Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 75 (6 milliseconds)
English
Persian
judgment by default
حکم غیابی
Other Matches
judgment by d.
حکم غیابی
judgment
داوری دادرسی
d. of judgment
روز داوری
judgment
قضاوت
judgment
دادنامه
value judgment
داوری ارزشی
judgment
رای
d. judgment
حکم صریح یا روشن
judgment
حکم
judgment
فتوی
pocket judgment
سنددینی که بلافاصله پس ازسررسید بدون هیچ تشریفاتی قابل وصول و اجرا است
pass a judgment
رای دادن
pronouce a judgment
رای دادن
pass a judgment
حکم دادن
pocket judgment
سند قطعی لازم الاجرا
object of judgment
محکوم به
judgment on technicalities
حکم شکلی
judgment debt
محکوم به مالی
ex parte judgment
حکم غیابی
enforceable judgment
رای قطعی
enforcement of a judgment
اجرای حکم
judgment by defult
حکم غیابی
foreign judgment
حکم دادگاه خارجی
foreign judgment
رای دادگاه خارجی
declaratory judgment
حکمی است که در ان حقوق عدهای تثبیت واعلام میشود لیکن هیچ دستور اجراییی را که از نظراختتام دعوی موثر در مقام باشد متضمن نیست
declaratory judgment
حکم اشعاری
arrest of judgment
سرباز زدن قاضی از صدورحکم پس از اعلام نظر هیات منصفه به علت مطالبی که درمدارک ارائه شده به نظررسیده و انهارا غلط یا قابل نقض قلمداد کند . به عبارت دیگر خودداری قاضی ازصدور رای است تا رفع اشتباهات موجود
summary judgment
حکمی که علیه ضامن صادر میشود
reversal of judgment
فسخ رای
reversal of judgment
نقض حکم
absolute judgment
قضاوت مطلق
pronouce a judgment
حکم دادن
judgment on procedural matters
حکم شکلی
default
تنظیمات در کارخانه تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
default value
تنظیمات در کارخانه تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
default
تنظیمات از پیش تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
default value
تنظیمات از پیش تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
default
غفلت
default
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
default
در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
default
درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود.
default
مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
default
نرخ baud درمودم که در صورتی استفاده میشود که چیز دیگری انتخاب نشود
default
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default
مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
default
غیبت بازیگر یا تیم و باخت
default
غفلت ورزیدن
default
عدم پرداخت قصور کردن
default
در موعد مقرر
default
عدم پرداخت بدهی
default
قراردادی
default
قرارداد
default
نکول کردن
default
پیش فرض
default
قصور
default value
ارزش قرار دادی
default value
مقدار پیش فرض
default value
مقدارقراردادی
default
کوتاهی
default option
انتخاب قرار دادی
default setting
تنظیم پیش فرض یا قراردادی
default interest
بهره معوق
default font
فونت پیش فرض یا قراردادی
judgement by default
حکم غیابی
user default
پیش فرض کاربر
default by the principal
نکول توسط واگذارنده
default condition
وضعیت قرار دادی
default directory
دایرکتوری پیش فرض یاقراردادی
default drive
گرداننده پیش فرض
default extension
پسوند پیش فرض
default setting
تنظیمات از پیش تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
default setting
تنظیمات در کارخانه تعیین شده
[رایانه شناسی]
[مهندسی]
default extension
پسوندقراردادی
default numetic font
فونت عددی پیش فرض یاقراردادی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com