Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 114 (7 milliseconds)
English
Persian
inward looking development policies
سیاستهای توسعه "درون نگر " سیاست هائی است که بر خود اتکائی اقتصادی
inward looking development policies
درکشورهای در حال توسعه تاکید دارد
Other Matches
policies
سیاست
policies
مسلک سیاست
policies
تدبیر
policies
بیمه نامه
policies
خط مشی روش
policies
رویه
policies
خط مشی سیاستمداری
policies
مصلحت اندیشی
policies
کاردانی
policies
بیمه نامه ورقه بیمه
policies
سند معلق به انجام شرطی
policies
اداره یاحکومت کردن
policies
خط مشی
insurance policies
بیمه نامه
insurance policies
سند بیمه
insurance policies
قرارداد بیمه
macroeconomic policies
سیاستهای اقتصاد کلان
endowment policies
بیمهی عمر
development
برنامه ریزی تولید محصول جدید
development
توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
development
کامپایل و رفع عیب نرم افزار جدید را میدهد
development
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
development
تکامل یافتن
well development
توسعه و شستشوی چاه
self development
پیشرفت نفس خود پیش برد
self development
توسعه نفس
under development
دردست توسعه
development
زمان لازم برای توسعه محصول جدید
development
ترقی نمو
development
بسط
development
فهور
development
ایجاد
development
توسعه
development
پیشرفت
development
رشد
development
رشد پیشرفت
development
رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
development
گسترش
development
گسترش دادن یکانها توسعه دادن نمو
pattern of development
الگوی توسعه
phasess of development
مراحل توسعه
pole of development
قطب توسعه
internal development
رشد داخلی
motor development
رشد حرکتی
mental development
رشد ذهنی
manpower development
پرورش نیروی انسانی
personnel development
برنامه ریزی استخدامی
land development
احیای اراضی
internal development
توسعه داخلی
recent development
بسط تازه
recent development
بسط جدید
recent development
فهورتازه
housing development
محوطهایکهبهتازگیدرآنخانهتاسیسشدهاست
uneven development
توسعه نامتوازن
top down development
توسعه از بالا به پایین
technical development
توسعه فنی
software development
توسعه نرم افزاری
social development
توسعه اجتماعی
sexual development
رشد جنسی
rural development
توسعه روستائی
research and development
تحقیق و توسعه یا بهبودوسایل
research and development
تحقیق و توسعه
regional development
توسعه ناحیهای
regional development
توسعه منطقهای
design development
آماده سازی و تکمیل نقشه فرش
historical development
سیر تاریخی
bank development
گسترش شبکه بانکی
development plan
طرح گسترش
development plan
برنامه توسعه
development order
دستوربهبود اماد
development order
دستور ساخت اماد
development countries
کشورهای قابل توسعه
development cost
هزینه توسعه در تولیدمحصول
development budget
بودجه عمرانی
development bank
بانک توسعه
curriculum development
برنامه ریزی درسی
cultural development
توسعه فرهنگی
combat development
پیشرفت اموزش رزمی
combat development
توسعه رزمی
child development
رشد کودک
base development
ساختن پایگاه
base development
تهیه پایگاه
development plan
طرح ارایش زمین
development planning
برنامه ریزی توسعه
force development
برنامه تامین یا بسیج یکانها
historical development
توسعه تاریخی
flank development
گسترش جناحی
ecosystem development
گسترش بوم سازگان سازگان بوم گسترد
development time
زمان توسعه
economic development
توسعه اقتصادی
force development
برنامه تشکیل یکانها
eco development
بوم گسترد
eco development
بوم گسترش
development policy
سیاست توسعه
development tools
ابزار توسعه
development system
سیستم توسعه یافته
development aid worker
دستیار مدد کار
[برای توسعه دادن کشوری]
development aid worker
دستیار داوطلب
[برای توسعه دادن کشوری]
development aid volunteer
دستیار مدد کار
[برای توسعه دادن کشوری]
international development association
مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
development support library
امکانات خودکار که با ان یک منشی برنامه نویسی فایلهای توسعه برنامه را که شامل نسخههای اصلی مجموعههای تست داده واسناد گزارش میباشدنگهداری میکند
spike
[in a curve/development etc.]
پالس بسیار بلند و ناگهانی
[در نمودار تکاملی و غیره]
microcomputer development system
سیستم توسعه ریزکامپیوتر
desired rate of development
نرخ مطلوب توسعه
program development cycle
چرخه ایجاد برنامه
anti development policy
سیاست ضد توسعه
program development tools
ابزار توسعه برنامه
development aid volunteer
دستیار داوطلب
[برای توسعه دادن کشوری]
bayley scale of infant development
مقیاس بیلی برای رشدکودکان
big push theory of development
نظریه فشار شدید توسعه
lincoln oseretsky development scale
رشد سنج لینکلن- اوزرتسکی
Economic expert
[A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany]
حکیم اقتصادی
[ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com