English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
knife switch کلید تیغهای
knife switch کلید اهرمی
knife switch کلید چاقویی
Search result with all words
double break knife switch کلید تیغهای دو اتصالی
Other Matches
before you can say knife برقی ناگهان
before you can say knife فورا
before you can say knife خیلی زود
knife : چاقو کارد
a knife یک چاقو
the knife الت جراحی
the knife چاقوی جراحی
knife تیغه
knife کارد زدن
knife : چاقو زدن
knife گزلیک
knife machine کاردپاک کن
knife rest جای چاقو
trench knife کارد سنگری
knife rest نوعی مانع یا سدجادهای است که با سیم خاردار و یک چهارچوب فلزی یا چوبی تهیه می کنند و قابل حمل میباشد
jack-knife چاقوی بزرگ جیبی
cook's knife چاقویآشپزی
war to the knife کارد و کارد کشی
pocket knife چاقوی جیبی
cut it with a knife برضد
palette knife کاردک نقاشی
commando knife چاقویکماندو
cheese knife چاقویپنیر
boning knife چاقویتزئینی
dessert knife چاقویدسر
knife machine ماشین کاردپاک کنی چاقوتمیزکن
war to the knife جنگ خونین
war to the knife جنگ سخت
flick-knife چاقوی ضامندار
case knife چاقوی بزرگ
plane knife تیغه رنده
pallet knife ماله رنگ امیزی
paper knife کارد کاغذبری
dissecting knife کاردتشریح
cut it with a knife درمقابل
dissecting knife چاقوی تشریح
paring knife سم تراش
steak knife کارد رومیزی دارای تیغه مضرس
pruning knife چاقوی شاخه زنی
switchblade knife چاقوی ضامن دار
clasp knife چاقوی ضامن دار
bowie knife دشنه
bowie knife خنجر
paring knife ناخن گیر
bread knife کارد نان بری
moon knife چاقوی پوست تراشی
case knife چاقوی جلد دار
moon knife چاقوی هلالی
pallet knife کاردک نقاشی
pallet knife کاردک
three bladed knife چاقوی سه تیغه
jack knife خم شدن بجلو با پاهای مستقیم و گرفتن مچ پا بادستها
knife edge لبه کارد
knife-edges لبه کارد
knife-edges لبه تیز هرچیزی
knife-edges تیغه در
knife-edges لبه چاقو
knife-edges لبه تیغ
sheath knife چاقوی غلاف دار
paper-knife کاغذ بر
spackle knife کارتک [ابزار]
knife-edge لبه تیغ
knife edge لبه تیز هرچیزی
knife edge تیغه در
knife edge لبه چاقو
knife edge لبه تیغ
knife-edge لبه کارد
knife-edge لبه تیز هرچیزی
knife-edge تیغه در
knife-edge لبه چاقو
putty knife کارتک [ابزار]
knife polishing [پرداخت پرزهای فرش به کمک چاقو یا تیغه تیز]
knife pleat پیلهتیغهای
kitchen knife چاقویآشپزخانه
ham knife چاقویژامبون
grapefruit knife چاقوی گریپ فروت
flint knife چاقویسنگچخماقی
filleting knife چاقویماهیچهبربی
fettling knife چاقویتراشیدنغذا
butter knife ضربهپایشنایپروانه
dinner knife چاقویغذاخوری
carving knife چاقوی حکاکی یا گوشت بری
knife grinder تیزگر
knife grinder چاقوتیزکن
knife boy خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
oyster knife چاقویمخصوصصدف
hook knife چاقوی قلاب شکل [جهت گره زدن خامه ها در روش ترکی بافت]
finish knife کارد یا تیغ [مخصوص پرداخت سطح فرش]
folding knife کارد جیبی تاشو [کارد سوئیسی]
I don't have a knife. من چاقو ندارم.
hand knife خوش بافت
hack knife چاقوی مخصوص برش کامل
knife board میزی که روی ان کاردهاراپاک می کنند
knife board نیمکت دوطرفه دربالای امنیبوس
painting knife چاقوینقاشی
jack knife bridge پل متحرک تاشو
large chopping knife ساطور
plaster cutting knife کارد گچبری
This knife is too blunt for words . این چاقو ماست راهم نمی برد ( خیلی کند است )
types of kitchen knife انواعچاقویآشپزخانه
Swiss army knife دستهچاقوسوئیسی
principal types of knife انواععمدهچاقو
A sharp knife (pin , needle) چاقو (سوزن ) تیر
to play a good knife and fork ازروی اشتهاخوراک خوردن خوب چیز خوردن
knife-blade cartridge fuse فیوزفشنگیتیغهدار
two way switch قطع و وصل کننده برق از دوطرف
tr switch کلید فرگیر
to switch on طرف صحبت کردن
switch off قطع جریان برق
x y switch کلید ایکس- ایگرگ
on-off switch دکمهروشنوخاموش
on/off switch دکمهروشنوخاموش
to switch on اتصال دادن جریان دادن
to switch on روشن کردن
to switch off رابادیگری قطع کردن
switch over تعویض کردن برق
the switch فن رو دست
the switch is on کلید برق باز است
the switch is on چراغ برق روشن است
the switch is on برق جریان دارد
three way switch کلید تبدیل
one way switch کلید یک پل
one way switch کلید یکراهه
on off switch گزینه قطع و وصل
n way switch گزینه N راهی
to switch off خاموش کردن
to switch off قطع کردن اتصال
two way switch کلید دو راهه
switch راه گزین
switch تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
switch وصل کردن برق
switch روشن کردن برق بخط دیگر انداختن قطار
switch سوزن دوراهی
switch شروع به استفاده از وسیله دیگر وقتی که اولی خراب میشود
switch قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
switch یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
switch نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود
switch وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
switch ثیر قرار میدهد
four way switch کلید صلیبی
switch گزینه
switch ترکه
switch یچ
switch چوب زدن
switch سویچ برق سویچ زدن
switch جریان را عوض کردن
switch تعویض
switch گزینه راه گزین
switch راه گزیدن
switch کلید
switch سویچ
switch تعویض جا
switch نافم حرکت
switch تغییر جهت دادن
switch cane نی بوریا
switch indicator گزینه نما
switch horn سویچ مین شاخک دار
switch gear وسیله اتصال
switch fire انتقال تیر دادن
switch board صفحه کلید برق یاتلفن
switch contact کنتاکت اتصال
switch board صفحه تقسیم برق
switch board تابلوی برق
switch line خط گزیده شده
deck switch کلید گروهی
couple switch کلید تزویج
switch theory نظریه راه گزینی
connector switch کلید رابط
switch storage انباره گزینهای
control switch کلید فرمان
switch register ثبات راه گزین
switch position موضع دفاعی بینابین
switch position موضع رابط دفاعی
cut out switch مدار یا زیردستگاه ناکنش ورساز یا غیرفعال کننده
switch blade تیغه کلید
stepping switch گزینه پلهای
selector switch شماره یاب
selector switch گزینه انتخاب کننده
selector switch گزینه
selection switch گزینه انتخاب
selection switch گزینه
scanning switch کلید انتن
rotary switch کلیدگردان
selector switch کلید گردان
selector switch انتخابگر
sense switch گزینهء احساس
dip switch دیپ سوئیچ
starter switch سوئیچ استارتر
standing switch رودست با مایه ارنج
solenoid switch کلید مغناطیسی
software switch گزینه نرم افزاری
snap switch کلید فنری
single way switch کلید یکراهه
sense switch سوئیچ حساس کنسول کامپیوتری که ممکن است یک برنامه برای پاسخ گیری به ان سیگنال بفرستد
rotary switch کلید دوار
asleep at the switch <idiom> متوجه فرصت نبودن ،روی بخت خوابیدن
air switch کلید ضد فرگیر
anti tr switch کلید ضد فرگیر
alteration switch گزینه دگرگونی
door switch کلید خودکار در
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com