت صفحه
[قرص شکل]
[ریاضی]
area of a circle
مساحت صفحه
[قرص شکل]
[ریاضی]
area of a triangle
مساحت مثلث
girthed area
سطح جانبی
[ریاضی]
area of a disc
مساحت دایره
[ریاضی]
rest area
منطقهاستراحت
safety area
مهرهایپشتدست
threshing area
محلکوبیدن
working area
محوطهاستخراج
grey area
جنبهگنگقضیهای
dry area
[شکاف گود بین دیوار زیر زمین]
area under cultivation
سطح زیر کشت
holding area
منطقه توقف موقت
[هوا فضا]
[هوانوردی ]
roof area
سطح بام
rendezvous area
موضع انتظار
sail area
سطح بادبان
sales area
بازار فروش
sales area
حیطه فروش
scan area
ناحیه پیمایش
sectional area
سطح مقطع
seepage area
حوزه تراوش
seepage area
منطقه نفوذ
seepage area
منطقه تراوش
service area
برد فرستنده
sail area
قسمت بادگیر کشتی
safe area
منطقه بی خطر
rendezvous area
نقطه الحاق یکانها
reserved area
مناطق حفافت شده ارتشی مناطق ممنوعه
residential area
ناحیه مسکونی
restricted area
منطقه ممنوعه
restricted area
منطقه اتش محدود
restricted area
منطقه منع عبور ومرور
retention area
قسمتهایی از دیسک توربین دراطراف ریشه تیغه ها که تحت نیروی زیادی قرار دارند
run up area
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
safe area
منطقه امن
service area
منطقه سرویس
service area
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
surface area
مساحت سطح
target area
منطقه هدف
team area
محدوده بین دو خط 53 یاردی در هر دو طرف زمین فوتبال امریکایی
telephone area
ناحیه اتصال
third area conflict
جنگ در منطقهای غیر ازسرزمین دو طرف جنگ مبارزه در کشور سوم
trains area
منطقه بنه
trains area
منطقه بنه رزمی یکان
transfer area
در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
transit area
منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com