Dictiornary-Farsi | joint product offer | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
joint product offer	فروش یک کالا همراه با کالای دیگر


Other Matches

offer	ایجاب
to offer	عرضه کردن [ کالا]
to offer	تقدیم کردن [دادن]
offer	پیشنهاد
One could be taken up on ones offer.	تعارف آمد نیامد دارد
on offer	اماده برای فروش
on offer	فروشی
offer	بدست اوردن
offer	افهار یاابراز کردن
offer	عرضه
offer	پیشنهاد
offer	پیشکش ارائه
offer	تقدیم داشتن
offer	پیشکش کردن عرضه
offer	پیشنهاد کردن پیشنهاد
offer	تقدیم
offer	پیشنهاد کردن
offer	عرضه کردن
to offer a reward [for]	عرضه کردن پاداشی [برای]
to offer an excuse	عذر اوردن
to offer an excuse	پوزش خواستن عذرخواهی کردن
to offer somebody a lift	به کسی پیشنهاد سواری دادن کردن
to offer an excuse	بهانه انگیختن
to offer an explanation	توضیح دادن
to offer at any thing	بکاری مبادرت ورزیدن
to offer at any thing	دست بکاری زدن
to spurn an offer	دعوتی راردکردن
acceptance of offer	قبولی پیشنهاد
May I offer you a cigarette?	اجازه می فرمایید من به شما یک نخ سیگار تقدیم کنم؟
Offer him some chocolates.	به ایشان شکلات تعارف کنید
acceptance of offer	پذیرش پیشنهاد
to offer one's sympathies to somebody	به کسی تسلیت گفتن
to offer one's condolences	تسلیت عرض کردن
withdraw an offer	پیشنهادی را پس گرفتن
counter offer	پیشنهاد متقابل
money off offer	فروش با تخفیف
offer one's hand	پیشنهادعروسی دادن
offer one's hand	دست را جلو بردن
offer for sale	پیشنهاد جهت فروش
offer curve	منحنی قیمت مصرف
offer curve	منحنی پیشنهاد
offer and demand	عرضه و تقاضا
offer and acceptance	ایجاب و قبول
offer an excuse	عذر اوردن
offer a sacrifice	قربانی کردن
make an offer	ایجاب
offer round	به همه تعارف کردن
offer to buy something	حاضر به خرید چیزی شدن
counter offer	عرضه متقابل
to offer an apology	عذر خواهی کردن
to offer an apology	پوزش خواستن
trial offer	عرضه ازمایشی
sampling offer	عرضه ازمایشی
firm offer	پیشنهاد قطعی
firm offer	پیشنهاد ثابت
offer to purchase	پیشنهاد جهت خرید
offer to purchase	پیشنهاد خرید
money refund offer	فروش قابل پس دادن
An insincere offer(gesture).	تعارف خشک وخالی
our offer to render a service	حاضر شدن ما برای اینکه خدمتی بکنیم
To turn down (reject) an offer.	پیشنهادی را رد کردن
to take a rain check [ raincheck] on an offer [American E]	رد کردن درخواستی و قول دعوت بعدی
Is your price offer ( quotation ) stI'll open ( valid ) ?	آیا پیشنهاد قیمت شما کماکان بقوت خود با قی است ؟
product	ول مواد لازم برای تولید یک محصول
product	محصول تولید شده برای فروش
product	محصول تولید شده یا ساخته شده
product	حاصل ضرب
by product	فراورده فرعی
product	محصول اصلی از ماده خام
product	مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
product	محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
product	حاصلضرب
inner product	ضرب داخلی
by product	نتیجه فرعی
by product	محصول فرعی
by product	محصول جنبی
inner product	ضرب داخلی [ریاضی]
inner product	ضرب نقطهای ضرب نردهای
inner product	ضرب داخلی هرمیتی
product	حاصل حاصلضرب
product	محصول
product	فراورده
inner product	ضرب اسکالر [ریاضی]
by-product	محصول فرعی
inner product	ضرب نقطه ای [ریاضی]
by-product	فراورده جنبی
by-product	محصول ضمنی
product	نتیجه کار محصول فراورده
product	تولیدکردن
product	نتیجه
product	محصول حاصلضرب
product	کالا
product	حاصل
product	بسط دادن
product	ایجادکردن
product	تولید
product liability	مسئوولیت در قبال کالا
product capabilities	خواص محصول
product differentiation	اختلاف محصول
product mix	ترکیب محصول
product group	کالاهی مشابه
product launch	جا انداختن محصول در بازار
marginal value product	ارزش تولید نهائی
product liability	مسئولیت محصول
product differentiation	تفاوت محصول
fission product	محصول انشقاق
program product	فراورده برنامه
dot product	ضرب اسکالر [ریاضی]
program product	محصول برنامه
product scale	مقیاس فراورده
product planning	برنامه ریزی محصولات
product of sums	حاصلضرب مجموعه ها
product of inertia	ممان سانتریفوژ
finished product	محصول نهائی
finished product	کالای اماده فروش
finished product	محصولات اماده برای توزیع ومصرف
scalar product	ضرب اسکالر [ریاضی]
projection product	ضرب نقطه ای [ریاضی]
overhead product	محصول سبک
projection product	ضرب اسکالر [ریاضی]
intermediate product	محصول واسطه
intermediate product	فراورده واسطه
cross product	ضرب برداری [ریاضی]
vector product	ضرب برداری [ریاضی]
net product	محصول خالص
intermediate product	محصول نیم ساخته
cross product	ضرب خارجی [ریاضی]
hermitian inner product	ضرب داخلی هرمیتی
home product	محصولات داخلی
home product	محصولات ملی
vector product	ضرب خارجی [ریاضی]
national product	تولید ملی
average product	محصول متوسط
by product oven	محصولات فرعی کوره کک سازی
by product gas	گاز تقطیر شده
by product material	فراورده فرعی
by product recovery	بازده محصولات فرعی
product code	کدمحصول
waste product	ضایعات
waste product	محصولات زائد
volatility product	محصول فرار
volatility product	فراورده فرار
vector product	حاصلضرب برداری
laminated product	تولید ماده متراکم متورق
average product	تولید متوسط
end product	مجموعه قطعات
inner product space	فضای ضرب داخلی [ریاضی]
end product	محصول نهایی
end product	فراورده نهایی
dot product	ضرب داخلی [ریاضی]
acceptable product	فراورده جانشین قابل قبول
end product	قطعات حاصله دستگاه نهایی
logic product	حاصلضرب منطقی
logical product	رکورد منطقی
disintegration product	محصول تجزیه و تفکیک شده
diversity of product	تنوع محصول
product diversification	تنوع محصول
dot product	ضرب نقطهای
margin product	اضافه محصول
software product	محصول نرم افزاری
scalar product	ضرب نردهای
scalar product	حاصلضرب اسکالر
marginal product	محصول نهائی
Cartesian product	ضرب دکارتی [ریاضی]
scalar product	ضرب نقطه ای [ریاضی]
scalar product	حاصلضرب عددی
major product	تولیدات عمده
scalar product	ضرب داخلی [ریاضی]
total product	محصول کل
projection product	ضرب داخلی [ریاضی]
dot product	ضرب نقطه ای [ریاضی]
total product	تولید کل
marginal product function	تابع محصول نهائی
marginal revenue product	درامد محصول نهائی
mass market product	محصول پر فروش
marginal net product	محصول نهائی خالص
marginal physical product	محصول فیزیکی نهائی
net domestic product	محصول خالص داخلی
net national product	محصول خالص ملی
product [the result of multiplying]	حاصلضرب [ریاضی]
value of marginal product of labor	ارزش تولید نهائی کار
value of marginal product of capital	ارزش تولید نهائی سرمایه
universal product code	کد جامع محصول
to launch a product with much fanfare	کالایی را با هیاهو به صحنه نمایش آوردن
standard product cost	ارزش تولید استاندارد
solubility product constant	ثابت حاصلضرب انحلال پذیری
solubility product constant	ثابت حاصلضرب انحلال
product usage rate	میزان مصرف محصول
product moment correlation	همبستگی گشتاوری
product life expectancy	عمر مورد انتظار محصول
directed area product	ضرب خارجی [ریاضی]
directed area product	ضرب برداری [ریاضی]
gross domestic product	تولید ناخالص داخلی
gross national product	تولیدناویژه قیمت تولید یک کالا دربازار خاص فرف یک سال مالی
gross national product	تولید ناخالص ملی
by product coking practice	محصولات فرعی کوره کک سازی
average revenue product	درامد متوسط محصول
diminishing marginal product	نزولی بودن محصول نهائی
diminishing marginal product	منحنی نزولی محصول نهایی
iso product curve	منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان