English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (4 milliseconds)
English Persian
it depends on his approval منوط به موافقت و تصویب اوست
Other Matches
depends توکل کردن
depends مربوط بودن منوط بودن
that depends معلوم نیست
that depends تا چه شرایطی درکار باشد
depends وابسته بودن
it depends [on] بستگی دارد [به]
It depends on your decison. بستگش به اراده (تصمیم )شما دارد
It depends on its quality. بستگی به جنس ( مرغوبیت وکیفیت )آن دارد
It all depends on how things develop. بستگی دارد چه پیش بیاید
on approval به شرط تائید
on approval مشروط به رضایت خریدار
on approval به شرط
on approval خرید کالا به شرط
approval توافق برای استفاده از چیزی
approval توافقنامهای که نشان میدهد یک موضوعی به طور رسمی پذیرفته شده است
approval اجازه
approval تایید
approval تجویز
approval موافقت
approval تصویب
approval تنفیذ
approval نوعی فروش که در آن خریدار در صورت رضایت پور را می پردازد
approval متنی که نشان میدهد یک موضوعی به طور رسمی پذیرفته شده است
approval تصدیق
To purchase on approval . بشرط امتحان ( شرطی )خریدن
subject to your approval اگرشما تصویب نمایید
social approval تایید اجتماعی
silent approval سکوت علامت تائیدتوسط معصوم
administrative approval موافقتنامه اداری
approval by acclamation تصویب به وسیله کف زدن وابراز احساسات این گونه تصویب زمانی مصداق پیدامیکند که مخالف جدی وجودنداشته باشد و طبعا" مسئله شمردن صاحبان اصوات تحسین امیز منتفی است
approval of plan تصویب نقشه
approval to the treaty معاهدهای را تصویب کردن
goods on approval تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
meet of approval of به تصویب ..... رسیدن
approval to the majority با اکثریت موافقت کردن
subject to your approval موکول به تصویب شما
silent approval تقریر
quality control approval تایید کنترل کیفیت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com