English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
knee flexion and extension machine دستگاه بدن سازی برای تقویت عضلات ساق پا
Other Matches
knee and column milling machine دستگاه فرز زانویی و ستونی
flexion خمیدگی
flexion خمش
flexion انحناء
flexion reflex بازتاب خمش
lateral flexion خم شدن به پهلو
knee زانو
knee زانویی
knee دوشاخه
knee خم پیچ
knee زانو دارکردن
knee سه گوشه سه راهی
extension امتداد دادن
extension طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
extension ملحقات
extension ملحقه امتداد
extension واشدن
extension امتداد
extension کابل خرطومی
extension انبساط
extension گستردگی
extension گسترش
extension توسعه
extension پسوند
extension طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
extension کابلی که به وسیله اجازه قرار گرفتن در همان محل رامیدهد که وصل شده است
extension اطلاع اضافی پس از نام فایل برای بیان نوع فایل
extension تمدید قسمت الحاقی
extension تمدید اسناد تجاری
extension شماره فرعی
extension بسط
extension تلفن فرعی
by extension بابسط معنی
extension فضای ذخیره سازی که خارج ازسیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
by extension باتعمیم معنی
extension کشش توسیع
extension تعمیم
extension اضافی
extension تمدید
extension الحاقی
knee joint زانو زانویی
knee cap گنده زانو
knee joint مفصل زانو
knee joint بندزانو
knee paddling پاروزدن تخته موج با دست روی زانو
knee pan کاسه زانو
knee piece زانو بند
knock knee کجی زانو به درون دراثرمرض یا نرسیدن موادغذایی
knee breeches نیم شلواری
knee brace پشت بندی که جهت مقاومت ساختمان درمقابل فشار ناشی از بادبسته میشود
knee cap سرزانو
knee hole جاپا
knee hole جای زانو
knee cap زانوپوش
knee drop فرود روی زانو و ساق پا وبرخاستن روی پا
knee high تا زانو
knee high بزانو رسیده
knee pain زانو درد [پزشکی]
knee-stone سنگ لچکی
knee-stone زانوزن
knee-brace مهار زانویی
if the knee is affected اگر زانو تحت تأثیر قرار گرفته است
knee brace مهار زانوئی
knee-high بلند تا سر زانو
knee-jerk ناخودآگاه
knee-jerk حرکت غیر ارادی زانو
knee supporter زانوبند
knee swell زانویی
to give one the knee بکسی تواضع کردن
to give one the knee بکسی تعظیم کردن
to give a knee to حمایت کردن تایید کردن
to give a knee to پشتی کردن
knee deep تازانو
knee deep زانو رس
knee-deep تازانو
knee-deep زانو رس
knee-jerk بدون تعمق و تفکر
knee suporter زانوبند
knee sock جورابسهربع
swivel knee زانویی گردان
knee pad حافظزانو
knee cap کاسه زانو
housemaid's knee اماس کاسه زانو
knee boot چکمهزانویی
double knee لوله زانویی دوبل
to bend the knee خم کردن زانو
cantilever extension میله سگدست
branch extension اتصال موازی فرعی
extension telephone تلفن شنت شده
default extension پسوندقراردادی
default extension پسوند پیش فرض
extension telephone تلفن فرعی
extension of the agreement تمدید مدت قرارداد
branch extension اتصال شنت
cantilever extension محور سگدست
university extension تعمیم مزایای دانشگاه بدانش جویانی که دردانشگاه اقامت ندارند
triceps extension تمرین تقویت ماهیچه سه سر
extension lines خطوط دنباله
filename extension کدی که قسمت دوم نام یک فایل را شکل میدهد و توسط یک نقطه از نام فایل جدا میشود
extension ladder نردبانبازشو
extension tube میلهبازشو
underplaster extension سیمروی زیر کار
sign extension گسترش علامت
shaft extension قسمت الحاقی محوری
phone extension شماره تلفن فرعی [مخابرات]
table extension صفحهانقراض
waistband extension امتدادبندکمر
back and knee climbing صعود تنورهای
knee jerk reflex بازتاب پرش زانو
to bow one's knee or back زانو یا کمر کسی خم شدن
to bend the knee in prayer رکوع کردن
knee-length sock جورابساقبلند
knee boot suspender بندچکمهزانویی
pipe bend or knee زانویی
pipe bend or knee زانو
tail pipe extension لولهکابلخرطومی
BAT file extension مشخصه استاندارد سه حرفی فایل در سیستم -MS DOS برای مشخص کردن فایل دستهای فایل متن حاوی دستورات سیستم
BAK file extension مشخصه سه حرف استاندارد در سیستم MS DOS برای بیان یک پشتیبان یا کپی از فایل
applying for a time extension استمهال
agricultural extension services خدمات ترویج کشاورزی
non metallic surface extension کابل خرطومی با پوشش غیرفلزی
telephone extension set دستگاه تلفن فرعی
leg extension bar دستهدستهپاییممتد
rear waistlock and knee block درو از پشت
He fell off his bike and bruised his knee. او [مرد] از دوچرخه افتاد و زانویش کوفته [کبود] شد.
anchor line extension kits جعبه وسایل افزودن به طول کابل چتر نجات
front headlock and leg lever in knee خیمه زدن
machine ماشین
two way machine ماشین دو راهه
machine sensible قابل درک توسط کامپیوتر
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
machine 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
machine غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machine تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
machine نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
machine یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machine دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machine زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machine که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
machine فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
machine خطای ناشی خرابی سخت افزار
machine سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machine بیت اجرا میشود
machine کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machine کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
machine تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
machine کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
machine زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machine بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
machine دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machine ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
machine کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machine شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند
machine خطای ناشی از خرابی قطعه
machine ماشین شبیه سایز شده و عملیات آن
machine تراشیدن ماشین
machine ماشین کردن با ماشین رفتن
machine تراشکاری کردن صیقل کردن
machine شیارانداختن روی فلز
machine دستگاه
machine براده برداشتن
sanding machine ماشین سنباده زنی وصیقل کاری
reaping machine ماشین درو
punching machine دستگاه پانچ
machine intelligence هوش ماشین
punching machine دستگاه منگنه
open machine ماشین باز
planer machine ماشین صفحه تراش
planing machine ماشین کندگی
printer machine ماشین چاپ
printer machine دستگاه چاپ
punching machine ماشین سوراخکن
machine language زبان ماشین
machine interupption وقفه ماشین
machine guns به مسلسل بستن
reeling machine ماشین نخ پیچی
machine gun به تیربار بستن
smart machine ماشین هوشیار
snow machine ماشین ایجاد کننده برف مصنوعی
sowing machine ماشین تخم کاری
sowing machine بذر افشان
spininning machine ماشین یا دستگاه ریسندگی
spreading machine مقسم بتن
sunchronous machine ماشین سنکرون
machine gun به مسلسل بستن مسلسل
shaping machine دستگاه صفحه تراش
machine guns مسلسل
machine instruction دستورالعمل ماشین
reeling machine چرخک
sandblast machine ماشین ماسه پاش
scouring machine ماشین سایش
scouring machine ماشین سمباده
seaming machine ماشین درزگیری
seeding machine ماشین تخم کاری
sequential machine ماشین ترتیبی
swaging machine حلبی خمکن
machine translation ترجمه ماشینی
machine operator کارگردان ماشین
machine operator اپراتوردستگاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com