English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 172 (9 milliseconds)
English Persian
intermediate amplifier تقویت کننده میانی
Search result with all words
intermediate frequency amplifier فزونساز بسامد واسطه
intermediate frequency amplifier تقویت کننده فرکانس میانی
Other Matches
y amplifier تقویت کننده با سیستم انحراف عمودی
x amplifier تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
amplifier تقویت کننده
amplifier مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
amplifier نیروافزا
amplifier تقویت کنندهء برق
amplifier بلند گو
amplifier فزونساز
amplifier فزون ساز
z axis amplifier تقویت کننده محور "زد"
triode amplifier فزون ساز سه قطبی
tube amplifier تقویت کننده لامپی
video amplifier تقویت کننده تصویری
input amplifier تقویت کننده ورودی
video amplifier فزون ساز ویدئو
back of the amplifier آمپیلیفایرعقبی
voltage amplifier امپلیفایر ولتاژ
voltage amplifier تقویت کننده ولتاژ
intensity amplifier تقویت کننده شدت روشنایی
x axis amplifier تقویت کننده محور ایکس
differential amplifier تقویت کننده تفاضلی
video amplifier دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
y axis amplifier تقویت کننده محور ایگرگ
sweep amplifier فزون ساز روبنده
sense amplifier تقویت کننده حسی
line amplifier تقویت کننده خط
linear amplifier تعویض کننده خطی
magnetic amplifier تقویت کننده مغناطیسی
magnetic amplifier امپلیفایر مغناطیسی
magnetic amplifier تقویت کننده مغناطیسی ترانسدورکتور
magnetoresistive amplifier تقویت کننده مغناطیسی
main amplifier تقویت کننده اصلی
microphone amplifier تقویت کننده میکروفن
modulated amplifier مرحله فزون ساز تحمیلی
multiple amplifier تقویت کننده چند طبقه
operational amplifier تقویت کننده محاسباتی
operational amplifier تقویت کننده عملیاتی
output amplifier تقویت کننده خروجی
power amplifier تقویت کننده قدرت
pulse amplifier تقویت کننده پالس
relay amplifier تقویت کننده امدادی
light amplifier تقویت کننده ی نور
input amplifier تقویت کننده اولیه
impluse amplifier تقویت کننده ضربه جریان
amplifier tube لامپ فزون ساز
audio amplifier فزونساز صوتی
audio amplifier امپلی فایر صوتی
audio amplifier تقویت کننده صوتی
bandpass amplifier فزونساز پالاییده
broadband amplifier فزونساز باند گسترده
cascode amplifier فزون ساز کاسکودی
chrominance amplifier فزون ساز رنگ تابی
class a amplifier فزون ساز درجه ا
class ab amplifier فزون ساز درجه ا ب
class b amplifier فزون ساز درجه ب
class c amplifier فزون ساز درجه سی
feedback amplifier تقویت کننده فیدبک
power amplifier stage مرحله فزون ساز توان
low frequency amplifier تقویت کننده فرکانس پایین
low pass amplifier تقویت کننده پایین گذر
high frequency amplifier تقویت کننده فرکانس بالا
frequency selective amplifier تقویت کننده سلکتیو فرکانس
multi stage amplifier امپلی فایر چند طبقه
multi stage amplifier تقویت کننده چند طبقه
microphone pre amplifier پیش فزون ساز میکروفون
audio frequency amplifier فزونساز صوتی
public address amplifier فزون ساز بلندگوی اجتماعات
sound volume amplifier تقویت کننده شدت صوت
high fidelity amplifier تقویت کنندههای فا
high fidelity amplifier امپلی فایرهای فا تقویت کننده باکیفیت عالی
radio frequency amplifier فزون ساز بسامد رادیویی
push pull amplifier تقویت کننده پوش- پول
intermediate میانه
intermediate متوسط
intermediate میانین
intermediate میانجی
intermediate واسطه
intermediate درمیان اینده مداخله کننده
intermediate عضو میانی
intermediate طبقه میانی
intermediate فضای حافظه که زمان دستیابی بین حافظه اصلی و سیستم مبتنی بر دیسک دارد
intermediate در میان واقع شونده
intermediate آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
intermediate کد یک کامپیوتر یا اسمبلر در حین ترجمه کد سطح بالا به کد ماشین
intermediate فضای موقت حافظه برای موضوعاتی که پردازش می شوند
intermediate پروتکل OSI که امکان انتقال داده بین router ها را فراهم میکند
intermediate router یا وسیله دیگری که شبکه یا کاربر را به اینترنت وصل میکند
intermediate مجموعه رکوردهایی که حاوی دادههای پردازش شده هستند که در زمان دیگری برای تکمیل کار استفاده می شوند
beam power amplifier tube لامپ فزونساز اشعهای
intermediate structure ساختمان داخلی
intermediate storage انباره واسط
intermediate stock کالاهای نیمه تمام
intermediate stock موجودی کالاهای درحال ساخت
intermediate sight توسط دید عقب و جلو یک نقطه در نقشه برداری
intermediate scale نقشه مقیاس متوسط
intermediate switch کلید صلیبی
intermediate temperature درجه حرارت متوسط
intermediate temperature درجه حرارت میانی
intermediate terminal ترمینال میانی
intermediate transformer مبدل یا ترانسفورماتور میانی
intermediate transmitter فرستنده واسطه
intermediate transmitter فرستنده میانی
intermediate world عالم برزخ
intermediate zone ناحیه ی میانی
intermediate reaction واکنش واسطه
intermediate range با شعاع عمل متوسط شعاع عمل متوسط
intermediate coupling پیوست واسطه
intermediate compound ترکیب واسطه
intermediate complex کمپلکس واسطه
intermediate approach مسیر تقرب فرعی
intermediate anneal التهاب میانی
intermediate fuse فیوز میانی
intermediate goods کالاهای واسطهای
intermediate goods کالاهای واسطه
intermediate grid شبکه کمکی
intermediate grid شبکه واسطه
intermediate contact کنتاکت میانی
intermediate contact کنتاکت واسطه
intermediate exchange مرکز
intermediate contrast تغایر متوسط
intermediate exchange واسطه
intermediate field میدان میانی
intermediate field میدان واسطه
intermediate frequency فرکانس میانه
intermediate frequency فرکانس میانی
intermediate contour میزان منحنی واسطه
intermediate contingency قدرت موتور توربوشفت پایین تر از سطح اضطراری که معمولا برای مدت 03 دقیقه مجاز میباشد
intermediate repeater تقویت کننده میانی
intermediate hurdle مانع متوسط
intermediate hurdler دونده دو 004 متر با مانع
intermediate phase فاز میانی
intermediate plate صفحه میانی
intermediate points جهات میانی
intermediate area منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
intermediate pressure فشار متوسط
intermediate product محصول نیم ساخته
intermediate product محصول واسطه
intermediate product فراورده واسطه
intermediate range سلاح برد متوسط
intermediate oscillation نوسان میانی
intermediate office مرکز میانی
intermediate objective هدف واسطه
intermediate hurdles مسابقه دو 004 متر با مانع
intermediate image تصویر میانی
intermediate lampholder سر پیچ متوسط
intermediate layer لایه میانی
intermediate band باند میانی
intermediate layer قشر واسطه
intermediate link حلقه میانی
intermediate aperiodic circuit مدار میانی اپریودیک
insulated intermediate layer لایه میانی عایق
intermediate booster station ایستگاهواسطهایپرفشاربرق
intermediate power transistor ترانزیستور با قدرت متوسط
intermediate distribution frame مقسم میانی
intermediate frequency transformer مبدل فرکانس میانی
intermediate frequency transformer مبدل بسامد واسطه
intermediate frequency amplification تقویت فرکانس میانی
intermediate roll stand مقام نورد میانی
intermediate frequency stage طبقه ی فرکانس میانی
intermediate frequency sensitivity حساسیت فرکانس میانی
intermediate frequency section مقطع فرکانس میانی
intermediate frequency breakdown شکست فرکانس میانی
reactive intermediate species گونههای واسطهای واکنش پذیر
intermediate frequency band filter صافی باند فرکانس میانی
intermediate frequency tank circuit فرکانس میانی
intermediate high voltage line خط فشار متوسط
intermediate type submarine cable کابل ساحلی
intermediate range ballistic missile موشک بالستیک میان برد
intermediate frequency tank circuit مدار تانک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com