Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (6 milliseconds)
English
Persian
lace carriage
حاملتوری
Other Matches
lace
بند پوتین
lace
توری
lace
نوار قیطان
lace
بندکفش را بستن یراق دوزی کردن
lace
بنددارکردن
lace
بند کفش
lace
پر از سوراخ
lace
پر ازسوراخ کردن
lace
ضربه محکم به توپ
lace
تر
boot lace
بند کفش
shoe lace
بند کفش
imitation lace
توری بدل
imitation lace
توری نما
needle lace
کار سوزن دوزی
My shoe-lace has come undone.
بند کفشم باز شده
gold lace
[braids]
گلابتون
[نخ های تزئینی از طلا یا نقره برای جلوه های ویژه در زمینه قالیچه]
Where is carriage no ...?
واگن شماره ... کدام است؟
there is a p in the carriage
درشکه مسافردارد
through carriage
حمل یکسره
to keep a carriage
درشکه داشتن
carriage and four
درشکه چهاراسبه
under carriage
ارابه فرود
Where is carriage no ...?
واگن شماره ... کجاست؟
carriage
بردن حمل کردن باربری کرایه هزینه حمل
carriage
قنداق توپ یا جنگ افزار قنداق
carriage
نرده
carriage
هزینه حمل
carriage
نورد
carriage
کالسکه
carriage
کنترل چاپگر
carriage
کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند
carriage
حمل
carriage
بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
railroad carriage
واگن باری
land carriage
حمل و نقل خشکی
horseless carriage
اتومبیل
land carriage
بار کشی زمینی
hackney carriage
درشکه کرایهای
horseless carriage
درشکه بی اسب
railroad carriage
اطاق کالسکهای راه اهن
sleeping carriage
واگن تختخواب دار
sleeping carriage
خوابگاه قطار
main carriage
حاملاصلی
carriage handle
دستگیرهحامل
baby carriage
صندلی چرخدار بچه
baby carriage
کالسکهی بچه
water carriage
حمل از راه اب
top carriage
قنداق بالا
the body of a carriage
بدنه یک کالسکه
smoking carriage
واگنی که سیگار کشیدن در ان مجازاست
slip carriage
واگنی که از قطار راه اهن ول میشود
gun carriage
قنداق توپ
ginny carriage
واگن بارکش که روی ریل حرکت میکند
artillery carriage
قنداق توپ
carriage paid to ...
با هزینه حمل تا ...
artillery carriage
قنداق سلاح توپخانه
automatic carriage
تعویض خودکار
carriage forward
هزینه حمل در مقصد دریافت میشود
carriage forward
کرایه در مقصدپرداخت میشود
carriage forward
پس کرایه
carriage drive
خیابان پارک
carriage costs
هزینه حمل و نقل
carriage costs
هزینه باربری
dual carriage way
شاهراه دو طرفه
carriage of goods
حمل و نقل کالا
carriage paid to
هزینه حمل به حامل پرداخت شده
carriage payed
کرایه حمل پرداخت شده
dead carriage
کرایه حملی که پرداخت شده ولی استفادهای از ان به عمل نیامده
dead carriage
کرایه باربری جهت فرفیت استفاده نشده
crossrial carriage
پاگیر تیر عرضی
carriage road
راه درشکه رو
carriage control
کنترل نورد
carriage return
تعویض سطر Return/Enter
carriage return
سیگنال یا کلیدی که به شروع خط بعد کاغذ یا صفحه نمایش می رود
carriage return
سر سطر رفتن
carriage return
بازگشت نورد
carriage and insurance paid to
هزینه حمل و بیمه به حامل پرداخت شده
car railway carriage
واگن
carriage control tape
نواری که اطلاعات لازم برای کنترل تعویض سطر در یک چاپگر سطری روی ان پانچ شده است
carriage control dial
کنترلشمارهگیرنورد
to limber up a gun carriage
پیش قطار و پس قطار توپ رابهم بستن
carriage freight paid to ...
با هزینه حمل تا ...
soft carriage return
خط فاصله خالی
carriage control tape
نوار کنترل نورد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com