English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (3 milliseconds)
English Persian
itch tick فعل جرب
Other Matches
itch خارش کردن خاریدن
itch جرب
itch خارش
itch mite فعل جرب
they itch for a fight کرم جنگیدن دارند
on tick نسیه
on tick روی اعتبار
tick off نشان رسیدگی و مقابله
to the tick درست درسروقت
to tick کار کردن به نحوه ویژه یا درست
How does he [she] tick? او [مرد ] [زن] چطور [از نظر روانی] عمل میکند؟
tick تیک تیک
tick قلاب کوچک
tick علامت
tick چوبخط
tick نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
tick سخت ترین مرحله
tick خطنشان گذاردن خط کشیدن
tick چوبخط زدن نسیه بردن
tick انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
tick قلاب
to tick somebody off [British E] کسی را سرزنش کردن
to tick somebody off [British E] از کسی عیب جویی کردن
tick tack صدای زدن دل یاضربان قلب
tick tack تیک تیک
tick mark علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر
tick fever تب راجعه
tick fever تب کنهای
magnetic tick تق مغناطیسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com