Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
knot strength
استحکام گره
Other Matches
knot
گره پیشاهنگی
knot
بقچه
[کاموا ]
knot
کانون
[کاموا]
knot
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
نات
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
[واحد سرعت دریایی معادل ۱۸۵۲ متر درساعت]
knot
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
گره
knot
گره دریایی
knot
گره زدن
knot
گره خوردن
knot
گره
knot
برکمدگی
knot
دژپیه
knot
غده چیز سفت یا غلنبه
knot
مشکل عقده
knot
واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت درساعت
knot
گره زدن
knot
بهم پیوستن
knot
گیرانداختن
knot
گره خوردن
knot
میل دریایی
knot
گره دریایی
knot
نات
knot
منگوله دار کردن گره دریایی
square knot
گره مربر
square knot
گره مرکب از دونیم کره
slip knot
گره خفت
shoulder knot
واکسیل
shoulder knot
روبان یاحمایل زینتی روی شانه
sailor's knot
گره کراوات
square knot
گره مربع
surfer's knot
ورم یا برجستگی زیر زانو یابالای پای موج سوار
surgeon's knot
گره بخیه جراحی
sword knot
شرابه شمشیر
tight knot
گره سخت
to cut the g. knot
گره یامشکلی رابزورحل کردن
to tie a knot
گره زدن
to untie a knot
گرهی رابازکردن
turtle knot
گره وصل کردن طعمه ماهیگیری به راهنما
wall knot
گره حصیری
running knot
گره بند
running knot
خفت
psyche knot
ارایش گیسو بصورت گوجه فرنگی
figure of eight knot
گره هشت فرانسه
fisherman's knot
گره ماهی گیر
fisherman's knot
گره
granny knot
گره عامی
granny knot
گره غلط
half knot
نیم گره
half knot
گره خفتی
knot tie
گره مقرهای
knot hole
محل گره
knot hole
محل حفره
macrame knot
گره توری بافی
manrope knot
head s"turk
nail knot
گره بین نخ فرعی و اصلی ماهیگیری
overhand knot
گره ساده
overhand knot
گره اضافی
pruisik knot
گره پروسیک
figure eight knot
گره هشت کوهنوردی
wall knot
گره تخت
windsor knot
گره بزرگ کراوات
knot count
رجشمار
[گره زرعی]
[تعداد گره در طول مشخصی از فرش]
knot density
چگالی گره
[تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
knot ratio
نسبت تعداد گره
[این کسر جهت مقایسه تراکم گره در طول و عرض بافت بکار رفته و عاملی جهت تعیین قیمت فرش می باشد.]
packing knot
گره زدن بدون پود
Persian knot
گره فارسی
Persian knot
گره نامتقارن
senneh knot
گره فارسی
senneh knot
گره نامتقارن
Spanish knot
گره اسپانیایی
[این گره بدور یک نخ تار زده شده و به آفریقا منسوب می باشد.]
symmetric knot
گره ترکی
[گره نامتقارن]
[که بدور دو تار زده می شود و معمولا از قلاب جهت خفت زدن استفاده می شود.]
tie
[knot]
خفت
tie
[knot]
ایلمک
tie
[knot]
پیچه
tie
[knot]
ریشه
turkish knot
گره ترکی
turkish knot
گره متقارن
hand knot
گره دستی
berber knot
گره مراکشی که بدور دو تار دو مرتبه گره می خورد
asymmetric knot
گره سنه
Gordian knot
گرهی گوردیان گوردیوس
Gordian knot
مسئلهی گیجکننده
Gordian knot
مشکل معما مانند
top-knot
گره زینتی
top-knot
کاکل
top-knot
موی فرق سر
top-knot
پرهای تارکسر
top-knot
سر پر
figure-eight knot
شکلگره8تایی
knot stitches
کوکگره
To unite a knot .
گره را باز کردن
The knot has come loose .
گره شل شده است
tie the knot
<idiom>
ازدواج کردن
alternate knot
گره یک در میان (نوعی گره تقلبی)
angular knot
گره زاویه ای مثل گره آویز
asymmetric knot
گره نامتقارن
Danish knot
گره رنی
butterfly knot
گره پروانه
constrictor knot
گره فشاری
dead knot
گرهای که با عضوهای اطراف خود اتصال نداشته باشد
elf knot
زلف ژولیده
elf knot
موی درهم برهم
crown knot
گره تاج
elf knot
گیس جنی
double knot
گره دوبل
clinch knot
گره ثابت
diameter of a knot
قطر یک گره
reef knot
گره راست
slip knot
گره زود گشا
blood knot
نوعی گره
it is beyond my strength
فوق نیروی من است
it is too much for my strength
زورمن به ان نمیرسد
it is too much for my strength
فوق نیروی من است
strength
زور
on the strength of
باستناد
on the strength of
باتکا
strength
قدرت
it is beyond my strength
زورمن به ان نمیرسد
strength
قدرت رزمی استعداد نفری
strength
دوام
strength
استحکام
strength
قوت
strength
نیرومندی
strength
نیرو
strength
مقاومت
strength
استعداد رزمی
strength
توان رزمی تعداد نفرات
strength
شدت
strength
قوه توانایی
perfection loop knot
نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری
Tie a knot in the rope .
طناب را یک گره بزنید
French knot stitch
گرهفرانسوی
asymmetric knot
[farsi]
گره فارسی
See if you can unite the dead knot .
ببین این گره کور را می توانی باز کنی
heaving line knot
گره هبلین
loop knot tie
گره حلقوی
creep strength
پایداری خزشی
creep strength
مقاومت خزشی
virile strength
قوت مردی
tower of strength
<idiom>
پشتیبانی محکم
yield strength
تاب ارتجاعی
virile strength
نیروی مردانه
unit strength
استعدادیکان
unit strength
قدرت رزمی یکان
they overtax our strength
بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
ultimate strength
مقاومت یا استحکام نهایی
ultimate strength
مقاومت نهایی
current strength
شدت جریان
cube strength
مقاومت نمونه مکعبی
crushing strength
تاب گسیختگی
crushing strength
مقاومت خرد شدن
torsional strength
استحکام پیچشی
ultimate strength
حاصلضرب بیشترین بار ممکن
ultimate strength
مقاومت نهائی
ultimate strength
تاب
tear strength
مقاومت
[در برابر پارگی]
compressive strength
قابلیت یک جسم برای مقاومت در برابر نیروی فشاری یانیرویی که گرایش به فشردن موتاه کردن و متراکم کردن ان دارد
attached strength
استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
characteristic strength
مقاومتی که احتمال عدم حصول واقعی ان ضعیف میباشد
characteristic strength
مقاومت مشخصه
authorized strength
استعداد مجاز
average strength
استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
bending strength
مقاومت خمشی
strength in bending
مقاومت خمشی
bond strength
قدرت پیوند
assiciative strength
نیرومندی تداعی
accountable strength
استعداد قابل توجه
cold strength
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
compressive strength
تاب فشردگی
compression strength
استحکام فشاری
compression strength
تاب فشاری
compression strength
توان فشاری
compression strength
مقاومت فشاری
command strength
استعداد یکان
accountable strength
استعداد قابل محاسبه
buckling strength
استحکام خمشی
level of strength
سطح استعداد رزمی
level of strength
میزان استعداد رزمی
muscular strength
وی ماهیچه
nonoperating strength
پرسنل غیر فعال
nonoperating strength
جمعی غیرفعال در یکان
ego strength
نیرومندی خود
end strength
استعداد نهایی
effective strength
استعدادرزمی موجود
pole strength
شدت قطب
effective strength
استعداد رزمی موثر
strength weld
جوشکاری مقاومتی
response strength
نیرومندی پاسخ
dynamic strength
مقاومت دینامیکی
ionic strength
قدرت یونی
muscular strength
زور بازو
flexural strength
مقاومت خمشی
flexural strength
توان خمشی
flexural strength
تاب خمشی
field strength
شدت میدان
fatigue strength
استحکام خستگی
grid strength
سیگنال شبکه
habit strength
نیرومندی عادت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com