Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 158 (7 milliseconds)
English
Persian
jump fishing
ماهیگیری سیار برای کشف محل ماهیها
Other Matches
still fishing
ماهیگیری با روش ثابت نگهداشتن نخ و قلاب تا ماهی بسراغ ان بیاید
fishing
ماهیگیری حق ماهیگیری
fishing
ماهیگیری
fishing
ورزش ماهیگیری
fishing
پشت بند گذاری
fishing line
زه قلاب
ice fishing
ماهیگیری از سوراخهای یخ
match fishing
مسابقه ماهیگیری درانگلستان
float fishing
ماهیگیری با قایق متحرک
fishing vessel
کشتی ماهی گیری
fishing expedition
تحقیق استنطاق
fishing expedition
بازپرسی قانونی
fishing rods
چوب ماهیگیری
fishing chair
صندلی در قایق ماهیگیری
fishing boat
کرجی ماهی گیری
fishing rod
چوب ماهیگیری
fishing line
ریسمان ماهی گیری
drift fishing
ماهیگیری از قایق شناور
bow fishing
ماهیگیری با تیر و کمان
fly-fishing
ماهیگیری با طعمه مصنوعی
jug fishing
ماهیگیری با بطری
fly fishing
ماهیگیری با طعمه مصنوعی
fishing jacket
ژاکتماهیگیری
fishing net
تورماهیگیری
coarse fishing
ورزشماهیگیری
fishing tackle
ابزار ماهیگیری
surf fishing
ماهیگیری در موج
put and take fishing
انداختن ذخیره ماهی به اب برای امادگی ماهیگیری درفصل
fishing gear
اسباب ماهیگیری
jump off
اغاز حمله
to jump up at somebody
به کسی پریدن
[مانند سگ دوستانه یا خوشحال]
to jump on somebody
به کسی پریدن
[زود ایراد گرفتن از کاری که کرده شده یا چیزی که گفته شده]
jump off
اغاز
jump at
<idiom>
jump all over someone
<idiom>
jump off
شروع بحمله
jump on someone
<idiom>
jump off
شروع حمله
jump off
پرش
jump
جستن
jump
ترقی
jump
پرش
jump
جهش افزایش ناگهانی
jump
پریدن با چتر پرش اسب از مانع
jump
تغییرمسیر دادن و منحرف شدن
jump
جهیدن
jump
جهش
jump
پراندن جهاندن
jump
حمله شمشیرباز با پرش به هوا
jump
پریدن
jump
خیز زدن
jump
جوردرامدن
jump
وفق دادن
jump
خیز زاویه پرش لوله توپ
jump
جهت
jump
پرش به هوا با هر دوپا
velocity jump
جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
waltz jump
پرش والس
water jump
مانع ابی
unconditional jump
جهش غیر شرطی
jump racing
مسابقه پرش از مانع
scissors jump
پرش قیچی در اسکیت
split jump
پرش از لبه عقبی یک پا بانیم چرخش و پرتاب پا به بالا وبرگشت
split jump
پرش روسی
squat jump
کلاغ پر
stag jump
پرش با پاهای باز در هوا
step jump
پرش و برگشت روی همان پا
to jump at something
[colloquial]
به چیزی واکنش نشان دادن
strong jump
جهش ابی شدید
subroutine jump
جهش زیرروال
two state jump
جهش دو حالتی
loop jump
پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
water jump
چاله ابی در مسیر دو 0003 متربا مانع
jump suit
روپوش
jump down someone's throat
<idiom>
jump on the bandwagon
<idiom>
[پیوستن به گرایش یا فعالیتی محبوب]
jump out of one's skin
<idiom>
jump the gun
<idiom>
jump through a hoop
<idiom>
jump to conclusions
<idiom>
to line-jump
داخل صف زدن
jump bail
<idiom>
go jump in a lake
<idiom>
رفتن وآزار نرساندن به کسی
To jump the queue.
خود را داخل صف جا زدن ( خارج از نوبت )
jump suit
لباس خانه و استراحت
jump suits
روپوش
jump suits
لباس خانه و استراحت
jump ski
پرشاسکی
jump jet
جتیکهمیتواندعمودیپروازکند
jump leads
باتریبهباتریکردنبرایروشنکردنماشین
To jump . To be startled.
ازجا پریدن
To jump across the stream.
ازروی نهر آب پریدن
To jump up . To be startled.
از جاپریدن
angle of jump
زاویه پرش لوله توپ
jump-starts
شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
jump-starting
شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
jump-started
شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
jump-start
شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
jump start
شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
hydraulic jump
جهش هیدرولیکی
hydraulic jump
جهش هیدرولیک
hydraulic jump
پرش هیدرولیک
johnny jump up
گل بنفشه امریکایی
jump altitude
ارتفاع پرش
jump altitude
ارتفاع مناسب برای پرش چتربازان
jump ball
جمپبال
triple jump
پرش سه گام
high jump
پرش ارتفاع
angle of jump
زاویه پرش
arabian jump
نیم پشتک
broad jump
پرش طول
combat jump
پرش رزمی
combat jump
پرش با چتر درمنطقه دشمن
conditional jump
جهش شرطی
ski jump
پرش با اسکی
counter jump
پرش با نیم چرخش وبازگشت روی لبه همان اسکیت
long jump
پرش طول
electron jump
پرش الکترون
jump ball
توپی که داور بین دوبازیگر به هوا می اندازد
jump spark
جرقه جهنده
jump rider
سوارکار در پرش
jump speed
سرعت مناسب برای پرش باچتر
jump joint
اتصال لب به لب
jump the gum
خطا در اغاز پرش
jump stop
توقف ناگهانی با پرش بهواوچرخش
jump seat
صندلی تا شو
jump set
پاس پرشی
jump shooter
شوت جفت زن
jump spin
چرخش با اغاز پرش بهوا
jump pass
پاس در حال پرش
jump speed
سرعت پرش
jump instruction
موقعتی که پردازنده به بخش دیگر برنامه هدایت میشود در صورتی که شرط برقرار باشد
jump instruction
موقعتی که CUPU از دستورالعمل فعلی به نقط ه دیگر برنامه برود
jump instruction
پرسش شرطی در صورتی که پرچم یا ثبات صفر باشند
jump instruction
دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی
jump instruction
دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه
jump instruction
هدایت CPU به بخش دیگر برنامه
jump kick
شوت درحال پرش
jump turn
تغییر جهت و پیچ در پرش
jump line
سطر پرش
standing broad jump
پرش طول بدون دورخیز
jump into the lion's mouth
<idiom>
خود را توی دهان افعی انداختن
to queue-jump
[British E]
داخل صف زدن
hop stop and jump
قسمتهای سه گانه پرش طول سه گام
to jump-start an engine
موتوری را با کابل باتری به باتری روشن کردن
To jump down somebodys throat.
ناگهان وسط حرف کسی پریدن
To jump down someones throat.
به کسی توپ وتشر زدن
Let him go jump in the lake . He can go and drown himself .
بگذار هر غلطی می خواهد بکند ( از تهدیدش ترسی ندارم )
turnaround jump shot
پرش از پشت و چرخش بهنگام شوت
toe loop jump
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
tap loop jump
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
jump height curve
منحنی ارتفاع جهش در مقابل ابگذری
jump spark distributor
دلکو با جرقه جهنده
standing high jump
پرش ارتفاع بدون دورخیز
jump spark ignition
احتراق با جرقه جهنده
to jump-start someone's car
کمک برای روشن کردن
[خودروی کسی را با باتری مستقلی یا ماشین دیگری]
conditional jump instruction
دستورالعمل پرش شرطی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com