English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 131 (7 milliseconds)
English Persian
invert matrix ماتریس معکوس
Other Matches
invert کفبند
invert علامت چاپ
invert وارونه کردن
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert رادیه
invert برگشتگی
invert برگردانی
invert بالعکس کردن
invert سوء تعبیر
invert انحراف سخن واژگون
invert قلب عبارت معکوس کردن نسبت
invert هم جنس خواه
invert ابگذر
invert کف زیر پل
invert کفبندی
invert که برای بیان نقل قول به کار می رود
invert معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
invert تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
invert تغییر اعداد در محیط دودویی
invert وارون کردن
What invert sugar قند معکوس چیست
to invert a tumbler پیاله یا استکانی را وارونه کردن
to invert a phrase عبارتی را پس و پیش کردن عبارتی را قلب کردن
to invert a fraction برخهای را برگرداندن کسری را معکوس کردن
invert suger قند معکوس
invert arch طاق وارونه
invert arch طاق برگردانده
z matrix ماتریس "زد"
y matrix ماتریس ایگرگ
matrix ماتریس [ریاضی]
matrix بچه دان موطن
matrix جدول اعداد
matrix قالب
matrix ماتریس
matrix جای پیدایش ماتریس
matrix ماترس
matrix شبکه
matrix رحم
matrix زهدان
matrix زمینه ملاط
matrix روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
matrix الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
matrix چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrix جابجایی سط ر و ستون در آرایه
matrix آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون
matrix آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند
matrix الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
unit matrix ماترسی که عناصر قطر اصلی همگی برابر یک و بقیه عناصرش صفر باشند
unit matrix ماتریس واحد
nail matrix جایگاهناخن
triangular matrix ماتریس مثلثی
singular matrix ماتریش ویژه
singular matrix ماتریس غیر عادی
singular matrix ماتریس منفرد
singular matrix ماتریس ویژه
semidefinite matrix ماتریس نیمه معین
singular matrix ماتریس تکین
square matrix ماتریس مربع
square matrix ماتریس مربعی
symmetric matrix ماتریس متقارن
residual matrix ماتریس مازاد
payoff matrix ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
order of matrix مرتبه ماتریس
transpose matrix ماتریس برگردان
transpose matrix ماتریس که جای سطر و ستون ان عوض شده باشد
matrix multiplication ضرب ماتریس [ریاضی]
adjunct matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
triangular matrix ماتریس مثلثی [ریاضی]
Jacobi matrix ماتریس ژاکوبی [ریاضی]
square matrix ماتریس مربعی [ریاضی]
matrix or matrices بچه دان
invertible matrix ماتریس وارون [ریاضی]
identity matrix ماتریس همانی [ریاضی]
unit matrix ماتریس همانی [ریاضی]
the transpose of a matrix ترانهاده یک ماتریس [ریاضی]
adjoint matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
diagonal matrix ماتریس قطری
impedance matrix ماتریس امپدانس
impedance matrix ماتریس مقاومت فاهری
incidence matrix ماتریس تلاقی
inverse matrix ماتریس عکس
lattice matrix ماتریس
leontief matrix ماتریس لئونتیف
leontief matrix اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
belief value matrix شبکه باورها و ارزشها
matrix algebra جبر ماتریس
black matrix صفحه تصویر CRT که نقاط فسفری اطراف رنگ سیاه هستند تا شدت را بیشتر کنند
core matrix ماتریس چنبرهای
diagonal matrix ماتریسی که همه اجزای ان به جز اجزای قطر اصلی صفر باشد
correlation matrix ماتریس همبستگی
dot matrix ماتریس نقطهای
dot matrix روش شکل دادن به حروف با استفاده ازنقاط درون ماتریسهای مستط یلی
boolean matrix ماتریس بولی
identity matrix ماتریس واحد
identity matrix ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
factor matrix ماتریس عاملی
matrix mechnics مکانیک ماتریسی
matrix notation نمایش ماتریسی
matrix storage انباره ماتریسی
minor of matrix کهاد ماتریس
nonsingular matrix ماتریس غیر منفرد
nonsingular matrix ماتریس ناویژه
nonsingular matrix ماتریس عادی
nonsingular matrix ماتریس ناتکین
null matrix ماتریس تهی
matrix printer چاپگر ماتریسی
matrix or matrices زهدان
matrix or matrices رحم
matrix or matrices شکم
null matrix ماتریس صفر
matrix or matrices تخمدان
matrix or matrices قالب
matrix or matrices قرارگاه گوهر
matrix or matrices کالبد
dot matrix printer چاپگر یا ماتریس نقطهای
lower triangular matrix ماتریس پایین مثلثی [ریاضی]
the main diagonal of a matrix قطر اصلی یک ماتریس [ریاضی]
dot matrix printer چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix printers چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix printers چاپگر یا ماتریس نقطهای
upper triangular matrix ماتریس بالا مثلثی [ریاضی]
positive definite matrix ماتریس همیشه مثبت
multivariable multimethod matrix ماتریس چند متغیری- چندروشی
wire matrix printer یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
magnetic matrix memory حافظه ماتریس مغناطیسی
impluse response matrix ماتریس انتقال ضربه
matrix isolation spectroscopy طیف بینی مجزا شده درماتریس
dot matrix character کاراکتر ماتریس نقطهای
primary diagonal [matrix] قطر اصلی [ریاضی]
principal diagonal [matrix] قطر اصلی [ریاضی]
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com